مبانی تحلیل فنی

آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI

RSI یا شاخص قدرت نسبی چیست؟

RSI مخفف عبارت Relative Strength Index است، و در زبان فارسی با عنوان شاخص قدرت نسبی از آن یاد می‌شود. اندیکاتور RSI بطور خیلی خلاصه، ابزار مفیدیست که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. می‌دانید که تحلیل تکنیکال نوعی از تحلیل است که داده‌هایی از جمله قیمت، روند قیمت، حجم بازار و … را گردآوری می‌کند و با آنالیز کردن آن‌ها، سعی می‌کند رفتار کلی بازار را کشف و رفتار آینده بازار را پیش‌بینی کند.

تحلیل تکنیکال برای معامله‌گرانی که قصد سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف را دارند ضروریست. از همین رو آن‌ها از ابزارهای مختلفی برای دست‌یابی به یک تحلیل تکنیکال درست کمک می‌گیرند. RSI نیز یکی از همین ابزارهاست. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور RSI بپردازیم و در کنار ارائه دانش لازم، تجربه و مهارت کافی برای استفاده از این اندیکاتور را نیز به شما عرضه کنیم.

تعریف کلی RSI

شاخص قدرت نسبی یا (RSI (Relative Strength Index یک نوسانگر یا همان اسیلاتور است که برای تعیین اندازه و سرعت تغییرات قیمت‌ها استفاده می‌شود. با اعمال کردن RSI برروی نمودار قیمت، به یک ابزار تصویری مجهز خواهید شد که در کشف و تحلیل نقاط قوت و ضعف یک بازار (چه در زمان فعلی و چه در گذشته) به شما کمک می‌کند. این ابزار تصویری خود در قالب یک نمودار دیگر ظاهر می‌شود که در کنار نمودار اصلی، برای تحلیل روند و آینده قیمت‌ها قابل استفاده است.

در بازارهای مختلف از جمله بازار ارزهای دیجیتال، زمان به بازه‌های مشخص و کوتاه‌تری به نام بازه‌های معاملاتی تقسیم می‌شود. تغییرات قیمت نیز معمولاً در همین بازه‌های معاملاتی بررسی می‌شوند. اندیکاتور RSI برای تعریف نقاط قوت و ضعف یک بازار، از ارزش بازار در زمان بسته شدن این بازه‌ها استفاده می‌کند.

در دنیای امروز ما، RSI توانسته خود را بعنوان یک اندیکاتور معتبر برای تعیین روند قیمت اثبات کند. طیف کاربرد RSI بسیار گسترده است و از بازارهای سرمایه‌گذاری نقدی (مانند بازار سهام) گرفته تا بازارهایی که برپایه معاملات استقراضی کار می‌کنند (برای مثال بازار مشتقات)، همگی از این اندیکاتور استفاده می‌کنند.

تاریخچه RSI

سازنده اندیکاتور RSI شخصی به نام جی ولز وایلدر جی آر (J. Welles Wilder Jr.) است. وایلدر در ابتدا مکانیکی در نیروی دریایی بود. از همین رو، وی حرفه خود به بعنوان مهندس مکانیک را نیز ادامه می‌داد. البته وایلدر در زمینه معاملات کالاهای مختلف نیز تخصص داشت. پس از چند سال معامله در بازارهای مختلف، وایلدر تمرکز خود را برروی تحلیل تکنیکال معطوف کرد. در سال ۱۹۷۸، او کتابی را تحت عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملات فنی» منتشر کرد. همین کتاب نقطه آغاز محبوبیت اسیلاتور طراحی شده توسط او به نام RSI بود.

اکنون که سال‌ها از زمان ابداع RSI می‎‌گذرد، این اندیکاتور همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. RSI ابزاریست که توسط تحلیلگران از سرتاسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این میان برخی از کاربران RSI کار وایلدر را بهبود بخشیده‌اند و ویژگی‌های بیشتری را به آن افزوده‌اند. یکی از بارزترین نمونه‌های این مسئله، شخصی به نام جیمز کاردوِل (James Cardwell) است که برای اولین بار از RSI برای تأیید روندها استفاده کرد.

مبانی اولیه اندیکاتور RSI

شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اسیلاتور اصطلاحاً مومنتوم است. مومنتوم (Momentum) یک مفهوم در علم فیزیک است که عنوان می‌کند یک جسم در حال حرکت به روند حرکت خود ادامه می‌دهد، مگر این که نیرویی در خلاف جهت به آن وارد شود. در این صورت این جسم یا متوقف خواهد شد و یا در مسیر مخالف حرکت خواهد کرد. مومنتوم همچنین شتاب جسم در حال حرکت را نیز تعریف می‌کند. همین مفهوم در خصوص بازارهای مالی نیز صادق است.

RSI در محدوده بازه‌ای از اعداد یا پارامترهای خاص عمل می‌کند. این اندیکاتور مشخصاً در محدوده صفر تا صد در نوسان است. هرچه RSI به صفر نزدیک‌تر باشد، احتمال صعودی شدن قیمت بیشتر است. و همینطور بالعکس، نزدیک شدن RSI به صد نشان‌دهنده افزایش احتمال شروع روند نزولیست. در قسمت بعدی این مقاله دلیل این مسئله را متوجه خواهید شد.

در خصوص بازه زمانی نیز، محبوب‌ترین بازه‌ای که برای RSI در نظر گرفته می‌شود بازه ۱۴ روزه است. البته معامله‌گران مختلف از بازه‌های زمانی متفاوت و متنوعی استفاده می‌کنند.

