ریسک و انواع آن

پشت پرده انتشار اوراق سلف نفتی| ریسک اوراق نفتی برای غیرحرفه ای ها بالاست
بازار؛ گروه بورس: شرکت ملی نفت در دوره جدید رویکردی سازوکارهای بورس انرژی را در دستور کار قرار داده و کارگروهی تشکیل داده و به دنبال اوراقی برای جبران کاهش فروش نفت ایران در بازارهای خارجی است و از طرف دیگر نقدینگی را در بازار داخلی جذب کند و سرمایه گذاران خارجی را هم محک بزند و در صورتی که تمایل داشته باشند نفت قابل استخراج را به آنها پیش فروش کند و از این طریق دلار مورد نیاز کشور را هم تامین کند.
این مساله اگر اجرایی شود به دلیل اینکه بخشی از نقدینگی بورس را جذب می کند برای بازار سهام زیان آور است، اما به دلیل افزایش جریان نقدینگی برای نمادهای پالایشی و . می تواند تاثیر مثبتی بر تولید و سودآوری این شرکت ها به وجود بیاورد، هرچند ریسک نوسانات رو به پایین برای قیمت نفت خریداران را تهدید می کند.
به گفته علی نقوی مدیرعامل بورس انرژی « طرح فعلی برای انتشار گواهی سپرده حاملهای انرژی با مدل اوراق سلف نفتی تفاوت دارد؛ گواهی سپرده کالایی منجر به تحویل فیزیکی خواهد شد و تسویه نقدی ندارد. همچنین در این طرح با توجه به فروش قطعی دارایی پایه، تعهداتی برای دولت در آینده ایجاد نمیشود و ابزار جبران ریسک و انواع آن کسری بودجه نیز به حساب نمیآید . » بنابراین اوراق سلف نفتی یعنی پیشفروش نفتی که در آینده استخراج خواهد شد و تنها فعالان حرفه ای میتوانند با پیشبینی تحولات آینده بازار نفت و فرآوردههای نفتی به خرید و فروش گواهی اقدام کنند حالا برخی از فعالان اقتصادی معتقدند که ایران به دنبال این هست که ذخایر محرز و موجود انرژی را با استفاده از اوراق سلف نفتی بهعنوان اوراق بهادار عرضه کند که به نوعی پشتوانه پول ملی هم محسوب شود و از آنجایی که اوراق گواهی سپرده نفت خام میتوانند به صورت ارزی هم منتشر شوند، میتواند به جذب ارز برای دولت و عرضه ارز توسط اشخاص حقیقی و حقوقی در بازار سرمایه موثر باشد.
به طور قطع دولت این سیاست را برای انتقال بخشی از نقدینگی های بازار به اسن سمت اجرایی می کند و از طرف دیگر منابعی که از طریق این اوراق جذب می کند می تواند به محل هایی که در بودجه منابع مالی پیش بینی کرده اما اعتبار کافی برای تخصیص ندارد تزریق کند
رابطه چالش جدید برجام و فروش نفت با اوراق
چند وقت اخیر بورس با نوسان و ریزش همراه شده و با توجه به چالش جدید برجام فروش نفت ایران با قیمت روز هم اجرایی نمی شود و بیشتر دلال های بین المللی از نفت ایران سود می برند، حال با توجه به اینکه نرخ رشد نقدینگی افزایش یافته و ورود سرمایه گذاری به خرید اوراق نفتی کمک می کند دولت با کمترین هزینه نقدینگی را جذب و نفت خود را هم با حذف هزینه های تحریمی بفروشد و به نوعی می توان برآورد کرد که این کاهش دستوری شاخص کل با هدف هدایت مردم برای خرید اوراق سلف نفتی است.
یک اقتصاددان در گفتگو با خبرنگار بازار ضمن اشاره به اینکه بخشی از منابع مورد نیاز دولت ها همواره در تمام دنیا از طریق فروش اوراق تامین می شود، اظهار کرد: به طور قطع دولت این سیاست را برای انتقال بخشی از نقدینگی های بازار به اسن سمت اجرایی می کند و از طرف دیگر منابعی که از طریق این اوراق جذب می کند می تواند به محل هایی که در بودجه منابع مالی پیش بینی کرده اما اعتبار کافی برای تخصیص ندارد تزریق کند.
هدف ایران در مقطع کنونی از انتشار اوراق نفتی قطعا اجرای پروژه های نفتی و . نیست و بیشتر با هدف تامین مالی و بهره گیری از ظرفیت های نفتی در معاملات داخلی استفاده کند و این مساله دستاوردی برای بازار سرمایه ندارد
آلبرت بغوزیان با بیان اینکه در دنیا از انتشار اوراق برای اجرای پروژه های عمرانی و صنعتی استفاده می کنند افزود: هدف ایران در مقطع کنونی از انتشار اوراق نفتی قطعا اجرای پروژه های نفتی و . نیست و بیشتر با هدف تامین مالی و بهره گیری از ظرفیت های نفتی در معاملات داخلی استفاده کند و این مساله دستاوردی برای بازار سرمایه ندارد.
او با تاکید بر اینکه انتشار هر گونه اوراق در زمانی که بازار سهام روندی نزولی دارد می تواند وضعیت بازار را بدتر کند، اظهار کرد: یکی از مهمترین چالش های کنونی بازار سهام نبود نقدینگی کافی در بازار است به همین دلیل ارواق نفتی می تواند نقدینگی بیشتری را از بازار سهام خارج کند و اثر آن به طور قطع برای کلیت بازار سهام مثبت نخواهد بود.
