مدیریت ریسک و سرمایه

مدیریت ریسک و سرمایه
مدیریت ریسک و توانگری مالی
خلاصهای از نحوه مدیریت ریسک در موسسه بیمه مشتمل بر ساختار سازمانی واحد مدیریت ریسک و گزارش وضعیت ریسکهای موسسه بیمه از قبیل ریسکهای بیمهگری، اعتبار و نقدینگی و نحوه مدیریت هر یک از ریسکهای مذکور:
طبق ماده ۹ آیین نامه شماره ۹۳ مصوب شورای عالی بیمه ( آیین نامه حاکمیت شرکتی در موسسات بیمه )، شرکت های بیمه موظف به ایجاد واحد مدیریت ریسک در ساختار سازمانی خود زیر نظر مدیرعامل می باشند. شرکت بیمه پاسارگاد نیز اصلاح ساختار سازمانی به منظور ایجاد واحد مذکور را در اجرای آیین نامه فوق در دستورکار خود قرار داده است . براساس ماده ۱ آیین نامه شماره ۶۹ مصوب شورای عالی بیمه “آیین نامه نحوه محاسبه و نظارت بر توانگری مالی موسسات بیمه”، ریسک های مترتب بر عملکرد شرکت های بیمه عبارتند از:
ریسک هایی که موسسه بیمه به دلیل صدور بیمه نامه و قبولی اتکائی با آن مواجه است.که عوامل مهم و تأثیرگذار در محاسبه این ریسک عبارتند از: حق بیمه سهم نگهداری، ذخایر حق بیمه سهم نگهداری، خسارت پرداختی سهم نگهداری و ذخایر خسارت معوق سهم نگهداری.
شرکت بیمه پاسارگاد برای کاهش این ریسک همواره اقدامات و کنترل های زیر را انجام می دهد:
۱- فعالیت و حضور موثر در بخش بیمه های زندگی و غیر زندگی، با اتکاء به توان فنی شرکت و رعایت اصول بیمه گری در انتخاب ریسک؛
۲- انتقال بخشی از ریسک بیمه نامه های صادره از طریق واگذاری به بیمه گران اتکائی؛
۳- اجرای مبانی تعیین نرخ حق بیمه با رعایت اصول مدیریت ریسک؛
۴- نظارت مستمر در فرآیند برآورد و پرداخت خسارت و احتساب ذخیره خسارت معوق؛
۵- انجام محاسبات مربوط به ذخایر فنی با رعایت آیین نامه های مصوب بیمه مرکزی ج.ا.ا.
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله میخواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنشهای معاملاتی را تقدیمتان کنیم.
اگر با روشهای مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.
نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کردهاید.
امروز میخواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:
- محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
- سایز پوزیشن
- نرخ ریسک در هر معامله
پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟
محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)
بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص میکنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص میکند.
حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص میشود.
سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.
به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:
در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص میکند:
در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کردهاید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کردهاید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.
اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگتر از احتمال سود است.
اما اگر این نرخ، بزرگتر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.
پیشنهاد میکنیم در استراتژیهای معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آنها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.
بعضی معاملهگرها استاپ لاس تعیین نمیکنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیقتر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.
جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان میدهد.
به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
محاسبه اندازه پوزیشن
دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:
اولی، قانون دو درصد
الکساندر الدر، معاملهگر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده میکند:
بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایهگذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمیکند.
این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسهها” محفوظ نگه میدارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور میکند.
دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد
این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده میکند. شرط کلی از این قرار است:
x ارزش معامله است
K سرمایه موجود است
فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین میکند:
A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.
B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.
g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته میشود).
اما p را فراموش نکنیم
p، احتمال موفقیت است.
توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.
برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:
حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان این احتمال را محاسبه کرد؟
اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:
- منابع خارج. بعضی معاملهگرها از متوسط سیگنالهای موفق استفاده میکنند. بسیار مهم است که بدانید گروهها، کانالها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند.
- استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و دادههای خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.
p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنشهای مثبت است.
M : تعداد تراکنشهای منتهی به سود است.
N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.
خلاصه
- تراکنشهای مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیتهای ریسک خود را شناسایی کنید.
- باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
- نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
- SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر مدیریت ریسک و سرمایه معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
- از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنشهای شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، میتوانید از شرط Kelly استفاده کنید.
- باید جمعآوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این دادهها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
- یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعهای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشنهای خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
- تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
- باید یادتان باشد که اگر با معاملهگری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار میکنند، سود بیشتری کسب میکنید.
در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما میخواهیم ما را از نظرات و کامنتهای مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.
معرفی و دانلود PDF کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده
برای دانلود قانونی کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده
هدف کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده اثر ورنر گلاسنر و توماس برگر، این است که در وهلهی اول روندها و سازماندهی مدیریت ریسک را نشان دهد و دیگر اینکه ارتباطات مختلف آن با دیگر شاخهها همانند نرخگذاری یا مدیریت شرکتهای سود محور را ارائه دهد.
دلیل اهمیت کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده (Einfach lernen risikomanagement)، از آن جهت است که این مبحث اغلب به تنهایی و منحصراً در چارچوب تعهدات حقوقی بررسی میشود. مدیریت ریسک نباید به طور منفرد در نظر گرفته شود، چرا که نقشی مهم در جهتدهی نرخگذاریها و هدایت هزینههای مخارج سرمایه در شرکتهای سودمحور ایفا میکند. این اثر مناسب دانشجویانی است که منبع درسی و مکملی در خصوص مدیریت ریسک برای واحدهای خود جستجو میکنند.
به واسطهی بحران مالی در سالهای گذشته مدیریت ریسک مجدداً مورد توجه قرار گرفت، هرچند این توجه در ارتباط با شاخههای مالی گوناگون است. بحران حتی برای سازمانهای غیر مالی، اهمیت ویژهای یافت و تشخیص، اندازهگیری و غلبه بر ریسک به منظور حفظ موجودیت و ادامه کار آنها را سبب شد. چگونه چنین بحران مالی به وجود آمد؟ در این کتاب توضیحاتی ارائه میشود که بخشی از آنها غافلگیر کننده هستند، اما با نگاهی عمیق در شاخهی مالی و عرصهی بانکها قابل درک میشوند.
ورنر گلاسنر (Werner Gleissner) و توماس برگر (Thomas Berger) در این کتاب، مقدمه، مبانی، چارچوب اصول و محتوای روندهای مدیریت ریسک را بررسی میکنند و نظریههای مهمی را به طور صریح ارائه میدهند. این نظریهها از آن جهت آورده شدهاند که درک بهتر مدیریت ریسک را در چارچوب این کتاب میسر سازند و برای اینکه به خوانندگان امکان بیشتر برای مطالعهی عمیق داده شود. همچنین از تعداد زیادی از منابع مهم در ارتباط با مدیریت ریسک استفاده و در مدیریت ریسک و سرمایه آن ذکر شده است.
عدم اطمینان به عنوان واژهای پایهای هم مفهوم ریسک و هم مفهوم شک را میرساند. به طور کلی میتوان دو نوع از عدم اطمینان را تشخیص داد: هنگامی که فردی تصمیمگیری را با آگاهی از ریسک انجام میدهد، دربارهی وضعیتهای محیط زیست، احتمالاتی به ذهنش خطور میکند که هنگام تصمیمگیری با عدم آگاهی از آن احتمالات به ذهنش خطور نمیکند. ریسک یعنی مواردی که از غیرقابل پیشبینی بودن آینده یا از طریق حوادثی که به طور «اتفاقی» پیش میآیند و انحراف از هدف برنامهریزی شده را باعث میشوند.
مدیریت ریسک یعنی تفکر و کنش و واکنش سیستماتیک در مواجهه با ریسک. این تعریف روشن میکند که مدیریت ریسک باید در رهبری و هدایت شرکت دخالت داده شود. به علاوه، این نکته باید ذکر شود که مدیریت ریسک این معنی را ندارد که ریسکهای موجود در شرکت تا جای ممکن کوچک نگاه داشته شوند یا حتی به طور کامل از بین بروند. کنش و واکنش مدیریتی در تقابل با ریسک بدون پرداختن و وارد ریسک شدن قابل تصور نیست. به جای کوچک کردن ریسکها وظیفهی سیستم مدیریت ریسک این است که شفافیت درباره موقعیت ریسک در سازمان ایجاد کرده و همچنین لیست مشخصات شانسها و ریسکهای سازمان را ایدهآل کند.
در کنار تعدادی از اصول نظری مدیریت ریسک انتقاد از نظریه «بازار سرمایه تمام عیار»، یکی دیگر از کانونهای تئوریک در چارچوب توصیف مدیریت شرکتهای سودمحور است. برای اینکه در این کتاب مباحث بیش از حد ذهنی نباشند در فصول آخر چند مثال کاربردی اضافه شده است که نشان میدهند چگونه مدیریت ریسک و مدیریت شرکتهای سودمحور در عمل با یکدیگر مدیریت ریسک و سرمایه مرتبط هستند.
در بخشی از کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده میخوانیم:
ریسکها همیشه انحرافات از برنامه اصلی را متجلی میکنند و بدین علت شناسایی، ارزیابی، طبقهبندی و مراقبت دائمی از ریسکها تا حد امکان باید در برنامهها و سیستم کنترل شرکت گنجانده بشوند. بدین علت ابتدا همه احتمالات، موشکافانه جستجو میشوند تا مورد استفاده سیستم مدیریت (برنامهریزی، کنترل، بودجهبندی، مدیریت کیفیت) پیدا شوند و بدین وسیله وظایف مدیریت ریسک را انجام دهند. هر برنامهریزی برپایه فرضهای نامطمئن برای توسعههای آتی است.
این فرضهای نامطمئن دقیقاً آن ریسکهایی را متجلی میکنند که میتوانند سبب انجراف از برنامه شوند و به همین دلیل باید در چارچوب مدیریت ریسک بررسی و ارزیابی شوند تا در صورت لزوم از طریق اقدامات مناسب بر آنها غلبه شود. بخش کنترل مدیریت ریسک ابتدا برنامههای خام و غیر دقیق و سپس انحرافات از برنامه را مورد بررسی قرار میدهند تا بتوانند ریسکها را شناسایی و ارزیابی کنند و آنها را با برنامهها، کنترلها و روندهای بودجهبندی همگرا کنند. بنابراین، هم برنامهریز و هم کنترل کننده هر دو به عنوان ریسکبان برای ریسکهایی هستند که کارهای روزانه را تحت تاثیر قرار میدهند و احتمال انحراف از برنامه را به وجود میآورند.
در مجموع، نمایان است که کارکرد مدیریت ریسک خودش را به طور منطقی با سیستم مدیریت توام و هماهنگ میکند که این خود اقتصادی بودن پذیرش مدیریت ریسک را افزایش میدهد و دادههای مبتنی بر واقعیت را برای بهبود تصیمیمگیریهای شرکت میآفریند. ولی متاسفانه در هنگام شکلدهی و راهاندازی سازمان سیستم مدیریت ریسک، به خصوص در ارتباط با برنامهریزی و کنترل موارد ذکر شده در بالا به سختی مورد توجه قرار میگیرند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه نویسنده برای چاپ دوم کتاب
مقدمه مترجم
فصل اول: دنیای ریسک
فصل دوم: فرایند مدیریت ریسک
فصل سوم: سازمان مدیریت ریسک
فصل چهارم: مدیریت ریسک و درجهبندی
فصل پنجم: مدیریت ریسک و هدایت شرکتهای سودمحور
فصل ششم: خلاصه
فصل هفتم: پیوستها
منابع
یادداشتها
آزمون روانشناسی قبل از ورود به بازار های مالی|روانشناسی و مدیریت ریسک
ما در مطلب تست روانشناسی برای بازار های مالی می خواهیم درباره مدیریت ریسک در بازار های مالی صحبت کنیم و درباره روانشناسی و مدیریت ریسک شما مطلبی را نوشتیم همچنین برای شما آزمونی را فراهم کردیم جهت اینکه شما خودتان را قبل از ورود به بازارهای مالی مانند بورس-فارکس و ارز های دیجیتال بشناسید و سپس شروع به ترید نمایید .
مدیریت ریسک در امور مالی
امروزه با داغ شدن بازارهای سرمایه گذاری نظیر بازار ارز دیجیتال و بیت کوین ، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهمترین اصول در دنیای مالی می باشد . در دنیای مالی مدیریت ریسک شامل تجزیه و تحلیل در تصمیمات سرمایه گذاری است تا با توجه به اهداف سرمایه گذاری اقدام مناسب انجام شود .
مثلاً کارگزاران بورس اوراق بهادار از ابزارهای مالی مانند معاملات آتی استفاده میکنند و مدیران پول، از استراتژی هایی نظیر تخصیص دارایی مدیریت برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند .مدیریت ناکافی ریسک عواقب جدی برای افراد و اقتصاد به همراه دارد .
چگونگی انجام مدیریت ریسک
معمولا ما تمایل داریم به اصطلاحات منفی یا به خطر، فکر کنیم . در دنیای سرمایه گذاری ریسک ، انحراف از نتیجه مورد انتظار است، که ما میتوانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیزی دیگر مانند معیار بازار بیان کنیم .
این انحراف ممکن است که به صورت انحراف مثبت یا انحراف منفی باشد و متخصصان سرمایه گذاری چنین انحرافاتی را به معنای میزان نتیجه در نظر می گیرند .
گروهی براین عقیده اندکه افراد سرمایه گذار برای دریافت نتیجه بیشتر خطر بیشتری را باید بپذیرند و گروه دیگر بر این باورند که افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات به وجود میآید . در حالی که متخصصان سرمایه گذاری مرتباً به دنبال راههای کاهش این نوسانات هستند اما توافق مشخصی راجع به نحوه انجام این کار ندارند .
چه میزان ریسکی را یک سرمایه گذار باید بپذیرد
میزان و مقدار ریسک که یک سرمایه گذار باید بپذیرد کاملاً به تحمل فردی سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد و به تحمل اهدافشان در سرمایهگذاری مربوط میشود . یکی از معیارهای متداول استفاده از انحراف استاندارد است .
انحراف استاندارد یک اندازه گیری آماری است که در مورد تمایل اصلی شما نسبت به میانگین بازده یک سرمایه گذاری می باشد که با میانگین انحراف استاندارد در زمان مشابه سرمایهگذاری مقایسه میشود و این به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند . و با توجه به این عدد سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که آیا از نظر مالی و عاطفی قادر هستند این ریسک را تحمل کنند .آیا سرمایهگذاری کنند یا خیر .
روانشناسی و مدیریت ریسک
در حالی که اطلاعات آماری ممکن است که مفید باشد ولی نگرانی های مربوط به خطر یک سرمایه گذار را، برطرف نمیکند . زمینه های مالی رفتاری افراد ، یک عنصر مهم در ریسک هر فرد به شمار می رود . تکنیکی که سرمایه گذاران موفق را متمایز می کند قطع ارتباط احساسات با بازار است.
ایشان از لحاظ احساسی تحت تأثیر قرار نمی گیرند و به طور منطقی عمل می کنند و این توانایی را دارند که در صورت بروز هیجانات، غم و شادی ، فورا آن احساس را کنار گذاشته و ذهن خود را آزاد کنند .زمانی که احساسات شما به شما دستورمی دهد، باعث می شود تا در برابر ریسک آسیب پذیر شوید . سرمایه گذاری که مغلوب احساسات خود شده است-حتی اگر از لحاظ عقلی و منطقی به خوبی درک کند که در هنگام بروز مشکل ونوسانات شدید بازار چه کاری باید انجام دهد-معمولا توان فکر کردن را از دست می دهد و اضطراب شدید او را فرا می گیرد و در نهایت تنها برای آسوده شدن از این اضطراب دارایی خود را به ضرر می فروشد.
در روش سرمایه گذاری بافت ، فاصله ضروری از احساسات حفظ می شود. تمرکز بافت بر کیفیت معاملات است. وتنها موضوع مورد توجه او منطبق بودن سرمایه گذاری های او با معیارهایش می باشد. در صورتی که آنها منطبق باشند او شاد وخوشحال است بدون توجه به اینکه بازار چگونه آنها را ارزش گذاری می کند . در صورتی که هر یک از سهام او دیگر با معیارهایش منطبق نباشد ، بافت آن سهم را می فروشد- بدون در نظر گرفتن اینکه بازار چگونه آن رانرخ گذاری می کند.و هیچ اهمیتی به روند بازار نمی دهد.
کاهش ریسک در معاملات ارز دیجیتال
می توانید در معاملات ارز دیجیتال لحظاتی تامل کنید وعجولانه تصمیم نگیرید تا کمتر در معرض نوسانات شدید بازار قرار بگیرید. شما می توان از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برای تعیین ارزش واقعی یک شرکت یا ارزش یک رمز ارز استفاده کنید مدیریت ریسک و سرمایه و با یک سرمایه گذاری خاص، درحالیکه ریسک آن کم می شود ، شانس موفقیتتآن نیز بیشتر خواهد شد.
شما میتوانید با مطالعه مقالات تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در سایت zoomarz.com با ریسک کمتری در ارز دیجیتال و بیت کوین سرمایه گذاری کنید.
میزان ریسک پذیری افراد ، آیا شما فرد ریسک پذیری هستید؟
برای موفقیت در زندگی مالی ابتدا باید خود را شناخت . باید رفتارهای درست و غلط را شناسایی کرد و اگر لازم بود آنها را تغییر داد . ریسک پذیری یک ویژگی شخصیتی است و در میان افراد جامعه متفاوت است. شما در جامعه افرادی را دیدهاید که از کودکی ویژگی ریسکپذیری داشته اند و یا افرادی که محتاط بودهاند و این صفت تا بزرگسالی همراه آنها بوده است . البته ریسکپذیری افراد ممکن است در طول زندگی و حتی در شرایط مختلف، متفاوت باشد.
آزمون اعتماد الکترونیک یا ریسک پذیری
تعریف مفهومی متغیرهای پرسشنامه :
در منابع مختلف، برای واژه ریسک تعاریفی گوناگون ارائه شده است، که البته همگی مدیریت ریسک و سرمایه در برگیرنده مفهومی واحد هستند.
به برخی از این تعاریف در مطلب زیراشاره می شود:
“ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهایی که می توآنند در طول یک دوره مشخص، در یک موقعیت معین اتفاق بیافتند .(مامولینی و منج ،2009).
این تعریف به این معناست که، چنانچه تنها یک پیشامد ممکن باشد، انحراف و ریسک صفر است و به عبارت دیگر در این صورت احتمالی وجود ندارد و آینده کاملا” قابل پیش بینی است ( عباس نژاد، 1393 ).
در جایی دیگر ریسک به صورت زیر معنی شده است:
ريسك عبارت است از هر چيزي كه مانع از رسيدن سازمان به اهدافش شود و يا توان سازمان را در اين راه بكاهد که ممكن است به يكي از صورت های زير خود را نشان دهد:
1- رخداد يك فاجعه يا اتفاق بد
2- عدم وقوع مسائل آنطور كه مورد انتظار است.
3- عدم وقوع اتفاقات و مسائل خوب (صنایعی و همکاران،1391).
تکنولوژی فرایندی است که افراد از طریق آن به دخل و تصرف در طبیعت می پردازند، تا از آن طریق نیازهایشان برآورده شود. اکثر افراد به تکنولوژی از طریق مصداق های عینی آن می اندیشند. مصداق هایی همچون: کامپیوتر و نرم افزار، ماشین های گندزدا، آفت زداها، مایکروویوها، سدها، ماشین آلات صنعتی، هواپیماها و سفینه ها و….. اما تکنولوژی چیزی بیش از این محصولات عینی است ( رابینک و همکاران ، 2011 ).
تکنولوژی شامل زیرساخت های ضروری برای طراحی، تولید، اجرا و تعمیر محصولات فنی از زمان طراحی آن ها تا به کارگیری و ارائه خدمات بعد از تولید آن ها است. دانش و فرایندی که در تولید و اجرای محصولات فنی، مهندسی دانش – چگونگی (Know-how) و تربیت متخصصان و دانش های فنی گوناگون، همه بخش های مهم و برابری از تکنولوژی هستند(فرانسیسکو ،2013).
تکنولوژی حاصل ترکیب مهندسی و علم است .علم دو جزء اساسی دارد: 1) بدنه دانش که در طول زمان بر روی هم انباشته شده است و 2) فرایند به کار بردن روش علمی در کشف و تبیین طبیعت که به تولید علم می انجامد. مهندسی نیز، شامل بدنه ای از دانش و فرایند حل مساله است. علم به فهم “چرا” و “چگونگی” طبیعت کمک می کند و مهندسی به شکل دادن به جهان طبیعی برای برآورده کردن نیازهای بشری یاری می رساند. بنابراین می توآن گفت مهندسی طراحی در بستر محدودیت هاست. به طور خلاصه تکنولوژی ضرورتاً علم و مهندسی را در بر می گیرد .(سونجا واماد ،2003).
تعاریف مختلف اعتماد که در زمینه تجارت الکترونیکی در تحقیقات مختلف پژوهشگران آمده است .
روتر 1967: اعتماد یعنی«باور یک فرد به این که گفته ها و قول طرف دیگر، در یک رابطه تجاري، قابل اتکا بوده و او به تعهدات خود پایبند خواهد بود».
مورگان و هانت 1994: اعتماد وقتی رخ می دهد که «یک طرف مبادله نسبت به قابلیت اطمینان، بی عیبی و درستی طرف دیگر مبادله، مطمئن باشد».
روسو و همکارانش 1998 : اعتماد«حالتی روانی است که میل به پذیرش آسیب پذیری یک طرف در یک مبادله تجاری را، بر اساس انتظارات مثبت از طرف دیگر در بر می گیرد».
جفن 2000 : اعتماد به یک فروشنده بر خط یعنی «میل یک نفر به آسیب پذیری نسبت به کنش های طرف دیگر (طرف اعتماد شونده)، بر اساس احساس و امنیت»
با و پاولو 2002 : اعتماد یعنی«ارزیابی ذهنی یک طرف از این که، طرف دیگر یک تراکنش خاص را مطابق با اطمینان مورد انتظار وی در یک محیط با مشخصه عدم اطمینان انجام دهد».
این آزمون شامل ۱۱ سوال است که
میزان ریسک گریزی بر اساس سوال 1 تا 5 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
میزان آمادگی تکنولوژیکی بر اساس سوال6 تا 8 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
میزان اعتماد بر اساس سوال 9 تا11 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
پاسخ پرسشنامه مطابق با تصویر پایین ، براساس گزینه های خیلی کم – کم – متوسط – زیاد- خیلی زیاد میباشد که پاسخگو می بایست با صرف دقت و صادقانه به سوالات آزمون پاسخ دهد .
در صورتی که می خواهید وارد بازارهای مالی شوید میتوانید پاسخ سوالات پرسشنامه را در کامنت های زیر یا به ایمیل کارشناس روانشناسی سایت زوم ارز ([email protected] ) ارسال نمایید. تا در کوتاهترین زمان به شما پاسخ داده شود)
ریسک گریزی
- 1 – من بعد از جستجو و دریافت اطلاعات زیاد در مورد محصول، آن را می خرم.
- 2 – من خیلی در مورد خرید مطمئن نیستم.
- 3 – من در خرید محصولات جدید محتاط عمل می کنم.
- 4 – من هر گز چیزی را نمی خرم که در مورد ریسک های ناشی از آن اطلاعاتی نداشته باشم.
- 5- من ترجیح می دهم از محصولات فعلی استفاده کنم تا یک محصول جدید را بخرم.
آمادگی تکنولوژیکی
- 6 – من همیشه استفاده از پیشرفته ترین فناوری های روز را ترجیح میدهم.
- 7- من در بین دوستانم، اولین نفری هستم که از یک فناوری رایانه ای جدید استفاده می کنم.
- 8 – من فکر می کنم که دادن اطلاعات حساب بانکی به سیستم های کامپیوتری امن نیست.
اعتماد
- 9 – من به راحتی به دیگران اعتماد می کنم.
- 10- تمایل من در اعتماد به دیگران بالاست.
- 11- اعتماد به دیگران برای من سخت و مشکل نیست.
” ممنون که تا پایان مطلب تست روانشناسی برای بازار های مالی با ما همراه بودید “
نوع شناسی ابزارهای مدیریت ریسک؛ مزایا و کارکردها
پس از بررسی دقیق ادبیات موجود در بازارهای مالی دنیا، ٦ کارکرد بالقوه قراردادهای آتی کالا شناسایی شدند. سه کارکرد نخست را می توان کارکردهای اصلی نامید که معاملات آتی کالا انجام می دهند: کشف قیمت، مدیریت ریسک قیمت (پوشش ریسک یا هجینگ) و مکانی برای سرمایه گذاری. در شماره قبلی از سری گزارش های «بورس کالا و اقتصاد»، به بیان توجیهات و خلاصه فرضیات تاثیرات دومین کارکرد معاملات آتی یعنی مدیریت ریسک پرداخته شد و در این شماره، ادامه کارکرد دوم را مورد بررسی قرار داده ایم.
به گزارش اختصاصی گروه مطالعات «کالاخبر»؛ مدیریت ریسک قیمت می تواند در قراردادهای معاملات فیزیکی میان فعالان بازار در امتداد زنجیره عرضه نیز گنجانده شود. همچنین مدیریت ریسک را می توان در قراردادهای میان یک فعال بخش کالا و یک تامین کننده خدمات از قبیل یک تامین کننده مالی یا تامین کننده نهاده ها گنجاند. بر اساس این ترتیبات، طرف معامله، پوشش ریسک را انجام می دهد و منافع حاصل از آن را به تولیدکننده منتقل می کند؛ مثلا در اینجا امکان دارد که قیمت از قبل تعیین شود و یا با توجه به معیار مورد توافق طرفین در زمان تحویل تثبیت می شود؛ این موضوع به طور قطع منافعی برای تولیدکننده دارد.
ابزارهای رایج مدیریت ریسک
همانطور که در تصویر شماره یک آمده، قراردادهای سلف، آتی، اختیار و سواپ رایج ترین ابزارهای موجود برای مدیریت ریسک قیمت کالا هستند. با وجود این، هر ابزاری دارای کارکرد، الزامات کاربرد و پیامدهای هزینه ای متفاوت است و این مسئله انتخاب ابزار را به نوع کاربر و مشخصات وضعیت کاربر وابسته می سازد که در جدول ذیل، کارکردها و الزامات کاربرد و پیامدهای هزینه ای هر کدام از این ابزارها آمده است.
یک گروه بین المللی مدیریت ریسک کالا، بر خرید "قراردادهای اختیار فروش"، به عنوان مناسب ترین راه حل برای تولیدکنندگان کالا تاکید می کند؛ اختیاری که براساس آن دارنده حق دارد، ولی متعهد نیست، که کالای خود را به قیمت معینی در تاریخ یا قبل از تاریخ سررسید بفروشد.
برای تامین کنندگان منابع مالی، مهمترین محدودیت تجارت با تولیدکنندگان کالا در کشورهای درحال توسعه، ریسک اعتبار است. سامان بخشیدن به ساختار معاملات و کسب و کار با استفاده از یک قرارداد مشتقه ساده اختیار معامله، ریسک اعتبار را از نظر تامین کننده حذف می کند و درهای معامله با مشتریانی را می گشاید که در غیراین صورت امکان معامله با آنها وجود نداشت.
مشتریان کشورهای درحال توسعه همچنین تمایلی به استفاده از راهبردهای پوشش ریسک پیچیده ندارند، بلکه ترجیح می دهند در ابتدا از ابزارهای ساده تری استفاده کنند. آنها پس از اینکه از پختگی بیشتری در استفاده از ابزارهای پوششی برخوردار شدند و وثیقه قابل قبول برای تامین کننده را یافتند، می توانند به سوی استفاده از سایر شکل های ابزارهای پوشش ریسک حرکت کنند.
چالش اصلی این گروه بین المللی مدیریت ریسک کالا، ایجاد مدل های کارآمد همکاری با استفاده از تجمیع کننده های محلی بوده است و بنابراین، هدف اصلی این گروه بر ارایه کمک های فنی و آموزش و ایجاد تفاهم میان جوامع کشاورز متمرکز است. سهولت نسبی معاملات اختیار فروش در این زمینه کمک بسیاری کرده است. با وجود این، دو مسئله مطرح شده است:
نخست، معاملات اختیار گاهی می تواند بیش از حد گران باشد، چون حق معامله ها اغلب دقیقا در مواقعی که بیش از همیشه به آنها نیاز است گران ترین قیمت را دارند و دوم اینکه این ابزارها معمولا فقیرترین فقرا را هدف نمی گیرند، بلکه برای کشاورزانی مناسب هستند که به تجارت گرایش دارند.
بنابراین یک درس اصلی که از تجربه این گروه بین المللی مدیریتی می گیریم، این است که سازماندهی و آشنایی کشاورزان با اصول تجارت، پیش نیاز استفاده سودمند آنها از ابزارهای مدیریت ریسک قیمت است.
در کشورهای در حال توسعه، استفاده از بورس های محلی برای مدیریت ریسک می تواند در برخی شرایط خاص، در مقایسه با استفاده از بورس های بین المللی با سابقه، سودمندتر باشد. چالش هایی که در راه دسترسی به بورس های بین المللی وجود دارد معمولا شامل کنترل جریان های نقدینگی، سرمایه و کالا، نوسان نرخ های ارز و الزامات سختگیرانه اعتباری و شناسایی مشتریان است که اغلب مانع از این می شود که کارگزاران کشورهای توسعه یافته بتوانند با کشورهای در حال توسعه معامله کنند.
نکته بسیار حساس دیگر این است که در اکثر موارد ریسک مبنای گسترده ای از قبیل واگرایی اساسی میان قیمت بازارهای معاملات آتی بین المللی و بازارهای نقدی داخلی نیز وجود دارد که اثربخشی ابزارهای پوشش ریسک را تضعیف می کند. بسیاری از این مسایل را می توان با یک سکوی داخلی به شیوه ای رضایت بخش پاسخ داد.
از سوی دیگر، بسیاری از بورس ها در تلاش برای معرفی قرارداد کالایی، که با قرارداد معیار بین المللی تفاوت دارد و معامله آن با پول ملی و براساس یک سکوی محلی با مشکلات زیادی مواجه شده اند.
هماهنگ سازی بهتر قیمت بازار نقدی و آتی با تجربه بورس های جهانی
در پاره ای از موارد بورس ها تلاش کرده اند تا با عاریت گرفتن مشخصات قرارداد و قیمت آن مدیریت ریسک و سرمایه از یک بورس بین المللی و در نهایت تسویه قرارداد براساس پول ملی خود، بر مشکلات گفته شده غلبه کنند. این رویکرد می تواند عملکردهای بازارهای نقدی محلی را با بازارهای بین المللی ریشه دار، هم راستا کند؛ چون فعالان محلی خود را با ویژگی های قراردادهای بین المللی وفق می دهند. این رویکرد همچنین از توان بالقوه سودآوری در هر دو بازار نقدی و آتی (به صورت محلی و بین المللی ) به منظور هماهنگ سازی بهتر قیمت های این دو نوع بازار نیز برخوردار است.
۴ مزیت
بررسی ها نشان می دهد که بهره گیری دولت ها از قراردادهای آتی به منظور مدیریت ریسک که راه حلی مبتنی بر بازار به شمار می رود توانسته در نااطمینانی فعالان بازار ها در قیمت کالاها اثر مثبتی بگذارد. چهار مزیت دخالت نکردن دولت ها در بازار و بهره گیری از ابزارهای مالی همچون قراردادهای آتی به شرح زیر است:
• با ابزارهای مالی به جای قیمت هایی که به صورت دستوری تعیین شده، بر قیمت هایی تاکید می شود که بازار تعیین کرده است.
• ریسک را به دستگاه هایی منتقل می کنند که برای پذیرش ریسک از توانایی و تمایل بیشتری برخوردارند.
• می توانند با ابزارهای تامین مالی مرتبط شوند و در برخی موارد، تامین مالی با هزینه پاینتر را میسر سازند.
• در برخی موارد، هزینه آنها کمتر از برنامه های دولتی دخالت در قیمت هاست.
در پایان اینکه یک رویکرد بازارنگر که از ابزارهای معاملاتی بورس استفاده می کند ممکن است بتواند تقریبا به صورت مستقیم برنامه های موجود دولت را تکرار کند. به عنوان مثال، در سنوات گذشته طبق برخی رویکردها مطرح شده بود که استفاده مناسب از قراردادهای اختیار معامله در بورس می تواند جایگزین برنامه دولت هند برای اتخاذ راهکار حداقل قیمت حمایتی برای گندم شود که این رویکرد اجرایی شد و بسته به ساختار و هدف برنامه، توانست بین ۳۵ تا ۱۵۱ دلار در هر تن در هزینه ها صرفه جویی کند.