با استفاده از RSI به چه اطلاعاتی دست پیدا می‌کنیم؟ سیگنال‌های RSI

اندیکاتور RSI سیگنال‌های مهم و قابل‌توجهی را به کاربران ارائه می‌کند. بهره‌گیری سریع از این سیگنال‌ها می‌تواند به شما در انجام تریدهای موفق کمک کند. برخی از سیگنال‌های RSI عبارتند از:

سیگنال اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)

وایلدر معتقد بود که وقتی قیمت یک کالا با شدت زیادی افزایش پیدا می‌کند و یا به عبارت دیگر مومنتوم بالاست، آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) این یعنی کالای مورد نظر در شرایط اشباع خرید قرار گرفته است. این شرایط، بهترین موقعیت برای فروش این کالاست. همینطور وقتی که قیمت کالایی با شدت شروع به افت می‌کند و مومنتوم پایین است، این یعنی کالا در شرایط اشباع فروش قرار دارد. و این بهترین زمان برای خرید کالای مورد نظر است. بنابراین می‌توان اینطور نتیجه گرفت که RSI کم را می‌توان سیگنالی برای خرید، و RSI زیاد را سیگنالی برای فروش در نظر گرفت.

ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شده باشد که منظور از RSI زیاد یا کم چیست. طبق نظریه وایلدر، RSI بالای ۷۰ را باید منطقه اشباع خرید و RSI کمتر از ۳۰ را منطقه اشباع فروش در نظر گرفت. RSI بین ۳۰ تا ۵۰ سیگنال خاصی را نشان نمی‌دهد، و RSI حول ۵۰ نیز نشان‌دهنده ثبات و سکون بازار است.

حال برخی از معامله‌گران معتقدند که تعریف وایلدر بیش از اندازه کلی است. از همین رو آن‌ها این تعریف را محدودتر می‌کنند. برای مثال آن‌ها RSI بالای ۸۰ را بعنوان منطقه اشباع خرید و RSI پایین ۲۰ را بعنوان منطقه اشباع فروش در نظر می‌گیرند. این تعاریف به کلی به دیدگاه معامله‌گر بستگی دارند.

در دو تصویر زیر به ترتیب منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش در RSI را مشاهده می‌کنید. همانطور که می‌بینید، RSI بالای ۷۰ بعنوان اشباع خرید و RSI پایین ۳۰ بعنوان اشباع فروش در نظر گرفته شده است.

سیگنال اشباع خرید در RSI سیگنال اشباع فروش در RSI

واگرایی

واگرایی در RSI زمانی رخ می‌دهد که روند تغییرات قیمت با چیزی که RSI نشان می‌دهد متفاوت باشد. این ناهماهنگی در روند واقعی و اندیکاتور RSI غالباً از یک وارونگی قریب‌الوقوع خبر می‌دهد. در چنین مواقعی روند قیمت به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد و جهت مخالف را پیش خواهد گرفت.

واگرایی می‌تواند دارای سه نوع صعودی یا گاوی (bullish)، نزولی یا خرسی (bearish) و مخفی (hidden) باشد.

واگرایی صعودی یا گاوی

واگرایی گاوی زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در حالت صعودی و نمودار اصلی در حالت نزولی قرار داشته باشد، و همچنین کمینه قیمت‌های نمایش داده شده در اندیکاتور، از کمینه قیمت‌های نمودار واقعی بیشتر باشد. در چنین زمان‌هایی انتظار می‌رود که قیمت روند مخالفی را در پیش بگیرد و به حالت صعودی تغییر پیدا کند. از همین رو وایلدر معتقد بود که واگرایی‌های صعودی فرصت‌های خوبی برای خرید هستند.

در تصویر زیر نمونه‌ای از یک واگرایی صعودی را مشاهده می‎‌کنید.

واگرایی صعودی یا گاوی در RSI

واگرایی صعودی یا گاوی در RSI

واگرایی نزولی یا خرسی

واگرایی خرسی زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در حالت نزولی و نمودار اصلی در حالت صعودی قرار داشته باشد، و همچنین بیشینه قیمت‌های نمایش داده شده در اندیکاتور از بیشینه قیمت‌های نمایش داده شده در نمودار اصلی کمتر باشد. در این مواقع انتظار می‌رود که روند قیمت وارونه شود و به حالت نزولی تغییر پیدا کند. از همین رو به عقیده وایلدر، واگرایی‌های نزولی فرصت‌های خوبی برای فروش هستند.

در تصویر زیر نمونه‌ای از یک واگرایی نزولی را مشاهده می‌کنید

واگرایی نزولی یا خرسی در RSI

واگرایی نزولی یا خرسی در RSI

دلیل وقوع واگرایی چیست؟

ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شود که چنین واگرایی‌هایی به چه دلیل اتفاق می‌افتند؟ و از چه رو چنین تفاوتی در بین نمودار قیمت واقعی و نمودار اندیکاتوری مانند RSI وجود دارد؟ بنابراین پیش از پرداختن به نوع سوم از واگرایی‌ها، بد نیست به این سوال پاسخ دهیم.

حقیقت این است که با استفاده از RSI، شما به پیش‌بینی و تحلیل اندیکاتور اطمینان می‌کنید. تحلیل اندیکاتور این است که در یک زمان خاص، قیمت باید در حالت صعودی قرار داشته باشد. اما نمودار قیمت برعکس این را به شما نمایش می‌دهد. در واقع اندیکاتور با اطلاعات موجود در نمودار قیمت موافق نیست.

دلیل این امر می‌تواند مداخله‌هایی باشد که افراد عمداً در روند قیمت ایجاد کرده‌اند، تا بازار را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. برای مثال افرادی که در دنیای بیت کوین آن‌ها را بعنوان نهنگ‌های بیت کوین می‌شناسیم می‌توانند با فروش بخشی از دارایی خود باعث کاهش قیمت شوند. این افراد سپس حجم به مراتب بیشتری را در این قیمت پایین خریداری خواهند کرد. و به همین دلیل، قیمت به یک‌باره افزایش خواهد یافت. به همین جهت است که گفته می‌شود واگرایی‌ها، خبر از وارونگی ناگهانی روند قیمت می‌دهند. برخی از کابران حرفه‌ای ترجیح می‌دهند به تحلیل اندیکاتور بیشتر اعتماد کنند تا نمودار واقعی قیمت.