دولت به دلیل محدودیت های که برای فروش نفت وجود دارد انتشار اوراق در لایحه بودجه را پیش بینی کرده است، به طور قطع انتشار اوراق رابطه مستقیمی با میزان صادرات نفت دارد و برای پوشش کسری بودجه منتشر می شود. یعنی هرچقدر صادرات بیشتر شود اوراق کمتری در بازار داخلی معامله می شود
تاثیر انتشار اوراق در لایحه بودجه
امسال همچون سال های گذشته کسری بودجه داریم و بیشتر از 400 هزار میلیارد تومان است، از این رو نمی توان رد کرد که هدف دولت از فروش اوراق نفتی تامین هزینه های جاری نیست، هرچند هر یک از مسئولان مربوطه بارها تاکید کرده اند در اقدامات اقتصادی اخیر کمترین بار تورمی ایجاد می شود، اما عملکرد دولت در سال های اخیر و وعده هایی که داده نشان می دهد این ادعا هم می تواند در حد همان ادعا باقی بماند.
یک کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار بازار با اشاره به اینکه دولت به دلیل محدودیت های که برای فروش نفت وجود دارد انتشار اوراق در لایحه بودجه را پیش بینی کرده است، گفت: به طور قطع انتشار اوراق رابطه مستقیمی با میزان صادرات نفت دارد و برای پوشش کسری بودجه منتشر می شود. یعنی هرچقدر صادرات بیشتر شود اوراق کمتری در بازار داخلی معامله می شود.
ابوذر ندیمی بیان اینکه انتشار ارواق نفتی به معنای استفاده از سپرده های مردم است، افزود: این نوع تامین درآمدهای مشکلی برای اقتصاد ایجاد نمی کند و نقدینگی ها سرگردان بازار را جمع می کند. از طرف دیگر قیمت نفت در بازار جهانی روندی صعودی شده و می تواند نفت بیشتری بفروشد اما به طور قطع نفت مازاد هم باید به شکل اوراق عرضه کند و در صورتی مردم از این اوراق سود می برند که قیمت نفت بالاتر از زمان انتشار اوراق باشد
ریسک چیست؟ انواع ریسک چیست؟ چگونه ریسک را مدیریت کنیم؟
ریسک چیست؟ انواع ریسک چیست؟ چگونه ریسک را مدیریت کنیم؟
اگر یک موضوع باشد که هر سرمایه گذاری در بازارهای مالی باید بداند، آن ضرب المثل معروف اقتصادی است که می گوید “ناهار مجانی وجود ندارد”. اگر می خواهید در بازار سرمایه سود کسب کنید باید با ریسک کنار بیایید.
ریسک در بازارهای مالی موضوع جدیدی نیست و قدمتی به اندازه خود بازار دارد.
از آغاز بازارهای سرمایه، سرمایه گذران همواره دنبال راهکارهایی بودند تا بتوانند خطرات موجود در سرمایه گذاری را شناسایی و تا حد امکان از آنها اجتناب کنند.
تئوری سبد سهام مارکوییتز می تواند بهترین مثال بر این مدعا باشد.
مدلی که سعی داشت با ایجاد یک تعادل میان بازده کسب شده و ریسک موجود در سرمایه گذاری برسد.
تعریف ریسک
در ادبیات مالی به صورت زیر تعریف می شود:
“احتمال اینکه بازده یا خروجی سرمایه گذاری با پیش بینی های قبلی و بازده تخمین زده شده متفاوت باشد”
ریسک در واقع به تغییرپذیری اشاره دارد.
احتمال اینکه پیش بینی هایی که ما با توجه به آنالیزهای مختلف از سرمایه گذاری های خود داریم به دلایل مختلف با میزان ارزش انتظاری مطابقت نداشته باشد.
ریسک معمولا با در نظر گرفتن رفتارها و پیامدهای گذشته ارزیابی می شود.
در آنالیزهای مالی با ابزارهای مختلفی نظیر انحراف معیار ، ضریب بتا ، ارزش در معرض ریسک (VaR) و … اندازه گیری می شود .
از دیدگاه فنی می تواند به عنوان وضعیتی تعریف شود که در آن پیامدها و خطرات یک تصمیم در حال اخذ شناخته شده باشد.
دسته بندی ریسک
دسته بندی های گوناگونی وجود دارد.
اما به طور کلی ریسک ها به دو دسته سیستماتیک و غیرسیستماتیک طبقه بندی می شود و انواع ریسک های موجود در ریسک و انواع آن این دو دسته قرار می گیرند.
الف) ریسک سیستماتیک
در دانش مالی به ریسکی گفته می شود که بر اساس عوامل کلی بازار به وجود می آید.
تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عواملی هستند که باعث به وجود آمدن آن می شوند.
سیاست های مالی که دولت تعیین می کند، نوساناتی که در نرخ ارز رخ می دهد، رخدادهای بین المللی که بر بازار تاثیر میگذارد، از جمله این ریسک هستند.
این دسته ریسک بر روی کل بازار سهام و نه صرفا یک صنعت یا بخش خاص تاثیر می گذارد.
این ریسک هم غیرقابل پیش بینی و هم اجتناب ناپذیر است.
مثال هایی همچون سیاستهای دولت، تورم، نوسانات نرخ ارز و اتفاقات سیاسی از جمله این دسته هستند.
