خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال

حمایت و مقاومت استاتیک
یکی از اولین و مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال تعیین حمایت و مقامت است و به همین دلیل، به آن چهارچوب تحلیل تکنیکال میگویند،از این ابزار میتوان برای بررسی احتمالات پیش روی سهم و تصمیم گیری برای معامله استفاده شود، این ابزار در کنار کاربردی بودن، یادگیری آسانی هم دارد.
به طور کلی این سطوح دو نوع می باشند: استاتیک و داینامیک
سطوح استاتیک سطوحی هستند افقی و با شیبی نزدیک به صفر که قیمت در گذشته به این محدوده ها واکنش نشان داده است
سطوح داینامیک سطوحی هستند شیب دار که به سقف و کف های قیمت متصل میشود و قیمت به آنها واکنش میدهد
حرکت یک سهم به قدرت بین خریداران و فروشندگان بستگی دارد، فشار خریداران قیمت سهم را به سمت بالا و فشار فروشندگان قیمت سهم را به سمت پایین هدایت خواهد کرد
اگر نقاطی که در آن تقاضا برای سهم افزایش پیدا میکند(فشار خریدار) و نقاطی که عرضه برای سهم افزایش می یابد (فشار فروشنده) را بهم وصل کنید می توانید این سطح را بدست بیاورید که نشان دهنده ی رسیدن نیروهای عرضه و تقاضا مقابل هم هستند .
شناسایی این نقاط به ظاهر ساده است ولی کاربردهای بسیار زیادی داشته و برخی از تحلیلگران تنها با استفاده از همین خطوط به معامله میپردازند.
سطوح استاتیک در تحلیل تکنیکال
این سطوح ،سطوحی هستند افقی که در زمان های گذشته قیمت به آنها واکنش نشان داده است و به عبارتی مبلغ آنها در روی نمودار قیمت ثابت بوده (مثلا خطی افقی رو قیمت 100) و دارای سابقه تاریخی می باشند.
حمایت و مقاومت در بازار استاتیک
محدوده حمایت (Support)
سطحی از قیمت که در این سطح، خریداران در این ناحیه پر قدرت تر از فروشندگان ظاهر می شوند و فروشنده ها ضعیف عمل می کنند ، بنابراین تقاضا بر عرضه غلبه کرده و باعث توقف روند نزولی قیمت میشود
به عبارتی هر گاه قیمت به سطح حمایتی نزدیک شود معامله گران احساس ارزندگی قیمت سهم را دارند و اقدام به خرید میکنند که موجل افزایش تقاضا و باعث رشد قیمت آن میشود ،این امر مانع سقوط و افت بیشتر قیمت می شود.
هر چهقدر قیمت به سطح حمایت نزدیکتر میشود، قیمت برای خریداران جذابتر و خریداران قوی و زیاد میشوند
زمانی که قیمت به سطح حمایت میرسد ،یکی از بهترین مناطق برای خرید است
محدوده مقاومت( Resistance )
سطح مقاومت، سطحی است که تمایل فروشندگان برای فروش ،بیشتر از تمایل خریداران برای خرید است به عبارتی فروشنده ها به صورت پرقدرت ظاهر می شوند و خریداران ضعیف عمل می کنند ، بنابراین عرضه از جانب فروشندگان به قدری بالا میرود که از رشد بیشتر قیمت، جلوگیری میکند.
به عبارتی دیگر می توان گفت که معامله گران نسبت به بالاتر رفتن قیمت از این ناحیه بدبین می باشند و احساس می کنند قیمت سهم از این ناحیه بالاتر نمی رود بنابراین اقدام به فروش میکنند و بنابراین محدوده مقاومتی تشکیل میشود که در آن سهم به بالا رفتن بیشتر قیمت مقاومت نشان می دهدو هر چهقدر قیمت به این سطح مقاومت نزدیکتر میشود، فروشندگان تمایل بیشتری برای فروش پیدا میکنند
زمانی که قیمت به محدوده مقاومتی میرسد یکی از بهترین نقاط برای فروش است.