البته فراموش نکنید که واگرایی‌ها، بیشتر نشانه‌هایی از این هستند که بازار در حال از دست دادن مومنتوم است. این واگرایی‌ها تضمینی برای تغییر کامل روند نیستند. همانطور که در مواقعی دیده‌ایم که واگرایی رخ داده، اما تغییر روند صورت نپذیرفته است. بنابراین بعنوان یک تریدر، بهتر است که استراتژی‌های مدیریت ریسک را فراموش نکنید تا از خطر وقوع چنین اتفاقاتی در آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) امان باشید. همچنین برای کاهش خطای اندیکاتورها، پیشنهاد می‌شود که از یک اندیکاتور واحد استفاده نکنید و اندیکاتورهای مختلف را در ترکیب با یکدیگر به کار ببرید.

واگرایی مخفی (hidden)

واگرایی مخفی از نظر تعریف و همچنین کاربرد مخالف دو نوع پیشین است. واگرایی مخفی نیز در شرایطی کاربرد دارد که نمودارهای اندیکاتور و قیمت مخالف یکدیگر هستند. اما با این تفاوت که در حالت گاوی، کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت واقعی کمتر و در حالت خرسی، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت واقعی بیشتر باشد.

واگرایی مخفی (برخلاف نوع قبلی که واگرایی معمولی یا کلاسیک نام دارد) نمایشگر این است که ترند فعلی قیمت هنوز به پایان خود نرسیده، و همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین از واگرایی مخفی برای تأیید ترند فعلی استفاده می‌شود، نه بعنوان سیگنالی برای وارونگی آن.

در تصویر زیر تفاوت بین واگرایی کلاسیک و واگرایی مخفی را مشاهده می‌کنید.

مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI

مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI

سیگنال شکست نوسان

سیگنال شکست نوسان که در زبان انگلیسی failure swing یا swing rejection نام دارد، از دیگر سیگنال‌هاییست که می‌تواند وارونگی روند قیمت را پیش‌بینی کند. تفاوت سیگنال شکست نوسان با واگرایی در این است که این سینگال مستقلاً در نمودار RSI و فارغ از نمودار قیمت قابل مشاهده است.

سیگنال شکست نوسان نیز مانند واگرایی دارای دو نوع صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) است.

سیگنال شکست نوسان صعودی (گاوی)

سیگنال شکست نوسان صعودی به شرایطی گفته می‌شود که RSI تا کمتر از ۳۰ تنزل پیدا می‌کند (یعنی به منطقه اشباع فروش وارد می‌شود). این نمودار سپس حالت صعودی پیدا می‌کند، خط ۳۰ را رد کرده و تا نقطه فرضی B بالا می‌رود. پس از آن دوباره پول‌بک می‌کند، اما بالای ۳۰ باقی می‌ماند. در این شرایط تحلیل اندیکاتور این است که قیمت دوباره صعودی خواهد شد، و از نقطه B که نقطه اوج قبلی بود نیز پیشی خواهد گرفت. مشخص نیست که این روند صعودی در چه نقطه‌ای متوقف خواهد شد. اما دست کم می‌توانید مطمئن باشید که از نقطه B بالاتر خواهد رفت. بنابراین می‌توان شکست نوسان صعودی را اینگونه خلاصه کرد:

  • نمودار RSI تا کمتر از ۳۰ کاهش پیدا می‌کند (به منطقه اشباع فروش وارد می‌شود)
  • اندیکاتور صعودی می‌شود، از خط ۳۰ عبور کرده و تا نقطه B پیش می‌رود
  • اندیکاتور دوباره حالت نزولی گرفته و به ۳۰ نزدیک می‌شود اما از آن عبور نمی‌کند
  • در نهایت می‌توان پیش‌بینی کرد که اندیکاتور دوباره صعودی خواهد شد و از نقطه B نیز عبور خواهد کرد

این سیگنال را در تصویر زیر می‌توانید به وضوح مشاهده کنید.

سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI

سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI

سیگنال شکست نوسان نزولی (خرسی)

سیگنال شکست نوسان نزولی دقیقاً متضاد سیگنال قبلیست. در این سیگنال اندیکاتور RSI تا بالای خط آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) ۷۰ حرکت می‌کند و وارد منطقه اشباع خرید می‌شود. اندیکاتور سپس در حالت نزولی قرار می‌گیرد و تا نقطه B که پایین‌تر از ۷۰ قرار دارد تنزل می‌کند. پس از آن دوباره صعودی می‌شود، اما نمی‌تواند از خط ۷۰ عبور کند. در این شرایط، پیش‌بینی می‌شود که قیمت دوباره نزولی خواهد شد و از نقطه B نیز پایین‌تر خواهد رفت. سیگنال شکست نوسان نزولی را می‌توان اینگونه خلاصه کرد:

  • نمودار RSI از خط ۷۰ پیشی می‌گیرد و وارد منطقه اشباع خرید می‌شود
  • اندیکاتور حالت نزولی پیدا می‌کند، از خط ۷۰ گذر می‌کند و در نقطه B متوقف می‌شود
  • اندیکاتور دوباره صعودی می‌شود، اما نمی‌تواند از ۷۰ عبور کند
  • در نهایت می‌توان پیش‌بینی کرد که قیمت دوباره نزولی خواهد شد، تا جایی که از نقطه B نیز پایین‌تر خواهد رفت

سیگنال شکست نوسان نزولی در تصویر زیر به وضوح قابل مشاهده است.