در هفته های اخیر موارد متعددی از آن را شاهد بوده ایم.
از ویروس کرونا که باعث آشفتگی بازارهای جهانی شد گرفته تا جنگ شدیدی که بر سر نفت اتفاق افتاد. معمولا از ضریب بتا برای محاسبه ریسک استفاده می گردد.
ریسک سیستماتیک، ریسکی که قابل حذف نیست
ب) ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک را می توان به عنوان یک عدم قطعیت ذاتی در سرمایه گذاری در یک شرکت یا صنعت تعریف کرد.
اضافه شدن یک رقیب جدید در بازار، تغییر قوانین، تغییر مدیریت یا فراخوان یک محصول از انواع پارامترهای تاثیر گذار بر روی ریسک غیر سیستماتیک می باشد.
درسبد سرمایه گذاری سهامی ریسک غیر سیستماتیک را می توان با ایجاد تنوع بخشی به حداقل رساند. معیاری برای محاسبه ریسک غیر سیستماتیک وجود ندارد.
انواع ریسک
1. ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
به بیان ساده احتمال این موضوع که ارزش سرمایه بعد از سرمایه گذاری کاهش پیدا کند، ریسک نرخ بهره نامیده می شود.
این ریسک معمولا در اوراق قرضه و سرمایه گذاری های بدون ریسک مطرح است.
به این معنا که نرخ سودی که توسط اوراق قرضه پرداخت می گردد، در موعد مقرر مقداری پائین تر از نرخ بهره کل باشد.
شاید بهترین راه کاهش ریسک نرخ بهره آن خرید اوراق قرضه با سررسیدهای متفاوت باشد.
2. ریسک بازار (Market Risk)
رکود، آشفتگی سیاسی، فجایع طبیعی و علائم از این دست را می توان از جمله موارد مربوط به ریسک بازار دانست.
ریسک بازار تمایل دارد تمام بازار را همزمان تحت تاثیر قرار دهد.
3. ریسک تورمی (Inflationary Risk)
این ریسک، به معنای عدم اطمینان بر ارزش آینده یک سرمایه گذاری است.
نگاه به نتایج بدون در نظر گرفتن تورم صرفا یک نگاه اسمی است.
سرمایه گذار باید به بازدهی واقعی یا به بیان دیگر قدرت خرید توجه کند.
شاید مهمترین اوراق بهاداری که از این موضوع دچار تاثیر منفی می شود، اوراق قرضه می باشد.
اوراقی که با تغییر در نرخ تورم می تواند به یک شکست تمام عیار در سرمایه گذاری منتج شود.
این مورد تا اندازه زیادی به ریسک نرخ بهره مرتبط است.
زیرا در واقع این تورم است که نرخ بهره را تعیین می کند.
زمان را باید به عنوان یک عنصر تعیین کننده در به وجود آمدن این دو برشمرد.
انواع ریسک
4. ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
زمانی پیش می آید که یک شرکت نتواند وجوه لازم برای برآورد نیازهای مالی کوتاه مدت خود را برآورده کند.
این خطر معمولا در شرایطی بروز می کند که در آن یک شرکت با نیازهای مالی فوری، دارایی های ارزشمندی داشته باشد که به علت نقد شوندگی پائین یا اوضاع نابسامان بازار در آن لحظه امکان فروش نداشته باشد.
برای مثال می توان به ایجاد دوره رکود در مسکن اشاره کرد.
5. ریسک اعتباری (Credit Risk)
مربوط به زمانی است که یک شرکت نتواند تعهدات خود مانند سود و اصل سرمایه را مطابق توافق قبلی پرداخت کند.
اوراق مشارکت و اوراق قرضه از جمله اوراق بهاداری هستند که در معرض آن قرار دارند.
6. ریسک مالی (Financial Risk)
ریسکی است که یک شرکت قادر به پاسخگویی به تعهداتش در پرداخت بدهی های خود نخواهد بود را ریسک مالی می گویند.
این موضوع به این معنا است که سرمایه گذاران بالقوه پول سرمایه گذاری شده در شرکت را از دست خواهند داد.
ریسک مالی نسبت به ریسک اعتباری معنای وسیع تری دارد و با هر خطر احتمالی که ممکن است بر هر کسب و کار تاثیر بگذارد، سر و کار دارد.
هرچه یک شرکت بدهی بیشتری داشته باشد، ریسک بالقوه مالی بالاتر است.
7. ریسک عملیاتی (Operational Risk)
به مخاطرات و عدم قطعیت هایی خلاصه می شود که در جریان روند روزمره یک شرکت یا کسب و کار در حال رخ دادن است.
تصمیماتی که در سازمان گرفته می شود و مربوط به عملکرد سازمان و اولویت بندی های آن ها است می تواند در روند حرکتی شرکت تاثیر بگذارد.
علاوه بر تصمیمات مدیریتی، خطاهای انسانی و اشتباهات تکنیکی نیز مواردی هستند که همه آنها در ریسک عملیاتی بروز می کنند.
این ریسک بر چگونگی انجام کارها در یک سازمان و نه لزوما صنعت مربوط به آن تمرکز دارد.
معیارهای اندازه گیری ریسک
معیارهای گوناگونی برای این موضوع طراحی شده اند که برخی از کاربردی ترین آن ها به شرح ذیل است:
1. ضریب بتا (Beta)
بتا معیاری از اندازه گیری نوسانات سهام در رابطه با بازار است.