نحوه ی رسم خطوط حمایت و مقاومت استاتیک
برای رسم محدوده ی خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال حمایت، یک کف قیمتی را پیدا کنید و سپس از این نقطه به سایر نقاط هم راستا و هم سو قیمت که قیمت از آن نقاط به سمت بالا برگشته و کف تشکیل داده است(خط را ادامه دهید و به کف های دیگر وصل کنید تا محدوده ای بدست بیاورید) خطی را رسم کنید با این روش، میتوانیم هرگاه که قیمت به این نقاط رسید، خرید خود را انجام دهیم.
و برای رسم مقاومت هم دقیقا به همین یک سقف قیمتی پیدا کنید و سپس از این نقطه به سایر نقاط هم راستا و هم سو که قیمت از آنها به پایین برگشته و به عبارتی سقف تشکیل داده است (خط را ادامه دهید و به سقف های دیگر وصل کنید تا محدوده ای بدست بیاورید) خطی را رسم کنید تا محدوده ی مقاومتی بدست بیاید
با این روش میتوانیم هرگاه که قیمت به این نقاط رسید، فروش را انجام دهیم.
روش تشخیص اعتبار خطوط حمایت و مقاومت
برای تشخیص اعتبار یک محدوده حمایت و مقاومت دو روش عمده وجود دارد:
۱)هر چه شیب خط حمایت و مقاومت کمتر یعنی افقی تر باشد، قدرت تحلیل بالاتر خواهد بود.
۲) هر چه تعداد برخوردها به سطح حمایت و مقاومت بیشتر باشداعتبار و قدرت این سطوح هم بیشتر خواهد بود
شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت
همه ی معامله گران می دانند خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال که سطوح حمایتی و مقاومتی دائمی نیستند. ومی تواند در زمان هایی شکسته شوند. هر گاه قیمت ها به سطوح مقاومتی به طور کامل نفوذ کند و آنرا بشکند،سطح مقاومت نقش حمایتی به خود خواهد گرفت . همچنین به طور مشابه زمانی که سطوح حمایتی شکسته شوند پس از شکست به سطوح مقاومتی تبدیل خواهند شد (تبدیل سطوح).
شکسته شدن سطوح و تبدیل سطوح به هم
تاثیر افزایش حجم برای شکستن مقاومت
اما چیزی که در این بین مورد توجه تحلیلگران قرار می گیرد حجم معاملات در نقاط رسیدن نمودار قیمت با سطوح حمایت و مقاومت است.
اگر قیمتها در سطوح حمایت و مقاومت با افزایش زیادی در حجم معاملات مواجه شوند احتمال شکست و نفوذ به آن سطح بیشتر میشود
چند نکته ی پایانی
تشخیص سطوح قوی و کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید. خرید در سطوح بالایی است که میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیشبینی کرد. به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن و صعود سهم خواهد بود.
به طور کلی در تحلیل تکنیکال هر چه شیب خط حمایت یا مقاومت کمتر باشد، آن سطح قویتر خواهد بود. با توجه به این اصل، میتوان نتیجه گرفت که سطوح حمایت و مقاومت افقی که دارای شیب صفر هستند ، قویترین نوع از این سطوح هستند . همچنین شکسته شدن نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است .
آموزش به دست آوردن خطوط حمایت و مقاومت بیت کوین
امروزه اکثر سرمایهگذاران بازارهای مالی برای رسیدن به اهداف و کسب درآمد از طریق خرید و فروش داراییهای خود، به دانش فنی نیازمندند. تحلیل تکنیکال به عنوان رایجترین نوع تحلیل در تمامی بازارها کاربرد دارد. این تحلیل ابزارهایی اختصاصی دارد که برای پیشبینی روند بازار و اعلام بهترین موقعیت خرید و فروش، افق زمانی مناسب را برای سرمایهگذار ترسیم میکند. خطوط (سطوح) و مناطق حمایت و مقاومت، کلیدواژهای اساسی در تحلیل تکنیکال است که درک مفاهیم و استفاده عملی از آن برای تمامی عاملین بازار ضروری به نظر میرسد. در این مقاله میکوشیم که این مفاهیم را معرفی کنیم و نحوه به دست آوردن خطوط مقاومت و خطوط حمایت را توضیح دهیم.