سیگنال رد نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI

سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI

محسابات و فرمول‌ها

آخرین نکته‌ای که در خصوص RSI قصد داریم به آن بپردازیم، فرمولیست که این اندیکاتور برای تحلیل روندها به کار می‌گیرد. آگاهی از این فرمول برای کار با RSI ضروری نیست. اما درک درست از فرمول‌های ریاضی به آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) کار برده شده در این اندیکاتورها می‌تواند به شما در فهم منطق آن‌ها کمک کند. و حتی اگر از کاربران حرفه‌ای‌تر آن‌ها باشید، می‌توانید از مجموع این فرمول‌ها برای دست‌یابی به فرمول خاص خود برای ترید استفاده کنید.

فرمول استفاده شده در RSI از این قرار است:

RSI = 100 – ۱۰۰/ (۱ + RS)

که در این فرمول، RS به میانگین سود بازار در بازه زمانی مورد نظر اشاره دارد.

جمع‌بندی

بیش از چهار دهه است که شاخص قدرت نسبی یا همان RSI به یکی از اساسی‌ترین ابزارها برای همه تحلیلگرهای حرفه‌ای جهان تبدیل شده است. استفاده وایلدر از مفهوم مومنتوم بسیاری از این تحلیلگرها را ترغیب کرد تا به واکاوی رابطه بین این مفهوم و تغییرات قیمت‌ها بپردازند. با این وجود، RSI هنوز هم یکی از قوی‌ترین ابزارهاییست که یک تحلیلگر می‌تواند برای دست‌یابی به یک متد علمی ترید به کار ببندد.

البته ساده‌انگارانه است اگر ادعا کنیم با یک نگاه به RSI، پیش‌بینی روند قیمت برای هر شخصی میسر خواهد شد. برای استفاده درست از RSI یا هر اندیکاتور دیگری، ضرورت دارد که ابتدا زمان کافی را به مطالعه و تحقیق اختصاص دهید. از اندیکاتور نه به عنوان یگانه مرجع پیش‌بینی قیمت، بلکه بعنوان ابزاری برای تحلیل روند قیمت استفاده کنید. اگر RSI را به شیوه صحیح به کار ببندید، این اندیکاتور ابزار قابل اعتمادی برای تحلیل روند و نوسانات بازار خواهد بود.

نحوه استفاده از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) برای تحلیل روند

نحوه استفاده از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) برای تحلیل روند

شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم قیمتی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد و تغییرات قیمت‌های اخیر یک ورقه بهادار را برای تعیین نقاط اشباع خرید و اشباع فروش اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص بین نقاط صفر و 100 نوسان می‌کند و برای تعیین نقاط تعادلی نقاط میانی (50) و حدود بالا و پایین (معمولا 30 و 70) برای آن تعیین می‌شود. این اندیکاتور توسط شخصی به نام «جی ولز وایلدر جونیور» در کتابش «مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال» (1978) معرفی شد.

می‌توان گفت اکثر تحلیل‌گران تکنیکال از این اندیکاتور برای تعیین روند و همچنین نقاط برگشت روند استفاده می‌کنند و بسیار اندیکاتور محبوبی محسوب می‌شود.

نحوه محاسبه RSI

برای محاسبه شاخص قدرت نسبی یا RSI معمولا از دوره‌های 14 روزه استفاده می‌شود. این شاخص از دو مرحله محاسبه به دست می‌آید یعنی RSI مرحله اول و RSI مرحله دوم. RSI مرحله اول به صورت زیر محاسبه می‌شود:

استاندارد دوره مورد استفاده در محاسبه RSI معمولا 14 روزه است. در مرحله بعد RSI مرحله دوم محاسبه می‌شود که در واقع هموارسازی یا حذف نقاط پرت و نوسانی مرحله اول RSI است. RSI مرحله دوم در واقع همانی است که در نمودار منعکس می‌شود و تریدرها آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند.

8

بر اساس فرمول‌های بالا هرگاه قیمت‌ها مثبت شوند شاخص RSI نیز رو به بالا خواهد رفت و هرگاه قیمت‌ها منفی شوند این شاخص روندی رو به پایین طی می‌کند.

نحوه استفاده از RSI

دو نقطه مهمی که برای تحلیل نمودار RSI استفاده می‌شود نقاط 30 و 70 هستند. معنای سنتی و کلی این است هرگاه این شاخص زیر 30 بیاید به معنی نقطه اشباع فروش است و احتمال بازگشت روند وجود دارد و از طرف دیگر هر گاه نمودار بالای نقطه 70 قرار بگیرد به معنای قرار گرفتن در نقطه اشباع خرید است و احتمال چرخش روند محتمل است. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که برخی از تحلیل‌گران حرفه‌ای بازارهای جهانی بر این عقیده هستند گاهی اوقات نقاط اشباع فروش بالاتر از نقطه 30 قرار می‌گیرند و برعکس نقاط اشباع خرید پایین‌تر از نقطه 70 هستند. «کنستانس براون» از جمله این تحلیل‌گران است. وی می‌گوید که در یک روند صعودی نقاط اشباع فروش معمولا بالاتر از نقطه 30 هستند و ممکن است نزدیک نقطه 50 باشند و در یک روند نزولی نقطه اشباع خرید ممکن است پایین‌تر از 70 و نزدیک 50 باشد. تریدرهای حرفه‌ای با تحلیل روند می‌توانند این نقاط را تشخیص دهند.

نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که حتما همراه با RSI از اندیکاتور دیگری نیز استفاده شود و معمولا معامله‌گران از MACD یا مکدی استفاده می‌کنند و تحلیل آنها دقیق‌تر شود چرا که این دو می‌توانند خطاهای یکدیگر را پوشش دهند.

از جمله ویژگی‌های این شاخص این است که می‌توان برای آن خط روند ترسیم کرد. یعنی همان‌طور که برای نمودار قیمت ترسیم می‌شود این اندیکاتور نیز این قابلیت را دارد و پذیرای خط روند است و می‌توان نقاط مهم را روی آن شناسایی کرد.