این معیار میزان مواجهه با ریسکی را که یک سهام یا بخش خاص در رابطه با بازار دارد، بررسی می کند.
به بیان بهتر بتا همبستگی میزان ریسک بازار و سهام را نشان می دهد.
می توان برای محاسبه ریسک سبد سهام از بتا استفاده نمود.
فرمول محاسبه بتا به شرح ذیل است:
که در آن ?? بازده مورد انتظار سهم i است. ?? ریسک غیر سیستماتیک را نشان می دهد. ?? ضریب بتای سهام یا سبد است. ?? بازدهی بازار و ?? خطای تصادفی است.
بتا بازار برابر با یک است. اعداد به دست آمده از بتای سهم بیانگر نتایج زیر است:
? =0 یعنی سهم با بازار همبستگی ندارد.
? =1 نشان گر همبستگی کامل سهم و بازار است
? >1 نشان می دهد سهم با بازار ارتباط مثبت دارد ولی نوسانات سهم از بازار بیشتر است.
بتا، ضریبی که همبستگی میان سهم و بازار را نشان می دهد
2. انحراف معیار (Standard Deviation)
انحراف معیار میزان پراکندگی داده ها را از مقدار مورد انتظار آن اندازه گیری می کند.
این معیار نشان می دهد که میزان بازده فعلی سهم از بازده عادی تاریخی مورد انتظار خود تا چه مقدار در حال انحراف است.
به عنوان مثال، سهامی که دارای انحراف استاندارد بالا است نوسانات بالاتری را تجربه می کند.
standard deviation= . (??)=?(??−??) 2
3. نیم واریانس (Semivariance)
ما انحراف معیار را به عنوان معیاری در نظر می گیریم که هم انحراف مثبت و هم منفی را ثبت می کند.
نیم واریانس بیانگر میزان انحرافاتی است که در جهت منفی بازده ثبت شده اند.
به زبان ریاضی:
که در آن ??>??
4. ارزش در معرض ریسک (VaR)
یکی دیگر از معیارهای اندازه گیری است که بیشترین زیان مورد انتظار را در یک افق زمانی معین و سطح اطمینان مشخص تعیین می کند.
برای مثال اگر شرکتی اعلام کند میزان ارزش در معرض ریسک در سطح اطمینان 90 درصد برابر n تومان است، یعنی به ازای هر 100 معامله فقط ده واحد از آن ها بیشتر از n ضرر می دهند.
ارزش در معرض ریسک (VaR) به زبان تصویر
سنجه های مختلف دیگری از ریسک مانند CVAR، CDAR، SRISC، CoVaR، نیز وجود دارند.
مدیریت ریسک
در سرمایهگذاری در بورس یک همبستگی قوی میان بازده و ریسک وجود دارد.
خطرات بالا به معنای بازده بیشتر و بالعکس است.
موردی که مارکوییتز در مدل خود به خوبی به آن اشاره می کند.
مدیریت ریسک عمل شناسایی و ارزیابی ریسک بالقوه و استراتژیهای توسعه برای حداقل ساختن آن و کسب حداکثر بازده ممکن است.
استراتژی های مدیریت ریسک
1. اجتناب از ریسک (Risk Avoidance)
اجتناب از ریسک به معنای دوری از پروژه ها یا سرمایه گذاری هایی است که سطح بالاتری از خطر را نسبت به شرکت یا فرد مایل به پذیرش دارند.
هر فرد یا شرکت باید سطح ریسکی را که در یک سرمایه گذاری یا فعالیت شرکت قابل قبول است تعیین کند.
اگر سطح خطر فعالیت بالقوه بالاتر از مقدار قابل قبول باشد، این فرصت تحت استراتژی جلوگیری از ریسک، کاهش می یابد.
2. انتقال ریسک (Risk Transfer)
بیمه بهترین مثال برای این موضوع است.
این ملاحظه معمولاً در قالب پولی است که به شرکت پرداخت می شود که ریسک را می پذیرد.
ابزارهای مشتقه نیز می توانند امکانات موثردیگری از این موضوع باشند.
قراردادهای آتی، آپشن ها و پیمان های آتی می تواند کمک بزرگی به سرمایه گذاران کنند.
3. تخصیص ریسک (Risk Allocation)
تخصیص ریسک شامل اشتراک گذاری و تقسیم خطربا طرف دیگر است.
در تجارت می توان این کار را با انجام کار سازمان دیگری با همکاری شرکت شما در مورد یک پروژه انجام داد.
شرکت ها موافقت می کنند هزینه های مرتبط با ریسک را به اشتراک بگذارند.
با سرمایه گذاری های خصوصی نیز می توان این کار را انجام داد.
تخصیص هراس با مشارکت چندین سرمایه گذار در کل سرمایه گذاری انجام می شود.
هرکدام بخشی از خطر را بر اساس سرمایه گذاری خود و هر بند مکتوب در توافق نامه سرمایه گذاری خود به اشتراک می گذارند.
4. کاهش هراس در ریسک ( Risk Retention )
کاهش ریسک به معنای پذیرفتن آن در یک سرمایه گذاری، اما تمام تلاش برای محدود کردن آن است.
تعیین حد ضرر درمعاملات و مشاوره با افرادی که تجربه این سرمایه گذاری را دارند می تواند با ارزش باشد.
سخن پایانی
فراموش نکنید که بازار سرمایه بازاری پویا است. اگر هوشمندانه و با استراتژی مناسب سرمایه گذاری کنید.
اگر ریسک را بشناسید و بتوانید از ابزارهای مدیریت آن به درستی استفاده کنید، قطعا با کمترین خطر به بیشترین بازده دست خواهید یافت.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک مفهومی جز پیشگیری و کاهش خطر نیست. وظیفه مدیر ریسک در رسیدن به هدفهای مؤسسه، مکمل وظایف اصلی مدیریت است تا آن موسسه بتواند با ظرفیت و توانائیهای کامل فعالیت کند. به مفهوم دیگر، مدیریت ریسک هماهنگی و فعالیت امر تولید را در زمینه پتانسیل ریسکهائی که سازمان با آن روبهرو است مورد توجه قرار میدهد.
مدیر ریسک وظایف خود را در چهار مرحله به شرح زیر انجام میدهد:
الفـ شناسائی ریسک؛ بـ ارزیابی ریسک؛ پـ کنترل ریسک؛ و تـ تأمین منبع مالی برای برخورد با ریسک.
گروه های چهارگانه ریسک کدامند؟
گروههای چهارگانه ریسک عبارتند از:
الفـ ریسکهای خالص یا ایستا که ممکن است نتیجه زیان یا عدم زیان داشته باشند، مانند داشتن اتومبیل در مقابل خطرهائی که برای دارنده آن ممکن است داشته باشد.
بـ ریسکهای سوداگرانه که ممکن است نتیجه زیان، عدم زیان و سود داشته باشند، نظیر فعالیتهای تجاری یعنی خرید به نیت فروش با قیمت بالاتر.
پـ ریسکهای خاص که در صورت تحقق، آثار زیانبار آنها دامنگیر گروه کوچکی میشود؛ برای مثال، افراد یک خانواده که با اتومبیل خود مسافرت میکنند و در راه تصادف میکنند یا اعضاء تیم کوهنوردی که مسیر را گم میکنند و در طوفان و سرما گرفتار میشوند و صدمه میبینند.
تـ ریسکهای عام که در صورت وقوع، تعداد زیادی از مردم دچار خسارت جانی و مالی میشوند، مانند سیل، طوفان و زلزله.
از میان این چهارگروه، ریسکهای خالص و خاص بیمهپذیرند و مطلوب بیمهگران. زیرا که بیمهگر، هم قادر به ارزیابی عوامل مؤثر در ریسک و تعیین حق بیمه است و هم، خسارت وارده در حدی است که بیمهگر با مدیریت مالی مناسب توان پرداخت آنها را دارد.
از دو گروه باقیمانده، ریسکهای سوداگرانه بههیچوجه بیمهپذیر نیست، زیرا که عوامل مؤثر در ریسکهای سواگرانه بهقدری زیاد است که بیمهگر نمیتواند همه این عوامل را شناسائی کند، در نتیجه نمیتواند حق بیمه را تعیین کند.
گروه ریسکهای عام از نظر فنی، بیمهپذیرند، زیرا که با تواتر و شدت متغیر، در گذشته اتفاق افتاده و احتمال وقوع آنها در آینده نیز وجود دارد. از آنجا که دامنه خسارتها در صورت تحقق ریسک عام بسیار وسیع و توان مالی بیمهگر نیز برای پرداخت خسارت، محدود است، مطلوبیت چندانی برای بیمهگر ندارد. افزون بر این، تأمین پوشش بیمه اتکائی برای ریسکهای عام نیز به سادگی امکانپذیر نیست و حق بیمه سنگینی هم نیاز دارد. با این همه، بیمهگر تحت شرایطی خاص، برای بیمهگذاران متقاضی در مقابل دریافت حق بیمه مناسب آنها را بیمه میکند.
هشدار برای ریسک سیلاب؛ بررسی نمونه شهربلده در البرز مرکزی
در شهر بلده نور، در مرکز البرز مرکزی، استان مازندران، همه دره ها تبدیل به خیابان و پارکینگ شده و حریم رودخانه ها و رود دره ها از سوی بعضی مالکان با تجاوز حریم مسیل و ساخت آپارتمان اشغال شده است.
خیابان سازی و سنگفرش کردن دره ها و همچنین احداث پارک در حریم رودخانه، از سوی شهرداری بلده در سال های گذشته به ویژه از نیمه دهه 80 تاکنون انجام شده است. نادیده گرفتن ابتدایی ترین اصول ایمنی در توسعه فضای اطراف جاده ها، تداوم ترافیک و آمد و شد در مسیل ها در روزهای بارانی و همچنین ساخت و ساز منزل، باغچه و رستوران در مسیل به صورت کلاسیک و تکراری در همه مسیل ها مشاهده شده و تاسف بیشتر آن است که خود شهروندان نیز بدون اطلاع و آگاهی در مخاطره آمیزتر کردن شرایط مشارکت دارند.
ساخت و ساز غیرقانونی و خطرناک در حریم ها و مستقر شدن در تفریحگاه هایی که عملا در مسیل های خطرناک قرار دارد و همچنین دفع زباله ها و نخاله های ساختمانی در همین مسیل ها ازجمله اقداماتی است که به افزایش مخاطرات در حاشیه مسیل ها منجر می شود. توسعه شهرسازی در حریم رودخانه ها بدون رعایت ریسک مخاطرات طبیعی با پیامدهایی مانند تجاوز به حریم رودخانه ها، نابودی جنگل ها و از بین رفتن مراتع همراه بوده است که در ایجاد زمینه ای مناسب برای وقوع سیل نقش مهمی دارد. این وضعی است که تقریبا در تمام نواحی ایران قابل مشاهده است.
در 8 و 13 مرداد 1400 وقوع سیلاب درشهر بلده و روستاهای اطراف آن به ویژه در روستاهای سراسب و کمرود موجب وحشت مردم و خسارت هایی به زیرساخت های این روستاهای منطقه شد. هواشناسی مازندران از مردم خواست از تردد در مسیر رودخانه ها و ارتفاعات خودداری کنند. در محور هراز و در محل دوآب، زمین لغزش بزرگی موجب مسدود شدن جاده هراز شد. زمین لغزش ها از تبعات بارش های سنگین و سیلاب هستند و لغزش های رخ داده در این پهنه از جاده هراز معمولا بعد از هر بارش سنگین تکرار شده است.
بارش شدید باران در بیست وششم تیرماه 1399 نیز باعث آب گرفتگی 20 منزل مسکونی و تخریب یک خیابان در شهر بلده شد. بخش بلده به مرکزیت شهر تاریخی، باستانی و گردشگری بلده، محل قلعه پولاد بلده که مقر حکمرانی سلسله شاهان محلی بادوسپانان در نور و رستمدار در دوره های خوارزمشاهیان و ایلخانان بوده است، در فاصله 85کیلومتری جنوب شهرستان نور قرار دارد. این بخش طبق سرشماری سال 1395 دارای هفت هزار و 630 نفر جمعیت است و از یک شهر و 50 روستا تشکیل شده است. عضا رودخانه نور که از دره نور و از شهر بلده می گذرد، محل تخلیه نخاله های ساختمانی بعضی از اهالی هم هست و این موضوع با چشم پوشی شهرداری انجام می شود. حریم و مسیل رودخانه ها عرصه عمومی است. استفاده از مسیل و حریم رودخانه و دره ها به عنوان پارکینگ اتومبیل های مردم و محل خیابان سازی و احداث پارک و قرار دادن وسایل بازی برای مردم محلی و مسافران به فجایعی می انجامد که نمونه هایی از آنها در عصرگاه 13 مرداد 1400 در تمامی دره های بلده رخ داد و عملا خسارت های سنگینی به مردم وارد کرد.
در بالادست رودخانه ها نیز روند تخریب مراتع با فروش سریع زمین هایی که ملک شخصی افراد محسوب می شوند، ادامه داشته و دارد و با این وضع آبخیزداری نگران کننده است؛ برای مثال می توان به رونق فروش و تبدیل زمین کشاورزی و مراتع به منازل و مجتمع های مسکونی در بالادست شهرهای چمستان و نور و بلده در استان مازندران اشاره کرد. از نظر از بین بردن درختان، به ویژه درختانی که باغ ها و حوالی زمین های کشاورزی قرار گرفته اند و دارای مالک شخصی هستند، وضع نگران کننده ای حاکم است. گزارش هایی وجود دارد که میزان الوار حاصل از قطع درختان در دره نور و روستاهای منطقه بلده نور گاه به 50 کامیونت در روز! می رسد.
بناهایی که در بستر و حریم رودخانه ها و با سوءاستفاده از نبودها یا سکونت های قانونی یا با تخلف آشکار ساخته شده اند، همچنان سر جای خود هستند و بر تعداد آنها افزوده هم می شود. دخالت انسان و تجاوز به حریم رودخانه ها، نابودی مراتع و جنگل ها و از بین بردن منابع طبیعی در دهه های اخیر نقشی اساسی در تشدید خسارت های سیلاب های اخیر داشته اند. یکی از عوارض خشک سالی ایجاد لایه خاک نفوذناپذیر متراکم در سطح زمین است که موجب می شود نفوذپذیری منطقه در مقابل بارش ها کاهش یابد و درصد مهم تری از آب به صورت روان آب جاری شود. تمامی شهرداری ها در این مورد باید توجیه شوند که دادن مجوز برای ساخت وساز در این نواحی می تواند به فجایعی بزرگ در سیلاب های بعدی منجر شود؛ فجایعی که با توجه به روند خشک سالی و تداوم تغییرات اقلیمی، در آینده ممکن است بیشتر با آنها مواجه شویم.
توسعه شهری با ملاحظه خطر سیلاب
بسیاری از مناطق شهری و روستایی هنوز طوری توسعه داده شوند که گویی تغییرات اقلیمی رخ نداده و ادامه دارد!. سیل یک مخاطره طبیعی است که در طول تاریخ بیشترین هزینه را از نظر اثرات اقتصادی و در بعضی نواحی از نظر مرگ و میر انسانی داشته است. با این حال برنامه ریزان شهری اغلب تغییرات طبیعی فرآیندهای سطح زمین و تغییرات اقلیمی را نادیده می گیرند و محیط رودخانه را به عنوان یک منطقه جذاب برای ساخت و ساز و توسعه می بینند!. همانطور که سیلاب تابستان 1400 نشان داد، عواقب چنین تفکری می تواند فاجعه بار باشد. در برنامه ریزی شهری با نقشه برداری خطر سیلاب مناطق مستعد سیلاب ، و مناطق مجاور را که باید "با پتانسیل خطر سیلاب " نامیده شوند را شناسایی می کنند. از نتایج این نقشه برداری برای طراحی پروژه هایی استفاده میکنند که انعطاف پذیر و سازگار با پیامدهای سیلاب های آینده باشند.
چنین کاری علاوه بر کاهش پیامدهای منفی سیلاب، دسترسی آسان تر به رودخانه و تقویت حقوق قانونی دسترسی عمومی برای کرانه های رودخانه ها را نیز به همراه خواهد داشت. بهبود سامانه سیلاب در مناطق شهری و روستایی، وقوع و پیامدهای سیلاب را کاهش می دهد تا از جان، اموال، زیستگاه و سایر منابع ارزشمند محافظت شود. به این ترتیب یک رویکرد مدیریت چند هدفه را برای دشت های سیلابی باید اجرا کنیم که شامل موارد زیر باشد: افزایش حفاظت در برابر سیلاب، احیا و بهبود اکوسیستم، حفاظت از زمین های کشاورزی، بهبود عملیات و نگهداری تاسیسات شهری .
کاهش ریسک سیلاب
از جمله انواع سیلاب هایی که به احتمال زیاد تکرار می شوند، سیلاب های محلی و سیلاب های رودخانه ای localized floods and riverine floods هستند. سیلاب محلی زمانی اتفاق میافتد که بارندگی بر ظرفیت سامانه های زهکشی شهری غلبه کند. طغیان رودخانه زمانی اتفاق میافتد که جریان رودخانه از ظرفیت کانال رودخانه فراتر رود.
با کاهش رواناب طوفان و حفاظت از دشت ریسک و انواع آن های سیلابی، "زیرساخت های سبز green infrastructures" می توانند به مدیریت سیلاب های محلی و رودخانه ای کمک کنند. زیرساخت سبز شامل گستره ای از امکانات و اقدامات است شامل سامانه های گیاهی یا خاکی، روسازی نفوذپذیر یا نفوذپذیر کردن بسترها مختلف شهری و روستایی، برداشت و استفاده مجدد از باران، یا محوطهسازی برای ذخیره، نفوذ یا تبخیر آب باران و کاهش جریان به سامانه های فاضلاب یا شبکه آب های سطحی (زیر ساخت خاکستری Gray infrastructure) شود. زیرساخت خاکستری به زیرساخت های مهندسی شده انسان ساخت برای منابع آب مانند تصفیه خانه های آب و فاضلاب، خطوط لوله و مخازن اشاره دارد.
عناصر زیرساخت سبز شهری میتواند شامل یک مخزن یا بشکه باران در برابر یک خانه، ردیفی از درختان در امتداد خیابان های اصلی یا فرعی شهر و یا سبز کردن یک کوچه باشد. زیرساخت های سبز در محله نیز گسترش فضای سبز در محدوده ای اشغال شده توسط ساختمانها، توسعه باغ ها در مناطقی که قبلا تحت اثر سیلاب محلی قرار گرفته اند، را شامل می شود. زیرساخت سبز بارندگی را جذب می کند و از انباشته شدن آب در شبکه های لوله کشی آب و فاضلاب و تجمع آب در خیابان ها یا زیرزمین ها جلوگیری می کند و شامل باغ ، بیوسول (زهکش زیستی) و پیادهرو نفوذپذیر میشوند. در مناطقی که تحت اثر طغیان رودخانه ها قرار گرفته اند، توسعه زیرساخت های سبز، حفظ فضای باز و مدیریت دشت سیلابی می توانند مکمل رویکردهای زیرساخت خاکستری باشند. این شیوهها حجم آب طوفانی را که به نهرها و رودخانهها میریزد، کاهش میدهد، از عملکرد طبیعی دشتهای سیلابی محافظت میکند و آسیبهای وارده به زیرساختها و اموال را کاهش میدهد.
هولدکردن کدام استیبل کوینها ریسک کمتری دارد؟
از سال ۲۰۱۷ تا به امروز تمامی استیبل کوینها بهجز تتر، عمدتاً با قیمتی بیشتر از یک دلار آمریکا معامله شدهاند. با این حال، تمامی این ارزهای دیجیتال باثبات، از قدرت نقدشوندگی، دسترسیپذیری، نوسان قیمتی و ثبات ارزش یکسانی برخوردار نیستند. بهعنوان یک معاملهگر یا سرمایهگذار بررسی این ویژگیها به ما کمک میکند تا بتوانیم استیبل کوینهایی با ریسک کمتر را برای هولدکردن انتخاب کنیم.
به گزارش کریپتو پوتیتو، شرکت تجزیه و تحلیل بلاک چین کریپتو کوانت اخیراً گزارشی منتشر کرده است که دادههای مرتبط با استیبل کوینهای مختلف را مقایسه و ثبات ارزش آنها را ارزیابی میکند. این گزارش نشان میدهد که هولدکردن تقریباً هریک از استیبل کوینهای برتر فعلی در طول سال ۲۰۲۲، نسبت به دلار ایالات متحده اندکی سودآورتر بوده است.
ارزش افزوده اندک استیبل کوینها
بر اساس این گزارش، میانه قیمت پایانی هر روز (قیمتی که کندل روزانه در آن بسته میشود) برای تقریباً تمام استیبل کوینهای برتر بازار، کمی بیشتر از یک دلار است. گفتنی است این محاسبه با استفاده از دادههای مربوط به وزن حجمی قیمت استیبل کوینها از سال ۲۰۱۷ تاکنون انجام شده است.
ارز دیجیتال دای (DAI)، استیبل کوین مبتنی بر شبکه اتریوم که پشتوانهای متشکل از داراییهای مختلف دارد، بیشترین ارزش افزوده را بین تمامی استیبل کوینها به خود اختصاص داده است. میانه قیمت نهایی روزانه دای، ۰.۴۰ درصد بیشتر از یک دلار بوده است. پس از آن پکسوس (USDP) و ترو یواسدی (TUSD) بهترتیب با ۰.۳۵ و ۰.۳۳ درصد بیشتر از قیمت مرجع (یک دلار) معامله شدهاند.
کی یانگ جو (Ki Young Ju)، مدیرعامل کریپتو کوانت، در رابطه با این دادهها در توییتی گفته است:
بایننس یواسدی (BUSD) بهدلیل ثبت قیمتهای پایانی بالاتر و ریزشهای مقطعی کمتر، بهترین گزینه معاملهگران برای هولدکردن در طولانیمدت به نظر میرسد.
با این حال، تتر (USDT)، بزرگترین استیبل کوین از نظر ارزش بازار، تنها توکنی بود که در بازه زمانی بررسیشده در این گزارش، عمدتاً با ارزشی کمتر از یک دلار معامله شده است. این استیبل کوین با ثبت اختلاف ارزش قابلتوجه منفی ۴ درصد، بیشترین میزان کاهش ارزش را بین رقبای خود ثبت کرده است. در همین حال، یواسدی کوین (USDC)، بزرگترین رقیب تتر، بیشترین مقدار ارزش افزوده را با قیمت پایانی ۴ درصد بیشتر از ۱ دلار، به نام خود به ثبت رسانده است.
بالاترین و پایینترین قیمتهای ثبتشده برای هر استیبل کوین از سال ۲۰۱۷ تاکنون.
در گزارش کریپتو کوانت آمده است:
باید تأکید کرد بیشترِ انحراف از قیمت تتر به زیر یک دلار در بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ اتفاق افتاده و از سال ۲۰۲۰ میانه قیمت پایانی روزانه آن تقریباً در یک دلار تثبیت شده است.
قیمت کدام استیبل کوین از رقبا پایدارتر است؟
این گزارش، الگوهای انحراف از قیمت انواع استیبل کوینهای وابسته به دلار آمریکا را در طول زمان تحلیل میکند و بهطور خاص، ثبات قیمت (Peg Robustness) هر کدام از آنها را اندازه میگیرد؛ به این معنی که قیمت هر استیبل کوین در شرایط متلاطم بازار (که هولدرهای زیادی در حال فروش استیبل کوینهای خود هستند) چه مقدار از یک دلار انحراف پیدا میکند.
طبق این گزارش، جمینای یواسدی (GUSD) بیشترین ثبات ارزش را میان تمامی استیبل کوینها دارد. این بدان معناست که قیمت این توکن، حتی در شرایط متلاطم بازار هم شاهد نوسانات نزولی کمی بوده است.
در همین حال، تتر دارای کمترین ثبات ارزش بین دیگر استیبل کوینها بوده است. در حقیقت، انحراف قیمت این ارز دیجیتال باثبات از یک دلار، حتی نسبت به فشار فروش ملایم هولدرها نیز زیاد بوده است.
ارزیابی کریپتو کوانت از عملکرد استیبل کوینهای مختلف بازار.
همان طور که این گزارش نیز توضیح میدهد، استیبل کوین نوعی ارز دیجیتال است که به گونهای طراحی شده تا قیمت آن به قیمت یک دارایی نسبتاً پایدار وابسته باشد. این داراییها اغلب شامل ارزهای فیات میشوند؛ اما میتوانند کالاهایی مانند طلا یا سایر داراییهای مالی را نیز شامل شوند.
در حال حاضر، محبوبترین استیبل کوینهای بازار از جمله تتر، یواسدی کوین و بایننس یواسدی با نسبت یکبهیک با دلار آمریکا پشتیبانی میشوند. بهطور معمول، این استیبل کوینها با استفاده از ذخایری با پشتوانه کامل و نقدشوندگی آسان، ثبات قیمت خود را حفظ میکنند. در نتیجه، دارندگان این ارزهای دیجیتال میتوانند در هر زمانی توکنهای خود را بازخرید و به دلار تبدیل کنند.
استیبل کوین ترا یواسدی (UST) که اکنون (تقریباً) از بین رفته است، برای حفظ ارزش خود از مدل دیگری بهره میگرفت. این استیبل کوین، برای حفظ ارزش خود از لونا که یک ارز دیجیتال پرنوسان بود استفاده میکرد. با سقوط شدید ارزش این استیبل کوین ثابت شد این مدل زمانی که تحت فشار بازار قرار گیرد، بسیار ناپایدار است. گفتنی است قیمت هر دو توکن شبکه تِرا، یعنی لونا و UST، در ماه مه (اردیبهشت) سقوط کرد و به نزدیکی صفر رسید.
از میان ۳ استیبل کوین برتر فعلی، مجموعههای سیرکل (Circle) و پکسوس (Paxos) که بهترتیب توسعهدهنده توکنهای USDC و USDP هستند، در تأییدیههای اخیر خود تصدیق کردهاند که ذخایر آنها بهطور کامل با پول نقد و اوراق خزانهداری ایالات متحده پشتیبانی شده است. تنها مجموعه تتر باقی مانده تا گزارش سهماهه دوم از وضعیت ذخایر خود را منتشر کند.