از آنجا که مقاومت و حمایت با مفاهیم ابتداییتری در ارتباط است، در نتیجه برای درک آنها لازم است در ابتدا مفاهیم مربوطه را به زبانی ساده توضیح دهیم تا خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال به اصل مطلب برسیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به زبان ساده یعنی مطالعه و بررسی رفتار قیمت یک دارایی مالی مانند اوراق بهادار یا یک رمزارز مانند بیت کوین در طول یک بازه زمانی و همچنین پیشبینی آن در آینده. در تحلیل تکنیکال، فاکتورهایی وجود دارند که باید روی آنها متمرکز شد: زمان، قیمت و عوامل روانشناختی بازار. هنگامی که الگوی حرکت قیمت در یک بازار به طور معناداری تکرار میشود، سرمایهگذارانی که زودتر از بقیه متوجه این نکته میشوند، میتوانند با استراتژیهای خود بیشتر از میانگین بازار خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال سود بگیرند.
تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند که با شانس بیشتری نسبت به دیگران خود را در معرض سود قرار دهیم و با استفاده از ابزارهایی مانند نمودارها (خطی، میلهای، شمعی)، اندیکاتورها، شاخصها و… به ابزارهای مناسبی در این زمینه مجهز شویم.
نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick chart)
این نمودار برای تکنیکالیستها بسیار جذاب است! نمودار شمعی یا کندل شبیه نمودار میلهای است با این تفاوت که نواحی بین قیمت گشایش (Open) و قیمت بسته شدن (Close) رنگی شده تا حرکت کلی بازار را در بازه زمانی نشان دهد. در واقع نمودار شمعی نمایانگر حرکت قیمت در دورههای زمانی مشخص است. هر کندل بر اساس چهار قیمت ترسیم میشود: قیمت باز شدن (Open)، قیمت آخر یا قیمت بسته شدن (Close)، بالاترین قیمت (High)، پایینترین قیمت (Low).
اگر بازار در بازه زمانی به سمت بالا حرکت کند و به اصطلاح بازار گاوی (bullish) باشد، فاصله بین دو قیمت مذکور به رنگ سبز دیده میشود و اگر به سمت پایین حرکت کند و به اصطلاح خرسی (bearish) باشد، ناحیه بین دو قیمت در نمودار شمعی به رنگ قرمز ترسیم میشود. البته به جای دو رنگ سبز و قرمز از دو رنگ سفید و سیاه نیز به ترتیب برای نمایش صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میشود.
بازه زمانی (Time frame)
بسته به اینکه چه نوع سرمایهگذاری هستید، میتوانید از بازههای زمانی مختلفی برای تحلیل تکنیکال استفاده کنید. برای مثال اگر ترید روزانه انجام میدهید و میخواهید که از نوسانات بازارهای رمزارز سود ببرید، میتوانید قیمت بازار را در بازههای زمانی 30 دقیقه، یک ساعت یا 4 ساعت بررسی کنید.
از سوی دیگر اگر معاملهگر بلندمدت هستید و منتظرید که بازار به سمت محدوده سفارش خرید و فروش مدنظرتان حرکت کند، در این صورت میتوانید رفتار قیمت را به منظور پیدا کردن الگویی تکرارشونده در بازه زمانی روز یا ماه تحلیل کنید.
روند (Trend)
هنگامی که حرکت بازار را رصد میکنید، ممکن است است الگوها و قیمتهایی را بیابید که در نمودار خود را نشان میدهند. یکی از قابلتوجهترین صورتبندیهای یک نمودار، خط روند (Trend) است. روند به روانشناسی بازار مربوط است؛ یعنی احساس کلی بازار را اعم از ترس، طمع، انتظارات و… نشان میدهد.
هنگامی که قیمت یک رمزارز در نمودار در حال بالا رفتن است، به این معنی است که عوامل و کارگزاران بازار احساس خوبی نسبت به آن رمزارز دارند و به خریدن آن اقدام میکنند. این عمل باعث میشود که حرکت افزایشی قیمت تشدید شود.
اهمیت روند در این نکته نهفته که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، در واقع خود را به سود رساندهاید یا از ضرر جلوگیری کردهاید.
تشخیص برخی از روندها آسان است. به طور مثال در دوره زمانی بین جولای و دسامبر 2017 یک روند صعودی بسیار بزرگ در بازار بیت کوین و برخی از رمزارزهای دیگر ایجاد شد، به صورتی که یک حرکت صعودی ممتد و واضح قابل مشاهده بود. اما تشخیص روند همیشه آسان نیست و میتوان گفت ترسیم خط روند یک هنر است.
یک روش اصلی برای ترسیم خط روند اعم از صعودی و نزولی پیشنهاد میشود:
برای ترسیم روند صعودی، هنگامی که یک مومنتوم یا شتاب قیمت را در حالت صعودی نمودار تشخیص دادید، درهها یا نقاط مینیموم قیمت را به هم متصل کنید. برای ترسیم روند نزولی نیز، قلهها یا نقاط حداکثر را به هم متصل نمایید.
تشخیص خطوط اصلی
مهمترین نکته تحلیل تکنیکال، تشخیص بهترین قیمت ممکن برای خرید و فروش است. بهترین حالت این است که رمزارز مشخصی را که زیر نظر خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال دارید در پایینترین قیمت ممکن خریداری کنید، نگه دارید و در بالاترین قیمت در بازه زمانی مدنظرتان بفروشید. در بازارهای معتبر که در آنها دادههای زمانی فروانی موجود است، میتوانید قیمت مناسب را به وسیله سطوح یا خطوط اصلی شناسایی کنید. این سطوح یا خطوط، برای حرکت بازار محدودیت ایجاد میکنند.
تمامی بازارها از منطق عرضه و تقاضا پیروی میکنند. در هنگام تعادل بازار، عرضه و تقاضا (Supply and demand) با هم برابر هستند و فشاری جهت تغییر قیمت وجود ندارد. تعادل همیشگی نیست؛ زیرا عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان به خاطر وجود برخی عوامل و فاکتورها، مقدار عرضه و تقاضای خود را تغییر میدهند.
وقتی مقدار عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش پیدا میکند و متقابلاً هرگاه تقاضا از عرضه بیشتر شود، قیمت تمایل دارد که افزایش یابد. درک و فهمیدن نکته اصلی خطوط اصلی مقاومت و حمایت به این قانون مربوط میشود.
خطوط حمایت
خط حمایت، مانعی بر سر راه قیمت است که اجازه نمیدهد از سطحی پایینتر برود. این سطح همیشه در قسمت پایین قیمت جاری بازار در نمودار قرار دارد. افرادی که سطح یا خط حمایت را تشخیص میدهند، منتظرند که رمزارز را در این سطح قیمت خریداری کنند. یکی از رایجترین روشها برای تشخیص خط مقاومت، بررسی عملکرد گذشته رمزارز روی نمودار است. توجه به این نکته اهمیت دارد که در هر زمانی یک سطح قیمت میتواند سطح یا خط مقاومت باشد که در آن از کاهش قیمت جلوگیری شود.
خریداران احساس میکنند که قیمت زیادی کاهش یافته و بهتر است که در این قیمت خرید کنند. از این رو افزایش تقاضا مانع از کاهش قیمت میشود.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، یکی از مهمترین خطوط مقاومت بیت کوین در قیمت حدودی 6000 دلار ایجاد شد. طی سالهای 2017 و 2018 چندین بار روند قیمت بیت کوین به سمت پایین بود اما هر بار خط مقاومت از نزول به قیمت پایینتر جلوگیری کرد.
توجه داشته باشید که در این مبحث، اشاره به سطح قیمت مقاومتی، حدودی و تقریبی است. در مقاومتهای اصلی به جای آنکه ما سطح قیمت داشته باشیم، مقاومت به صورت محدوده رخ میدهد و نه دقیقاً یک سطح قیمت خاص.
هر باری که سطح یا خط مقاومت در معرض حمله قیمت برای شکستن قرار میگیرد، قویتر میشود. اما بعد از اینکه یک حمایت قوی شکسته میشود، احساس بازار به سمتی هدایت میشود که به حرکت نزولی خود ادامه داده و به سمت خط حمایت بعدی حرکت کند.
خطوط مقاومت
خط مقاومتی مانعی بر سر راه قیمت است که اجازه نمیدهد از سطحی بالاتر برود. این سطح همیشه در قسمت بالای قیمت جاری بازار در نمودار قرار دارد. شما میتوانید در این نقطه رمزارز خود را بفروشید. میتوانید با نگاه کردن به نمودار قیمت، سطح یا خط مقاومت را در نقاط اوج قیمت یا قله (Peak) پیدا کنید. در صورتی میتوان یک قله قیمت را خط مقاومت در نظر گرفت که بالای ارزش فعلی بازار باشد.
فروشندگان احساس میکنند که قیمت بسیار افزایش یافته و بهتر است که در این قیمت دارایی خود را عرضه کنند؛ لذا افزایش عرضه مانع از افزایش قیمت میشود.
نمودار زیر، خط مقاومت را برای بیتکوین در قیمت حدودی 6620 دلار برای سپتامبر 2018 نشان میدهد.
تشخیص و ترسیم خطوط حمایت و خطوط مقاومت
چند راه برای تشخیص و ترسیم خطوط حمایت و خطوط مقاومت وجود دارد:
اعداد رند (Round Numbers)
روشی ساده برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایت، توجه به اعداد رند (Round Number) است. یافتههای اقتصاد رفتاری به صورت تجربی نشان میدهد که اعداد رند میتوانند موانعی برای حرکت قیمت حساب شوند. البته تعریف عدد رند در بازارهای مختلف میتواند متفاوت باشد. برای مثال میتوان به مقاومت قیمت دلار روی 20 هزار و اخیراً 30 هزار تومان در بازار ارز داخلی اشاره کرد.
قانون 20-80
این قانون رسمی نیست اما بررسی آن روی نمودارهای قیمت میتواند درستی نسبی آن را نشان دهد. این قانون به این نکته اشاره دارد اگر فرضاً 500 خط مقاومت باشد، قیمت عملاً روی 480 یا 520 خواهد بود.
توجه به گذشته یک نمودار
توجه به گذشته یک نمودار میتواند به ما برای تشخیص سطوح کمک کند؛ به خصوص وقتی در گذشته توالی تقریبی قلهها یا درهها حولوحوش یک سطح قیمت باشد. هر چه تعداد قلهها و درهها در یک سطح قیمت بیشتر باشد اعتبار اینکه سطوح اصلی باشند بیشتر میشود.
ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement)
پیشنهاد میشود که برای تشخیص خطوط مقاوت و خطوط حمایت ، از ابزار فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده کنید. با افزودن ابزار فیبوناچی به یک خط روند در پلتفرمها میتوانید بلافاصله تعدادی سطوح حمایت و مقاومت را مشاهده کنید؛ بدون اینکه نیاز باشد خودتان یک به یک آن را استخراج نمایید.
سخن پایانی
در این مقاله کوشیدیم با ذکر مفاهیم مقدماتی همچون تحلیل تکنیکال، بازه زمانی و خط روند، اهمیت این تحلیل را با بهکارگیری ابزار اختصاصی آن توضیح دهیم. سطوح یا خطوط مقاومت و حمایت، یکی از مهمترین مفاهیمی است که برای تحلیل تمامی بازارها استفاده میشود. دانستن این مفاهیم برای ترید و سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال لازم و ضروری است.
به طور خلاصه، حمایت، سطحی است که فروشندگان با تعداد بیشتری خریدار مواجه میشوند. مقاومت نیز سطحی است که خریداران با تعداد افزونتری از فروشندگان روبهرو هستند.
آموزش خطوط حمایت، مقاومت و روند
خطوط حمایت و مقاومت
سطح حمایت قیمتی سطحی است که اکثریت سرمایه گذاران اعتقاد دارند قیمت از آن سطح به سمت بالا حرکت می کند. سطح حمایت از به هم پیوستن نقاط پایین خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال قیمت ها در یک بازه زمانی ایجاد می شود و معنایش حمایت از افزایش قیمت ها بوسیله فروشندگان با خودداری از فروش می باشد.
سطح مقاومت نقطه مقابل سطوح حمایت است. در سطوح مقاومت اکثر سرمایه گذاران معتقدند که قیمت از آن سطح به سمت پایین حرکت می کند. سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط بالایی قیمت در یک بازه زمانی ایجاد می شود و به این معنی است که خریداران در قیمت های بالاتر از این سطح حاضر به خرید نیستند.
برای ترسیم سطوح حمایت و مقاومت خطی در امتداد قله ها و چاله ها با حداقل دو برخورد ترسیم می کنیم:
نقطه ای که قیمت نتوانسته از آن بالاتر رود را قله یا peak می گویند
نقطه ای که قیمت نتوانسته از آن پایین تر بیاید را حفره یا pit می گویند.
محل برگشت قیمت را پیوت pivot می گویند.
خطوط روند
خطوط روند رایج ترین ابزار تحلیل تکنیکی هستند. روند جهت کلی و سمت و سوی قیمت را نشان می دهد. روندها مجموعه ای از موج های صعودی و نزولی هستند. بازار هیچ زمانی دارای روند مستقیم نیست و مجموعه ای از شکسته شدن حمایت ها و مقاومت های گوناگون است که یک روند را تشکیل می دهد. با توجه به تئوری داو روند ها را می توان به سه دسته تقسیم نمود: صعودی، نزولی، و خنثی.
روند صعودی: یک روند صعودی از اتصال چند نقطه حداقلی قیمت به دست می آید. روندهای صعودی بصورت حمایت عمل می کنند و نشان دهنده این است که با افزایش قیمت تقاضا نیز افزایش می یابد. تا زمانی که قیمت خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال سهم بالای خط روند باقی بماند روند مثبت، محکم و بدون تغییر می ماند. یک شکست قیمت به زیر خط روند نشان دهنده ضعیف شدن تقاضای خالص بوده و احتمال تغییر روند وجود دارد.
روند نزولی: روندهای نزولی از اتصال چند نقطه حداکثری خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال قیمت بدست می آید. یک روند نزولی خطی با شیب منفی است که به صورت مقاومت عمل می کند و به عنوان مانعی برای رشد یک سهم در نظر گرفته می شود. به همین دلیل شکست این خط نزولی در حکم نشانه ای برای حرکت رو به بالای قیمت است.
روند خنثی: روندهای خنثی بیان کننده قدرت برابر خریداران و فروشندگان است. روندهای خنثی بلند مدت تر در دل خود روندهای صعودی و نزولی کوچک تری را دارند و روندهای خنثی کوتاه مدت تر خود جزئی از یک روند بزرگ نزولی یا صعودی هستند.
روندهای کوتاه مدت به روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه می گویند.
روند میان مدت مدت زمان از یک تا شش ماه را در بر می گیرد.
روند بلندمدت دارای بازه زمانی از شش ماه خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال به بالاست.
- فواصل نقاط رسم خطوط روند: در روند ها فاصله زمانی بین دو نقطه حداقلی یا حداکثری نباید بیش از حد یا خیلی کم باشد. گفته می شود که این فاصله در روندهای نزولی متوسط 29 روز و در روندهای صعودی متوسط 28 روز است.
- زوایا و شیب ها در خطوط روند: هر چقدر شیب خطوط روند بیشتر شود از اعتبار درجه حمایت یا مقاومت کاسته می شود. پایدارترین روندها روندهایی هستند که با شیب 45 درجه در حرکتند. یک خط روند تند حاصل یک جهش یا افت زمانی در یک بازه کوتاه زمانی است. خط روند به وجود آمده به دلیل اینگونه تغییرات ناگهانی نمی تواند یک خط حمایت یا مقاومت معنی دار و قابل اعتماد را مشخص کند.
- حجم معاملات روند: در روندهای صعودی هرگاه با افزایش قیمت حجم معاملات هم افزایش یابد می توان گفت که روند دارای اعتبار بیشتری است و احتمالا ادامه دار خواهد بود اما اگر با افزایش قیمت حجم معاملات کاهش یابد، باید منتظر تغییر روند باشیم.
- تعداد دفعات برخورد: تعداد دفعات برخورد قیمت با یک خط مستقیما تعیین کننده اعتبار یک خط روند است. به این ترتیب که هر چه تعداد برخوردهای قیمت با خط روند بیشتر باشد به اعتبار خط روند افزوده می شود.
نکته: هرگاه یک خط روند به طور کامل شکسته شود خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال تغییر نقش می دهد. یعنی اگر یک خط روند صعودی که در حکم یک حمایت است شکسته شود، از آن پس دیگر به عنوان یک خط حمایتی مطرح نیست و تبدیل به یک خط مقاومت می شود و بالعکس یک خط مقاومت با شکسته شدن به طور کامل تبدیل به یک خط حمایتی می شود.
مقاومت و حمایت در تحلیل تکنیکال
مقاومت یا Resistance به سطحی می گویند که چندین بار پیووت های ماژور در آن تشکیل شده است یا اینکه ممکن است به آن رسیده و برگردانده باشد. به خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال نوعی می توان گفت مقاومت و حمایت نقاط اتصال کلیدی و مهم را ارائه می دهند که نیرو های مربوط به عرضه و تقاضا در این نقاط به یکدیگر متصل می شوند.
نقش این خطوط در این زمینه به گونه ای است که در بازار های مالی قیمت ها با استفاده از عرضه به سمت پایین و با استفاده از تقاضا به سمت بالا هدایت خواهند شد. این دو مفهوم بسیار مهم در تحلیل تکنیکال بسیار اهمیت دارد و باید به آن توجه بسیار شود.
مقاومت
در قسمت مقاومت شما با سطوحی رو به رو خواهید شد که برای فروشندگان مهم بوده و به نوعی جذابیت خواهد داشت. به صورتی که زمان رسیدن قیمت به این سطوح زمان بسیار مناسب و مطلوبی برای عرضه خواهد بود. می توان گفت میزان عرضه بر تقاضا توسط این سطوح افزایش پیدا می کند که این امر باعث می شودقیمت کاهش پیدا کند.
حمایت
این سطوح تنها برای خریداران اهمیت دارد و در صورتی که قیمت به این سطوح برسد میزان تقاضا افزایش پیدا می کند. همین امر می تواند میزان اهمیت سطوح حمایت را برای خریداران مشخص کند. در این سطوح به طور کلی میزان تقاضا نسبت به عرضه بیشتر بوده و بر آن غلبه می کند.
خط حمایت مقاومت افقی
خطی است که حداقل از دو پیووت به صورت افقی عبور کند. در صورتی که پیووت سوم روی این خط تشکل شود اعتبار آن را افزایش خواهد داد. توجه کنید که اگر این خط بالای قسمت فعلی باشد به آن مقاومت و اگر پایین قیمت فعلی باشد به آن حمایت گفته می شود.
از دیدگاه تعادل پاندولی، مقاومت خطی است که آن رمزارز بیشتر از آن نمی ارزد (خریدار ندارد) و حمایت خطی است که خریداران راغب به خرید در آن هستند. در مورد حمایت و مقاومت نکاتی را باید مد نظر داشته باشید:
آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم
مفهوم حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) در تحلیل تکنیکال جزو اصول ابتدایی است که هر معاملهگری باید با آنها کاملا آشنا باشد. شاید کلماتی مانند گاوها (Bulls)، خرسها (Bears) و یا کشمکش مداوم بین خریداران و فروشندگان به گوشتان خورده باشد که خط مقدم نبرد آنها در خطوط حمایت و مقاومت تحقق مییابد.
حمایتها که به صورت خطوط یا محدودههایی نمایش داده میشوند، در واقع نقاطی را مشخص میکنند که دارایی مورد مبادله با افزایش تقاضا مواجه میشود و فروشندهای در قیمتهای پایینتر از سطوح حمایتی وجود ندارد. همچنین در خطوط یا محدودههای مقاومتی، بازار از عرضه دارایی مورد مبادله اشباع میشود و به اصطلاح سفارش خریداران پایینتر از مقاومت است. در نمودار زیر که مربوط به بیت کوین است، محدودههای حمایتی و مقاومتی مشخص شدهاند:
نمودار BTC/USD
این نمودار تغییرات قیمت بیت کوین را در سال ۲۰۱۵ نشان میدهد. محدوده ۲۹۸ تا ۳۱۵ دلار در سال ۲۰۱۵، محدوده مقاومتی شدیدی برای بیت کوین بود؛ بطوریکه بیت کوین چند بار برای عبور از این محدوده در این سال تلاش کرد و با شکست مواجه شد. همچنین در همین سال محدوده ۲۱۴ تا ۲۲۰ دلار برای بیت کوین نقش یک محدوده حمایتی مهم را ایفا کرد، بطوریکه قیمت پس از شکسته شدن این محدوده بیثبات بود و تقاضای شدیدی برای آن بوجود میآمد.
پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۵، قیمت بیت کوین بر روی محدوده مقاومتی تثبیت شد و محدوده بزرگ زرد رنگ که در بازه زمانی ۱۰ ماهه نقش مقاومتی برای بیت کوین ایفا کرده بود، به محدوده حمایتی جدید تبدیل شد و از ریزش قیمت در ماه نوامبر ۲۰۱۵ به زیر این محدوده جلوگیری کرد. پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی اصلی، روند بلندمدت صعودی بیت کوین آغاز شد. همانطور که در بخشهای قبلی هم گفته شد، تریدرها معمولا قیمت بسته شده هر کندل را در نظر میگیرند و با توجه به این قیمت سطوح حمایتی و مقاومتی را تعیین و شکست حمایتی و مقاومتی را تایید میکنند.
نمودار ICX/BTC
در این نمودار خط روند جفت ارز ICX/BTC را مشاهده میکنید که از اواخر آوریل تا آگوست ۲۰۱۸ به طول انجامیده است. آیکون چندین بار برای شکستن خط روند نزولی تلاش کرده که هربار با شکست مواجه شده است. تا اینکه در اواخر آگوست موفق به شکست خط روند نزولی شد و پس از آن رشد نسبتا قابل توجهی را برای چند هفته آینده تجربه کرد.
نمودار LTC/USD
این نمودار لایت کوین را از اواخر ژوئن تا اوایل آگوست ۲۰۱۸ نشان میدهد. حمایت شکل گرفته در اوایل ماه آگوست شکسته شده و سبب خروج لایت کوین از روند صعودی میانمدت میشود. در ادامه پس از پولبک به خط روند صعودی، خطوط حمایت و مقاومت تکنیکال لایت کوین در روند نزولی قرار میگیرد. پولبک (Pull Back): آخرین بار که پس از شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت، قیمت دوباره به سوی این خطوط باز میگردد و با عدم موفقیت در شکستن دوباره آن، به روند جدید خود ادامه میدهد.
کانال قیمتی
کانالها از خطوط روند حمایت و مقاومتی موازی تشکیل شدهاند که نوسان قیمت را در محدودهای مشخص میکنند. خط روند بالایی مجموعهای از سقفها و خط روند پایینی مجموعهای از کفهای متصل به هم را نشان میدهد. کانالها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند.
برای مشاهده تصویر بزرگتر کلیک کنید
خروج از کانالهای قیمتی در کانالهای صعودی به شکل زیر اتفاق میافتد. این اتفاق برای کانالهای نزولی نیز دقیقا به همین صورت و در جهت عکس اتفاق میافتد. همچنین استفاده از خطوط حمایتی و مقامتی در نمودارهای لگاریتمی نیز رایج است. برای مثال به نمودار اتریوم در چند سال اخیر نگاه کنید:
خطوط حمایتی و مقاومتی بلندمدت جفت ارز اتریوم (ETH) و دلار (USD) در حالت لگاریتمی به خوبی قابل مشاهده است. اتریوم با شکست حمایتی در ماه آگوست ۲۰۱۸، از کانال صعودی بلندمدت خود خارج شد. با تشخیص خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی، میتوان حداکثر یا حداقلی برای قیمت در آینده تخمین زد و نقاط احتمالی برای اتمام روند قبلی و شروع روند جدید را تشخیص داد.
نمودار ETH/USD