مورد مهم دیگر در اندیکاتور RSI تعیین واگرایی‌ها و همگرایی‌هاست که این نیز می‌تواند در فهم روند کمک بسیار زیادی بکند.

آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟

شاخص قدرت نسبی RSI بازار یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها در میان معامله گران است. قبل از شروع بحث اندیکاتور شاخص قدرت نسبی قابل ذکر است که اندیکاتورها ابزارهایی پرکاربرد در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از نمودارها و داده‌‌هایی مانند قیمت و حجم معاملات سعی بر پیش‌بینی روند بازار دارند. اندیکاتور با استفاده از محاسبات ریاضی پیچیده بر روی قیمت دارایی و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار ارزشمندی در رابطه با روند بازار ارائه می‌دهد. در واقع تحلیل تکنیکال روشی برای پیش بینی روند حرکات قیمت و روند آینده بازار می باشد. تحلیل تکنیکال مربوط به آنچه در بازار واقعاً اتفاق افتاده و آنچه ممکن است رخ دهد است.

روند دوست شماست

از تحلیل تکنیکال برای شناسایی رفتار بازار استفاده می شود که مدتهاست قابل توجه بسیاری از تحلیل گران می باشند. بسیاری از الگوهای شکل گرفته در روند بازار، احتمال زیادی وجود دارد که دوباره ایجاد شوند. درواقع الگوهای شناخته شده ای وجود دارند که به صورت ثابت تکرار می شوند . بنابراین هیچگاه سعی نکنید خلاف روند بازار حرکت کنید. در واقع تاریخ خودش را تکرار می کند.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی ( RSI )

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی ( RSI ) توسط اقای جی.ولز.وایلدر ابداع شده است . این اندیکاتور قدرت روند را به خوبی حدس ‌می‌زند و میانگین افزایش قیمت‌ها را در یک بازه‌ی زمانی مشخص محاسبه نموده و آن را تقسیم بر میانگین کاهش قیمت ‌ها در همان بازه می‌کند و سپس ماحصل را به صورت شاخص ریاضی که بین ۰% تا ۱۰۰% قابل نوسان است ارائه می‌دهد. فرمول RSI به شکل زیر است:

این فرمول به گونه‌ای تعریف شده که مقدار ۰% متناظر با روند نزولی و مقدار ۱۰۰% متناظر با روند صعودی است. RS در این رابطه برابر است با میانگین رشد تقسیم بر میانگین افت. هر چه RSI بیشتر باشد، تعداد و طول شمع‌های سبز نسبت به قرمز بیشتر است و هرچه RSI کمتر باشد، تعداد و طول شمع‌های قرمز نسبت به سبز بیشتر است.

سیگنال های خرید و فروش RSI

به ناحیه‌ی بالای ۷۰ درصد ناحیه‌ی بیشینه‌ی خرید ( over bought ) است و به ناحیه‌ی زیر ۳۰ درصد ناحیه‌ی بیشینه‌ی فروش ( over sold ) است. در نواحی که اندیکاتور RSI از بیشینه‌ی فروش خارج شده احتمالا پایان روند نزولی فرارسیده و زمان خرید است و هنگامی که قیمت از بیشینه‌ی خرید خارج می‌شود احتمالا پایان روند صعودی فرارسیده و زمان فروش است. بنابراین خروج قیمت از بیشینه‌ی فروش به عنوان سیگنال خرید تلقی می‌شود و خروج از بیشینه‌ی خرید به عنوان سیگنال فروش تلقی می‌شود. زمانی که قیمت یک ارز برای مدت زیادی در ناحیه‌ی بیشینه‌ی خرید باشد زمانی که RSI آن از بیشینه‌ی خرید خارج می‌شود احتمال نزولی شدن بازار بیشتر است. بنابراین مدت زمانی که یک قیمت در بیشینه‎‌ی خرید و یا بیشینه‌ی فروش باشد می‌تواند موجب تقویت سیگنال خرید و یا فروش ‌شود. به معمولا به سیگنال‌های فروش RSI اعتماد بیشتری می‌شود. شما می‌توانید خط روند صعودی و خط روند نزولی را که نشان‌دهنده‌ی صعود و نزول قیمت است را در نمودار RSI ببینید حتی می‌تونید الگوی دو قله، الگوی سر و شانه و … را نیز مشاهده کنید.

بنابراین در بازار صعودی یا بازار گاوی، RSI تمایل دارد که در محدوده ۴۰ تا ۹۰ باقی بماند و منطقه ۴۰-۵۰ به عنوان پشتیبانی عمل می کند. در طی روند نزولی یا بازار خرسی، RSI تمایل دارد بین محدوده ۱۰ تا ۶۰ باقی بماند و منطقه ۵۰-۶۰ به عنوان مقاومت عمل کند. این محدوده ها بسته به تنظیمات RSI و قدرت روند یا بازار متفاوت خواهد بود.

سیگنال نوسان ناقص

نوسان ناقص یا Swing Failure یکی از انواع سیگنال هایی است که اندیکاتور RSI می تواند صادر نماید. از این سیگنال نیز می توان در مواقع لزوم جهت خرید و فروش استفاده نمود.

نوسان ناقص به معنی آن است که اندیکاتور RSI ابتدا یک دره در ناحیه اشباع فروش بسازد و از درون این ناحیه خارج بشود، سپس مجددا به سمت سطح ۳۰ %حرکت نموده اما قبل از آنکه به زیر آن نفوذ کند تغییر جهت بدهد و یک دره جدید بسازد و مجددا حرکت صعودی خودش را به سمت بالا ادامه بدهد. در این صورت هنگامی که اندیکاتور از کنار آخرین قله خودش به سمت بالا عبور می کند اصطلاحا می گوییم یک نوسان ناقص یا Swing Failure انجام گشته است و می توانیم از آن بعنوان سیگنال خرید استفاده کنیم.

از نوسان ناقص همچنین می توان بعنوان سیگنال فروش استفاده نمود، به این صورت که هرگاه اندیکاتور در مجاورت ناحیه اشباع خرید، دو قله بسازد که قله اول درون ناحیه اشباع خرید قرار داشته و قله دوم پایین تر از قله اول و خارج از این ناحیه واقع باشد در آن صورت هنگام شکسته شدن آخرین دره به سمت پایین، یک سیگنال نوسان ناقص از نوع SELL صادر خواهد شد.

برخی از تحلیل گران ترجیح می دهند به جای یک اندیکاتور از دو اندیکاتور RSI در کنار یکدیگر استفاده کنند به گونه ای که یکی از آنها نقش اندیکاتور تند ( Fast ) و دیگری نقش اندیکاتور کند ( Slow ) را ایفا نماید.

آخرین نکته درمورد اندیکاتور RSI این است که آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) این اندیکاتور میتواند بسیاری از الگوهای تکنیکال را همچون خطوط روند، کانال های صعودی و نزولی، الگوهای دوقله و دو دره و غیره را به وضوح بر روی خودش به نمایش در بیاوررد. بعنوان مثال در تصویر زیر می توانید تشکیل یک خط روند نزولی را بر روی اندیکاتور RSI مشاهده کنید. درحالیکه قله های قیمت مطلقا با یکدیگر هم راستا بوده و بر روی یک خط روند نزولی نیستند اما کاملا مشخص است که قله های اندیکاتور همگی فرضی چیده ِ شده اند. می توان از شکسته شدن این خط روند بعنوان هشداری برای اتمام روند نزولی استفاده نمود.

بنابراین RSI حرکت قیمت صعودی و نزولی را مقایسه می کند و نتایج را در یک اسیلاتور نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال های آن هنگامی که مطابق با روند بلند مدت باشند از بیشترین اطمینان برخوردار هستند

آشنایی با شاخص قدرت نسبی یا اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI

اندیکاتور ابزاری است برای بهره‌گیری از تحلیل تکنیکال. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا به اختصار RSI، از اندیکاتورهای دنیای تحلیل، بعد از گذشت چند دهه پرطرفدارترین اندیکاتور نزد تکنیکالیست‌ها محسوب می‌شود. اهمیت اندیکاتور RSI در این است که به یک سؤال اساسی سرمایه‌گذاران می‌تواند پاسخ دهد: چگونه می‌توان رمزارزی را در شرایط صعودی انتخاب کرد که اگر در دورۀ بعدی بازار منفی شد، نزول کمتری داشته باشد؟ در این مقاله می‌کوشیم با این اندیکاتور محبوب آشنا شویم.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی، یک نوسانگر مومنتوم (momentum oscillator) است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) پدید آمده است. اندیکاتور RSI بین دامنه صفر تا صد نوسان می‌کند. به طور سنتی وقتی که بالای 70 باشد، وضعیت «اشباع خرید» است و هنگامی که زیر 30 باشد، وضعیت «اشباع فروش» ارزیابی می‌گردد. سیگنال‌ها از طریق پیدا کردن واگرایی‌(divergences) و سیگنال نوسان ناقص (failure swings) ایجاد می‌شوند. از این شاخص همچنین می‌توان برای تشخیص روند کلی استفاده کرد.

اندیکاتور RSI

نحوۀ محاسبه‌ی RSI

شاخص RSI فرمول محاسبۀ نسبتاً ساده‌ای دارد، اما فهم آن بدون مثال دشوار است. فرمول اصلی به صورت زیر محاسبه می‌شود:

RSI = 100 – [100 / (1 + (متوسط رشد قیمت / متوسط نزول قیمت))]

متغیر RSI قدرت نسبی یا بازدهی بازار (Market Gain) است که برابر است با حاصل تقسیم متوسط رشد قیمت بر متوسط نزول قیمت در همان بازۀ زمانی.

اندیکاتور RSI چگونه کار می‌کند؟

اگر مقدار اندیکاتور RSI بالای 70 باشد ، وضعیت «اشباع خرید» و اگر زیر 30 باشد وضعیت «اشباع فروش» در نظر گرفته می‌شود.

این سطوح می‌توانند در صورت لزوم برای مطابقت بیشتر با اوراق‌بهادار یا رمزارز، تعدیل و اصلاح شوند. به طور مثال اگر یک رمزارز مکرراً به سطح اشباع خریدِ 70 برسد، می‌توانید آن را به 80 تغییر دهید. باید به این نکته توجه کرد که ممکن است شاخص RSI طی روندهای قدرتمند، برای مدتی طولانی در وضعیت خرید یا فروش باقی بماند.

اندیکاتور RSI اغلب الگوهای نموداری مانند الگوهای کف و سقف دوقلو و خط روند تشکیل می‌دهد؛ در حالی که این الگوها به صورت معمولی در نمودار اصلی قیمت مشخص نیستند. علاوه بر آن، سطوح یا خطوط حمایت و مقاومت نیز به وسیله RSI قابل تشخیص‌اند. در یک بازار صعودی، شاخص RSI تمایل دارد که در محدوده 40 تا 90 با حوزه عملکردی 40-50 به عنوان سطح حمایت باقی بماند. در یک بازار نزولی نیز این اندیکاتور تمایل دارد که در محدوده 10 تا 60 با حوزه عملکردی 50-60 به عنوان سطح مقاومت قرار بگیرد. این محدوده‌ها بسته به موقعیت RSI و روند اصلی بازار متفاوت هستند.

اگر قیمت سقف یا کف جدیدی بزند که مورد تأیید شاخص RSI نباشد، این واگرایی می‌تواند به عنوان یک سیگنال بازگشت قیمتی(price reversal) تلقی شود. اگر اندیکاتور RSI سقف قبلی‌اش را به سمت بالا بشکند یا کف قبلی‌اش را به سمت پایین بشکند، در این دو حالت، سیگنال نوسان ناقص (Failure Swing) صادر می‌شود.

سیگنال نوسان ناقص در حالت صعودی وقتی رخ می‌دهد که RSI در ناحیه اشباع فروش، یعنی زیر 30، دره بسازد، سپس با عبور از سطح 30 از آن خارج شده و قله بزند و بازگردد؛ اما این بار وارد سطح اشباح فروش نمی‌شود. لذا دره دوم را بالای سطح 30 ایجاد می‌‌کند، باز صعود می‌کند و سقف قبلی خود آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) را می‌شکند و در لحظه عبور از سقف قبلیِ خود سیگنال نوسان ناقص صادر می‌کند.

سیگنال نوسان ناقص در حالت نزولی نیز برعکس حالت فوق است و هنگامی صادر می‌شود که اندیکاتور RSI در ناحیه اشباع خرید، یعنی بالای 70، قله بسازد؛ از ناحیه به سمت پایین خارج شود، سپس تا مرز ناحیه اشباع خرید بازگردد، اما وارد نشود و با ایجاد قله دوم تغییر مسیر دهد و رو به پایین از کف قبلی‌اش عبور کند. در این لحظه یک سیگنال نوسان ناقص از نوع نزولی صادر کرده است.

اندیکاتور RSI

سخن پایانی

اندیکاتور RSI، پرکاربرد و محبوب و طرز کار با آن نسبتاً ساده است.

می‌توان گفت اهمیت این شاخص در آن است که با طرز کار آسانی که دارد، اطلاعات فراوانی از نبض بازار ارائه می‌دهد.

اندیکاتور RSI سرعت تغییرات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند و وضعیت اشباع خرید یا فروش را نمایان می‌سازد. مفهوم RSI در واقع انعکاسی است از بازدهی بازار. از طریق حرکت آن می‌توان سیگنال مهم نوسان ناقص را تشخیص داد و این همان پاسخِ سؤالی است که در ابتدای مقاله مطرح شد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، اکثر اندیکاتورها می توانند سه نوع سیگنال معاملاتی مختلف ارائه دهند: عبور از یک خط سیگنال اصلی، عبور از خط مرکزی و واگرایی اندیکاتور. این مطلب درخصوص مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال است که علاوه بر توضیح واگرایی، در مورد واگرایی مثبت و منفی نیز صحبت خواهیم کرد.

اما به طور خلاصه باید گفت از بین این سه سیگنال، واگرایی برای معامله گر تازه کار قطعا پیچیده ترین است. واگرایی زمانی رخ می آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) دهد که شاخص و قیمت یک دارایی در جهت مخالف قرار گیرند. واگرایی منفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت اوراق بهادار در یک روند صعودی باشد و یک شاخص اصلی، مانند میانگین متحرک (MACD)، نرخ تغییر قیمت (ROC) یا شاخص قدرت نسبی (RSI)، به سمت پایین حرکت کند. برعکس، واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت در یک روند نزولی قرار می گیرد اما یک اندیکاتور شروع به افزایش می کند. اینها معمولاً نشانه های قابل اعتمادی هستند که نشان می دهد قیمت یک دارایی ممکن است معکوس شود.

هنگام استفاده از واگرایی برای کمک به تصمیم گیری معاملات، باید توجه داشت که واگرایی اندیکاتور می تواند در بازه های زمانی طولانی رخ دهد، بنابراین ابزارهایی مانند خط روند و سطوح حمایت و مقاومت نیز باید برای کمک به تایید برگشت استفاده شوند.

واگرایی چیست؟

واگرایی چیست؟

واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک نوسان‌ساز حرکت کرده یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.

انواع واگرایی

دو نوع واگرایی عبارتند از:

مثبت: واگرایی مثبت نشانه حرکت بالاتر قیمت در دارایی است.

منفی: واگرایی منفی نشان می دهد که قیمت دارایی ممکن است کاهش یابد.

همانطور که گفته شد واگرایی در دو نوع مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در قیمت دارایی امکان پذیر است.

واگرایی در مقابل همگرایی

همگرایی پدیده ای است که دو جزء در یک جهت حرکت می کنند. در دنیای تجارت، همگرایی نشان می دهد که جهت، توسط عوامل ثانویه (شاخص های فنی یا مطالعات مبتنی بر قیمت مانند میانگین متحرک، ایچیموکوو . ) پشتیبانی می شود. به عنوان مثال، اگر قیمت شاخص به سمت بالا در حال افزایش باشد و شاخص هایی مانند میانگین متحرک یا شاخص قدرت نسبی (RSI) در یک جهت حرکت کنند، گفته می شود که ساختار در حال همگرایی است.

اما همانطور که گفتیم واگرایی دقیقا برعکس است. در اینجا، جزء دیگر در جهت مخالف جزء اصلی (قیمت) معامله می شود که یعنی قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی حرکت می کند.

واگرایی به شما چه می گوید؟

واگرایی در تحلیل تکنیکال (technical analysis) ممکن است یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را نشان دهد. واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که شاخصی مانند جریان پول شروع به صعود می کند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد جدید برسد اما اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد برسد.

معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال، برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت استفاده می کنند. به عنوان مثال، سرمایه گذاران می توانند نوسانگرها و شاخص هایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال افزایش است و به اوج های جدید می رسد، در حالت ایده آل RSI نیز در حال رسیدن به اوج های جدید است. اگر سهام در حال رسیدن به اوج های جدید باشد اما RSI شروع به رسیدن به حدهای پایین تر کند، این موضوع هشدار می دهد که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی از نوع واگرایی منفی است. سپس معامله‌گر می‌تواند تعیین کند که آیا می‌خواهد از موقعیت خارج شود یا در صورتی که قیمت شروع به کاهش کند، یک توقف ضرر (stop loss) تعیین کند.

در واگرایی مثبت، وضعیت مخالف است. تصور کنید که قیمت یک سهم در حال کاهش‌ در سطوح جدید است، در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت سهام، پایین‌ترین قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. سرمایه گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت سهام در حال از دست دادن حرکت نزولی خود است و ممکن است به زودی روند معکوس شود.

نمودار زیر نمونه ای از واگرایی را نشان می دهد:

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

این نمودار در حال تجربه یک روند صعودی طولانی مدت است. یک معامله گر باتجربه و دقیق، متوجه می شود که ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه می دهد. این نوع واگرایی منفی می تواند نشانه اولیه ای باشد که قیمت اوراق بهادار اساسی ممکن است معکوس شود. اگر قیمت اوراق بهادار به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر، تأیید را تکمیل می کند و معامله گر یک موقعیت شورت (short position) خواهد داشت.

پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.

با این حال، درک واگرایی در تحلیل تکنیکال می تواند منجر به سودآورترین معاملات شود، زیرا به معامله گر کمک می کند تا تغییرات در پرایس اکشن را تشخیص داده و به آن واکنش نشان دهد. این موضوع نشان می‌دهد که چیزی در حال تغییر است و معامله‌گر باید گزینه‌های خود را در نظر بگیرد، فروش یا حد ضرر. مشکل زمانی پیش می‌آید که ضمیر شخص مانع انجام یک تجارت سودآور می‌شود. شما باید بر اساس آنچه واگرایی قیمت واقعاً انجام می‌دهد، اقدام صحیح را انجام دهید، نه آنچه فکر می‌کنید در آینده ممکن است انجام دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال، یا صعودی است یا نزولی و بر اساس قدرت طبقه بندی می شود. واگرایی کلاس A قوی تر از کلاس B است و واگرایی کلاس C ضعیف ترین آنهاست. معامله گران باتجربه تمایل دارند واگرایی های کلاس B و کلاس C را صرفاً به عنوان شاخص های بازار متلاطم نادیده بگیرند و فقط در دوره های واگرایی کلاس A برای محافظت از سود اقدام کنند.

واگرایی در طول تحلیل تکنیکال

بررسی واگرایی در طول تحلیل تکنیکال

در طول تحلیل تکنیکال، واگرایی نشانگر حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین ترین حد جدید کاهش می یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را دنبال می کند، الگوهای صعود را نشان می دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین حد جدید صعود می کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز (oscillator)، یک اوج پایین تر را تشکیل می دهد یا نشانه هایی از کند شدن را نشان می دهد، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال برای دو منظور استفاده می کنند:

اگر قیمت سهام و ابزار تحلیل تکنیکال، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش حرکت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش است اما RSI کندتر افزایش می یابد (واگرایی منفی) این سیگنالی است که روند صعودی شروع به تضعیف، همراه با پتانسیل معکوس می کند.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالاً تعیین می‌کند که چه زمانی استاپ لاس یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را نشان دهد. از چنین نقطه ای، معامله گران احتمالا تصمیم می گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه مومنتوم شروع به رشد کند.

حرکت قیمت (Price Momentum) چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه گیری می شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می شود که می تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه (مومنتوم) قوی با یک شیب تند در مدت طولانی مشخص می شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی تر به سمت بالا نشان می دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه تر به سمت بالا نشانه حرکت و قدرت ضعیف تر است.

انواع اندیکاتورهای مومنتوم

شاخص های رایج حرکت عبارتند از:

  • شاخص قدرت نسبی (RSI)
  • استوکاستیک (Stochastics): اندیکاتوری که سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص می کند.
  • نرخ تغییر (ROC)

تفاوت بین واگرایی و تثبیت

محدودیت های استفاده از واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در تحلیل تکنیکال، زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای مختلفی را به معامله گر می گویند اما تثبیت زمانی است که اندیکاتور و قیمت، یا اندیکاتورهای متعدد، یک چیز را به معامله‌گر می‌گویند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات تأیید می خواهند. اگر قیمت در حال حرکت به سمت بالا باشد، آن‌ها می‌خواهند اندیکاتورهایشان نشان دهد که احتمالا حرکت قیمت به سمت بالا ادامه آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) دارد.

محدودیت های استفاده از واگرایی

همانطور که در مورد تمام انواع تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید قبل از هر اقدامی بر اساس واگرایی، از ترکیبی از شاخص ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تایید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی برای همه روندهای معکوس‌ قیمتی وجود نخواهد داشت، بنابراین، باید از نوعی دیگر از کنترل یا تحلیل ریسک همراه با واگرایی استفاده شود.

همچنین، زمانی که واگرایی اتفاق می افتد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی معکوس قیمت رخ می دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد، عمل به آن به تنهایی می تواند به معنای زیان قابل توجهی باشد.

هنگام تعیین یک روندمعکوس، استفاده از واگرایی در تحلیل تکنیکال، به عنوان یک شاخص مستقل پیشنهاد نمی شود. تکمیل شاخص‌ها با سایر تکنیک‌های تحلیلی برای تأیید مجدد الگوهای یک روند معکوس مهم است. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، تضمین نمی کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می تواند در یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش بینی موقعیت خروج یا ورود می تواند (اگر قیمت دارایی طبق پیش بینی حرکت نکند)، منجر به بسیاری از فرصت های از دست رفته و زیان های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

ابزارهای دیگر در کنار واگرایی

فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم گیری معاملاتی، شما باید از موارد زیر برای تایید برگشت استفاده کنید:

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا