محاسبه میانگین متحرک

میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یک میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) یک نوع از میانگینهای متحرک (Moving averages – MA’s) میباشد که به اطلاعات اخیر بازار نسبت به اطلاعات قدیمیتر وزن و اهمیت بیشتری میدهد. میانگین متحرک نمایی همچنین به یک میانگین متحرک وزندار نیز اطلاق میگردد. یک میانگین متحرک وزندار واکنش بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نسبت به میانگینهای متحرک ساده (Simple Moving Averages – SMA) نشان میدهد. میانگینهای متحرک ساده، نسبت به تمامی اطلاعات قیمت – چه اطلاعات اخیر و چه اطلاعات سابق قیمت – واکنش یکسانی نشان میدهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک میباشد که وزن و اهمیت بیشتری نسبت به اطلاعات اخیر قیمتی نشان میدهد.
- مانند تمامی میانگینهای متحرک، این اندیکاتور تکنیکال بهمنظور تولید سیگنالهای خرید یا فروش (Buy or sell signals) بر اساس تقاطعهای پیش آمده، و همچنین واگراییهایی در رابطه با میانگینهای تاریخی قیمت را به ما میدهد.
- معاملهگران معمولاً از انواع متفاوتی از میانگینهای متحرک نمایی استفاده میکنند، مانند میانگینهای متحرک نمایی دهروزه، پنجاهروزه، و یا حتی میانگینهای متحرک نمایی دویستروزه.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
در حالی که انتخابات زیادی برای ضریب هموارسازی وجود دارد، اما معمولاً از ضریب هموارسازی 2 (Smoothing = 2) استفاده میشود. این ضریب هموارسازی به آخرین اطلاعات قیمتی وزن بیشتری میدهد. اگر ضریب هموارسازی افزایش یابد، باز هم وزن داده شده به اطلاعات اخیر قیمتی افزایش یافته و تأثیر آنها بر میانگینهای متحرک نمایی بیشتر خواهد شد.
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی (مرجع) نیاز به ملاحظات بیشتری نسبت محاسبه کردن میانگینهای متحرک ساده دارد. در نظر بگیرید که شما میخواهید از اطلاعات قیمتی بیستروز برای محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده کنید. بنابراین، شما باید تا روز بیستم صبر کنید تا میانگین متحرک سادهتان را بدست آورید. در روز بیستویکم، شما میتوانید از میانگین متحرک ساده برای روز قبل بهعنوان اولین میانگین متحرک نمایی روز قبل استفاده نمایید.
محاسبهٔ میانگین متحرک ساده آسان است. این محاسبات بدین شرح انجام میشوند: جمع قیمتهای بسته شدن سهام در طی روزهای منتخب، تقسیم بر تعداد رصدهای (observations) انجام شده در آن روز. برای مثال، یک میانگین متحرک ساده بیستروزه تنها برابر با جمع قیمتهای پایانی بیست روز اخیر است که تقسیم بر بیست شدهاند.
سپس، شما باید ضریب وزندهندهٔ میانگینِ متحرک نمایی (Multiplier for smoothing – Weighting – the EMA) را محاسبه کنید، که معمولاً بهشکلِ این فرمول محاسبه میگردد:
برای محاسبه یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه، ضریب هموارسازی ما باید برابر با 0.0952 = [(20+1)/2] باشد. در نهایت، فرمولی که در ادامه آمده است برای محاسبهٔ میانگینِ متحرک نمایی به کار میرود:
(EMA = Closing price x multiplier + EMA (previous day) x (1-multiplier
میانگین متحرک نمایی = (قیمت بسته شدن × ضریب) + (میزان میانگین متحرک نمایی روز قبل × (1- ضریب))
میانگین متحرک نمایی به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد، در حالی که میانگین متحرک ساده مقدار وزنی یکسان را برای همهٔ اطلاعات قیمتی در نظر میگیرد. این وزندهی به قیمتهای اخیر تأثیرات بیشتری را در میانگینهای متحرک نمایی کوتاه مدت (Shorter – period EMA’s)، نسبت به میانگینهای متحرک نمایی بلندمدت اعمال میکند. برای مثال، یک ضریب هموارسازی 18/18 درصدی به قیمتهای اخیر یک میانگین متحرک نمایی دهروزه اعمال شده است، در حالی که این وزن تنها برابر 9/52 درصد یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه میباشد.
بهطور کلی، انواع متفاوت میانگینهای متحرک که از قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و یا قیمت میانی روز بهجای قیمت پایانی روز استفاده میکنند، وجود دارد.
میانگین متحرک نمایی، منبع: Investopedia
میانگینهای متحرک نمایی چه چیزهایی را به ما میگویند؟
میانگینهای متحرک نمایی دوازدهروزه و بیستوششروزه در تحلیل کوتاهمدت از پُرکاربردترین میانگینهای متحرک میباشند. میانگینهای متحرک دوازده و شانزدهروزه برای استفاده در ساخت اندیکاتورهایی مانند «اندیکاتورهای همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک -Moving average convergence divergence – MACD» و «اندیکاتور نوسانسنج درصد قیمتی – Percentage Price oscillator – PPO» استفاده میشود. بهطور کلی، اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی پنجاهروزه و دویستروزه بهعنوان نشانگرهایی جهت شناسایی روندهای طولانی مدت استفاده میشوند. زمانی که قیمت میانگین متحرکی نمایی دویستروزه را رد میکند، یک سیگنال در مورد بازگشت روند (Trend Reversal) صادر میشود.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، استفاده از میانگینهای متحرک را بسیار کاربردی میبینند؛ البته در صورتی که از آنها درست استفاده شود. با این وجود، آنها همچنین متوجه این موضوع میشوند که سیگنالهای تولیدشده توسط این میانگینهای متحرک ممکن است بهصورت نادرستی تفسیر گردند. تمامی میانگینهای متحرکهای استفاده شده در تحلیل تکنیکال، بهمانند بسیاری از انواع اندیکاتورها؛ دچار تأخیر (Lagging) میباشند.
درنتیجه، استنتاجهای انجامشده از اعمال کردن یک میانگین متحرک در یک نمودار خاص بازاری باید قادر باشد تا یک حرکت در قیمت را تأیید کرده و یا میزان قدرت آن را نشان دهد. زمان مناسب برای ورود به بازار معمولاً زودتر از موقعی رخ میدهد که میانگینهای متحرک بهشما تغییرات در بازار را نشان میدهند.
یک میانگین متحرک نمایی بهمنظور کم کردن اثرات این تأخیر در برخی از شرایط مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی در محاسبات خود به آخرین دیتاهای ورودی، وزن بیشتری میبخشد؛ باعث شدیدتر نشان داده شدن حرکات اخیر قیمت میشود و بههمین دلیل میانگینهای متحرک نمایی نسبت به اطلاعات آخر قیمت حساسیت بیشتری دارند. این موضوع مطلوبی بهخصوص در هنگام استفاده از میانگینهای متحرک نمایی برای پیدا کردن سیگنال ورودی به یک معامله میباشد.
به مانند دیگر اندیکاتورهای میانگین متحرک، میانگینهای متحرک نمایی در بازارهای رونددار (Trending Markets) بسیار بهتر کار میکند. زمانی که بازار در یک روند صعودی و مداوم رو به بالا میباشد، میانگین متحرک نمایی نیز خطی رو به بالا است و یا در حالت عکس، میانگین متحرک نمایی در بازارهای نزولی خطی رو به پایین خواهد بود. یک معاملهگر هوشیار به ارتباط بین جهت خط میانگین متحرک نمایی و نرخ تغییرات هر یک از کندلها با کندل بعدی توجه میکند. برای مثال، در نظر بگیرید که حرکات قیمتی در یک روند صعودی شروع به تضعیف شدن میکند و بازگشت قیمتی رخ میدهد. از دیدگاه هزینه فرصت (Opportunity cost) ممکن است این زمان زمانِ مناسبی برای انجام سرمایهگذاریهای بیشتر (More bullish investments) باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثالهایی از نحوه استفاده میانگینهای متحرک نمایی
میانگینهای متحرک نمایی معمولاً بههمراه دیگر اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید کردن حرکات مهم قیمتی محاسبه میانگین متحرک در بازار و همچنین سنجیدن اعتبار آنها استفاده میشود. برای معاملهگرانی که به صورت کوتاهمدت و روزانه کار کرده و در بازارهایی با حرکات سریع معامله میکنند، میانگینهای متحرک نمایی کاربردهای بیشتری دارند. معمولاً معاملهگران از میانگینهای متحرک نمایی برای تأیید معامله خود استفاده میکنند. اگر یک میانگین متحرک نمایی در یک نمودار روزانه نشان از یک روند صعودی قدرتمند دهد، ممکن است استراتژی یک معامله روزانه، تنها معامله کردن در جهت خرید باشد.
تفاوت بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده
تفاوت اصلی بین میانگینهای متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده در حساسیتی است که هر یک از آنها نسبت به اطلاعات بهکار رفته در آنها نشان میدهند.
بهطور دقیقتر، میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات اخیر قیمتی میدهند، در حالی که میانگینهای متحرک ساده وزن یکسانی را نسبت به تمامی اطلاعات ورودی میدهند. این دو میانگین شبیه بهیکدیگر هستند زیرا که هر دوی آنها به شیوه یکسان تفسیر میشوند و هر دویشان محاسبه میانگین متحرک نیز توسط معاملهگران تکنیکال برای هموار کردن نوسانات قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری را بر اطلاعات اخیر قیمتی نسبت به اطلاعات قدیمی آن قرار میدهند، نسبت به آخرین تغییرات قیمتی واکنش بیشتری را نشان میدهند. در حالی که چنین واکنشهای سنگینی را از میانگینهای متحرک ساده شاهد نخواهیم بود. این باعث بهروزتر بودن میانگینهای متحرک نمایی نسبت به میانگینهای متحرک ساده میشود و به ما این توضیح را میدهد که چرا استفاده از این نوع میانگینهای متحرک در بین بسیاری از معاملهگران رایجتر است.
محدودیتهای میانگینهای متحرک نمایی
بهطور واضح مشخص نیست که در چه زمانی باید تأکید بیشتری بر روی اطلاعات قیمتی روزهای اخیر در بازهٔ زمانی داده شده داشته باشیم. بسیاری از معاملهگران باور دارند که اطلاعات جدید، وضعیت کنونی روند و یا سهم را بهتر از اطلاعات قدیمی آن نشان میدهند. در همین حین، دیگر افراد این احساس را دارند که وزندهی بیش از حد به اطلاعات اخیر، ممکن است نوعی تعصب را بهوجود بیاورد که این خود منجر به ایجاد اخطارهای غلط میگردد.
بهطور مشابه، میانگین متحرک نمایی بهطور کامل بر روی اطلاعات تاریخی اتکا دارد. بسیاری از اقتصاددانان باور دارند که بازارها بهصورت بهینه (Efficient market hypothesis) رفتار میکنند، این بدین معنی است که قیمتهای کنونی بازار تمامی اطلاعات در دسترس و مورد نیاز را از قبل در خود بازتاب کردهاند. اگر بازارها نیز در واقع بهینه باشند، استفاده از اطلاعات تاریخی نمیتواند به ما چیزی را در مورد جهت حرکت آینده قیمت بگوید.
محاسبه میانگین متحرک
شرح مساله
میانگین متحرک یا moving average به چند محاسبه میانگین متحرک دسته تقسیم میشود که سادهترین آنها میان متحرک ساده است.
برای محاسبه میانگین متحرک باید بازه زمانی مورد نظر را مشخص کنیم. مثلا میانگین فروش در 3 روز گذشته.
به جدول زیر توجه بفرمایید:
میانگین متحرک فروش سه روز و چهار روز گذشته در جدول فوق قابل مشاهده است.
بطور مثال مقدار میانگین متحرک سه روزه برای روز چهارم برابر است با جمع فروش سه روز گذشته تقسیم بر سه. یعنی 3/(10+12+13)
و برای روز ششم میانگین متحرک 4 روزه برابر است با جمع فروش چهار روز گذشته و تقسیم آنها بر چهار. یعنی 10+12+13+16 تقسیم بر 4 که برابر است با 12.7
در نمودار زیر، خط قرم رنگ مربوط به میانگین متحرک ساده (میانگین فروش سه روز گذشته) است و خط آبی رنگ نیز میزان فروش است
راه حل در SQL Server 2012
توسط توابع window این مساله را به سادگی میتوانیم حل کنیم. همانطور که مشاهده میشود در تصویر زیر. کافیست ما به سطرهایی در بازهی سه سطر قبل تا یک سطر قبل (برای میانگین متحرک سه روزه) دسترسی پیدا کرده و میانگین آن را بگیریم.
ابتدا این جدول را ایجاد و تعدادی سطر برای نمونه در آن درج کنید:
قلب query دستور ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND 1 PRECEDING میباشد.
به این معنا که سطرهایی در بازهی سه سطر قبل و یک سطر قبل را در Window انتخاب کرده و عمل میاگنین گیری را بر اساس مقادیر مورد نظر انجام بده.
راه حل در SQL Server 2005
به درخواست یکی از کاربران من راه حلی را پیشنهاد میکنم که جایگزین مناسبی برای روش قبلی است در صورت عدم استفاده از نسخه 2012. توابع window در اینگونه مسائل بهترین عملکرد را خواهند داشت.
FOR FUN
توسط توابع Analytical ای چون LAG نیز میتوان اینگونه مسائل را حل نمود. بطور مثال توسط تابع LAG به یک مقدار قبلی، دو مقدار قبلی و سه مقدار قبلی دسترسی پیدا کرده و آنها را با یکدیگر جمع نموده و تقسیم بر تعدادشان میکنیم یعنی:
امتیاز ۵,۰۰ از ۵ توسط ۱ نفر
نظرات مطلب جاری به دلیل پایان دوره پشتیبانی آن بسته شدهاند. البته کاربرانی با حداقل دو مطلب ارسالی در سایت، به پشتیبانی کلیه مطالب دسترسی خواهند داشت.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟ آشنایی با اندیکاتور Moving Average
میانگین متحرک یا Moving Average از اندیکاتور های روندی است که در این مقاله قصد داریم ضمن معرفی به بررسی کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال بپردازیم. همراه داتیس نتورک باشید.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
Moving Average از اندیکاتور های روندی است.
میانگین متحرک یا Moving average یکی از اندیکاتورهای مهم و مورد استفاده فراوان در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمتی کمک میکند تا سرمایهگذار بتواند تصویر بهتری از متوسط قیمت و روند قیمتی را ترسیم کند.
میانگین متحرک یکی از شاخصهای قیمتی دنباله رو است، چراکه متوسط قیمت سهام در گذشته را نشان میدهد (برای مثال 50، 100 یا 200 روز گذشته). دو نوع میانگین متحرک وجود دارد:
- 1- میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average
- 2- میانگین متوسط تصاعدی یا Exponential Moving Average
میانگین متحرک ساده تنها متوسطی از قیمت سهام در بازه زمانی مورد نظر است.
ولی نحوه محاسبه میانگین متحرک تصاعدی بصورتی است که هرچه قیمت به انتهای بازه زمانی (قیمت فعلی) نزدیکتر میشود، وزن سنگینتری را در محاسبه میانگین ایفا میکند.
به بیانی دیگر میانگین متحرک تصاعدی همان میانگین وزنی متوسط قیمت است که قیمتهای اخیر وزن بیشتری را در محاسبه در بردارند.
هرچند که نحوه محاسبه این شاخصها مهم نیستند چراکه بسیاری از سایتها آن را برای شما فراهم میکنند.
Moving Average اندیکاتور روندی است!
اندیکاتور میانگین متحرک، از اندیکاتورهای روندی است که از دادههای قیمت بهره میبرد.
در نظر داشته باشید که اندیکاتور میانگین متحرک قیمت آینده را پیشبینی نمیکند، بلکه مسیر فعلی را مشخص مینماید.
تحرک و نوسان میانگینهای متحرک نسبت به قیمت کمتر است.
زیرا بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میگردند.
پس میانگینهای متحرک کمک میکنند تا حرکات قیمت بهصورت نرم و هموارتر مشاهده شوند و نویزهای قیمت نیز گرفته شود.
این اندیکاتور پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر نظیر باندهای بولینگر، مکدی و … هستند.
اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی، دو نوع میانگین متحرک پرطرفدار به شمار میآیند.
این میانگینهای متحرک معمولاً برای تشخیص مسیر قیمت، روند و یافتن مناطق احتمالی مقاومت و حمایت به کار برده میشوند.
بهطور خلاصه میانگین متحرک، یک اندیکاتور پیرو روندی است و به همین خاطر در سیگنال دهی با تأخیر عمل میکند.
شاید در نگاه اول برای بسیاری از معاملهگرانی که به دنبال سیگنالیابی هستند،
چنین ویژگی خیلی خوشایند نباشد.
اما اگر شما هم جزو افرادی هستید که با روند معامله میکنند، میانگین متحرک میتواند اطلاعات مفیدی در اختیار شما قرار دهد.
میانگینهای متحرک شما را مجاب خواهد کرد که همراه با روند معامله کنید.
همانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال نباید از اندیکاتور MA بهتنهایی استفاده کنید،
شاید ترکیب میانگین متحرک با اندیکاتور RSI بتواند سیگنالهای بهتری صادر کند.
سعی کنید در کنار اندیکاتور یا سبکی که برای تحلیل و معامله استفاده میکنید، میانگین متحرک را هم اضافه کنید.
بهمرور زمان به مزایای استفاده از میانگین متحرک پی خواهید برد.
امیدواریم مقاله آشنایی با اندیکاتور میانگین متحرک برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
درک میانگین متحرک نمایی (EMA) در مقابل میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) از این لحاظ که هرکدام روندها را اندازه می گیرند ، شبیه به هم هستند . این دو میانگین نیز مشابه هستند زیرا به همان روشی تفسیر می شوند و معامله گران تکنیکال معمولا از هر دوی آنها برای کنترل نوسانات قیمت استفاده می کنند .
تفاوت هایی بین این دو میانگین متحرک وجود دارد . تفاوت اصلی بین EMA و SMA حساسیتی است که هر یک به تغییرات داده های استفاده شده در محاسبه آن نشان می دهد .
SMA میانگین داده های قیمت را محاسبه می کند ، در حالی که EMA وزن بیشتری به داده های فعلی می دهد . جدیدترین داده های قیمت با میانگین های متحرک قیمت تأثیر کمتری خواهند داشت .
به طور دقیق تر ، میانگین متحرک نمایی وزنه بالاتری به قیمت های اخیر می دهد ، در حالی که میانگین متحرک ساده برای همه مقادیر وزن برابر را تعیین می کند .
میانگین متحرک SMA
از آنجا که EMA ها نسبت به داده های قدیمی وزن بیشتری را نشان محاسبه میانگین متحرک می دهند ، نسبت به SMA ها به آخرین تغییرات قیمت واکنش بیشتری نشان می دهند ، این امر باعث می شود نتایج حاصل از EMA به موقع تر انجام شود و دلیل اینکه میانگین EMA میانگین ترجیحی بسیاری از معامله گران است، همین می باشد .
همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است ، ممکن است معامله گرانی که دیدگاه کوتاه مدت دارند ، به این که از کدام میانگین استفاده می شود اهمیتی ندهند ، زیرا تفاوت بین این دو میانگین فقط یک سنت است . از طرف دیگر ، معامله گرانی که چشم انداز طولانی تری دارند باید بیشتر به میانگینی که استفاده می کنند توجه نمایند زیرا مقادیر ممکن است با چند دلار متفاوت باشد ، این اختلاف قیمت کافی است تا در نهایت اثرگذار بر بازده واقعی باشد ، به ویژه هنگامی که شما در حال ترید میزان زیادی سهام یا ارز هستید .
همانند تمام شاخص های تکنیکال ، هیچ یک از میانگین ها وجود ندارد که یک تریدر بتواند برای تضمین موفقیت در ترید استفاده کند .
میانگین متحرک ساده
SMA متداول ترین نوع میانگین است که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و با تقسیم مجموع یک مجموعه قیمت بر تعداد کل قیمت های موجود در این محاسبه میانگین متحرک مجموعه محاسبه می شود . به عنوان مثال ، می توان میانگین متحرک هفت دوره را با جمع کردن هفت قیمت زیر با هم و تقسیم نتیجه بر هفت محاسبه کرد ( همچنین به عنوان میانگین محاسبه نیز شناخته می شود ).
با توجه به سری قیمت ها :
10 دلار ، 11 دلار ، محاسبه میانگین متحرک 12 دلار ، 16 دلار ، 17 دلار ، 19 دلار ، 20 دلار
محاسبه SMA به این شکل است :
10 دلار + 11 دلار + 12 دلار + 16 دلار + 17 دلار + 19 دلار + 20 دلار = 105 دلار
صفر تا صد تحلیل تکنیکال با مووینگ اوریج
در مفهوم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، اندیکاتورها همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند و در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را میتوان پایهایترین اندیکاتورها بهحساب آورد. اساساً اندیکاتورها در ۳ دستهبندی اندیکاتورهای Trend (روند نماها یا تعقیب کننده قیمت)، Oscillator (نوساننماها) و اندیکاتورهای Volumes (حجمی) قرار میگیرند و دراینبین مووینگ اوریج در حقیقت میانگینی از قیمتها یا دادهها در یک بازه زمانی بخصوص است که بهعنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی استفادهشده و از آن در تشخیص روندهای قیمتی بهکار گرفته میشوند.
از طرفی مووینگ اوریج به عنوان مادر اندیکاتورها شناخته میشود و بهنوعی بسیاری از اندیکاتورها، نشئت گرفته از این اندیکاتور هستند و درنتیجه میتوان بیان داشت که این اندیکاتور از اهمیت فوقالعاده زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردار است. ازاینرو در این مطلب قصد داریم تا مفصلاً به مفهوم کلی این اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که در تحلیل تکنیکال دارد بپردازیم.
فهرست عناوین مقاله
مووینگ اوریج (Moving Average) چیست؟
مووینگ اوریج یا میانگین متحرک به اندیکاتورهایی گفته میشود که نوسانات قیمتی را فیلتر کرده و بهصورت هموار در جهت روند بازار حرکت میکند. این اندیکاتور جهت آینده قیمت را پیشبینی نکرده و جهت فعلی آن را تعیین میکنند. ازاینرو به علت اتکای این اندیکاتور به گذشته قیمت، بهنوعی کند و تأخیری بهحساب میآید. از طرفی مووینگ اوریج در فیلتر کردن نوسانات شدید قیمتی و هموار کردن روندها، کاربرد زیادی دارد. علاوه بر این، این اندیکاتور اساس ساخت بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مثل باندهای بولینگر، اندیکاتور مکدی (MACD) و اسیلاتور مک کلان (McClellan) بهحساب میآید.
مووینگ اوریج که با نماد اختصاری MA نمایش داده میشود، در دسته اندیکاتورهای تعقیبکننده قرار دارد و نوسانات بازار را به خطی صاف و ملایم بدل میکند و بهنوعی یک اندیکاتور پیرو روندها بهحساب میآید. دقت کنید که این اندیکاتور تأخیر دارد و این بدین معنی است که در توصیف وضعیت فعلی بازار نیز باکمی تأخیر عمل میکند و در حقیقت علت این تأخیر نیز بهدست آمدن آن از محاسبه قیمتهای پیشین است.
اساساً از مووینگ اوریجها در راستای شناسایی جهت روند یا تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده میشود. در تصویر زیر میتوانید نمودار قیمتی با ۲ اندیکاتور SMA و EMA را مشاهده کنید.
حال احتمالاً برای شما سؤال پیشآمده محاسبه میانگین متحرک محاسبه میانگین متحرک که SMA و EMA به چه معنا هستند. جهت دریافت پاسخ خود، در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی انواع اندیکاتور مووینگ اوریج بپردازیم.
انواع اندیکاتور مووینگ اوریج
بهطور کلی مووینگ اوریج دارای انواع مختلفی است که ۲ نوع از آن به نسبت دیگر انواع آن دارای کاربرد بیشتری در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و این دو عبارتاند از میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) که در ادامه به معرفی و بررسی هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
مووینگ اوریج ساده (SMA)
این اندیکاتور که اختصاراً با نماد SMA نمایش داده میشود، سادهترین حالت محاسبه میانگین است و در آن قیمتها در بازههای زمانی مشخصی باهم جمع شده و حاصل آنها، بر تعداد این بازههای زمانی تقسیم میشود. در این اندیکاتور، شما قادر هستید تا نوع قیمت را انتخاب کرده و بر اساس راهبُرد معاملاتی خود، از انواع قیمتها مثل قیمتهای باز (Open)، قیمتهای بسته (Close) قیمتهای پایانی، بالاترین و پایینترین قیمت و … نیز استفاده کنید.
از طرفی اندیکاتور SMA، پرکاربردترین و درعینحال موردانتقادترین روش محاسبه میانگین بهحساب میآید. مثلاً ازجمله معایبی که به مووینگ اوریج ساده وارد است میتوان به این اشاره کرد که این اندیکاتور میان قیمتهای گذشته و اخیر تمایز قائل نشده و خروجی سیگنال کندی نیز دارد. بهطور مثال اگر میانگین ساده پنجاه روز اخیر را برای یک سهم یا دارایی حساب کنیم، میان قیمت روز نخست و پنجاهم، هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت. برای درک بهتر فرض کنید که قیمت در روز اول دو هزار دلار است و در روز پنجاهم چهار هزار دلار و در طی این مدت، دو هزار دلار افزایش قیمت داشتهایم. حال تصور کنید که قیمت در روز نخست چهار هزار دلار و در روز پنجاهم دو هزار دلار است و در طی این مدت دو هزار دلار کاهش داشتهایم. بااینکه این ۲ شرایط کاملاً عکس یکدیگر هستند، ولی نتیجه حاصله از SMA در هر ۲ حالت یکسان است.
در ادامه میتوانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:
SMA=P1+P2+..+Pn/n
درواقع این ایراد باعث شده تا تحلیلگران از نوع دیگری از مووینگ اوریج بنام مووینگ اوریج نمایی جهت محاسبه میانگین قیمت استفاده کنند که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
مووینگ اوریج نمایی (EMA)
این اندیکاتور که اختصاراً با EMA نمایش داده میشود جهت برطرف کردن مشکل SMA طراحیشده و در حقیقت بیشتر تمرکز آن بر روی قیمتهای اخیر است و نسبت به تغییرات قیمتی اخیر واکنش سریعتری از خود نشان میدهد. به بیانی دیگر، این اندیکاتور، به دلیل افزایش تأثیر قیمتهای اخیر محاسبه میانگین متحرک در محاسبات آن، از محبوبیت بسیار بالاتری در میان تحلیلگران برخوردار است و علت این محبوبیت نیز خروجی سیگنال سریعتری است که دارد.
در ادامه میتوانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:
EMA(t)=(Price(t)*k)+[EMA(y)*(1-k)]
فرمول محاسبه ضریب وزنی
K=2/(n+1)
پیشنهاد میکنیم مقاله نکات مهم درباره خط روند در بورس را مطالعه کنید.
کاربرد مووینگ اوریج
میانگین متحرک یا ma به طور گستردهای در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در واقع یک ابزار تحلیل در بازار بورس است. از مووینگ اوریج برای سرمایه گذاری و سود بردن از الگوهای تغییر قیمت اوراق بهادار استفاده میشود. به طور کلی، تحلیلگران بازار بورس از میانگین متحرک برای تشخیص اینکه آیا در حرکت یک اوراق بهادار تغییر رخ میدهد یا خیر، مانند تشخیص یک حرکت نزولی ناگهانی در قیمت اوراق بهادار استفاده میکنند.
در مواقع دیگر، تحلیلگران از میانگین متحرک برای تأیید سوء ظن خود مبنی بر اینکه ممکن است تغییری در حال رخ دادن باشد، استفاده میکنند. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود باشد، ممکن است به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود.
انواع مووینگ اوریج
Moving average را میتوان به روشهای مختلفی محاسبه کرد. میانگین متحرک ساده پنج روزه یا SMA پنج قیمت اخیر بسته شدن روزانه را با هم جمع میکند و این رقم را بر پنج تقسیم مینماید تا میانگین جدیدی روزانه به دست بیاید. هر میانگین به بعدی متصل میشود و خط جریان منفرد را ایجاد مینماید.
یکی دیگر از انواع محبوب میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی یا EMA است. محاسبه آن پیچیدهتر است، زیرا وزن بیشتری را برای قیمتهای اخیر اعمال میکند. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA ۵۰ روزه را روی یک نمودار ترسیم کنید، متوجه خواهید شد که EMA سریعتر از SMA به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد و علت آن وزن اضافی در دادههای قیمت اخیر است.
نرم افزار رسم نمودار و پلتفرمهای معاملاتی محاسبات را انجام میدهند و برای استفاده از مووینگ اوریج نیازی به محاسبه دستی نیست. MA ها نسبت به یکدیگر برتری ندارند و هر کدام در جایگاه خود کاربرد دارند.
یک EMA ممکن است برای مدتی در یک بازار سهام یا مالی به کار برود، و در زمانهای دیگر یک SMA ممکن است بهتر عمل کند. بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک نیز نقش مهمی در میزان موثر بودن آن (صرف نظر از نوع اندیکاتور) دارد. Moving average به سه دسته ساده، نمایی و وزن دار تقسیم میشود.
نحوه محاسبه انواع مووینگ اوریج
برای محاسبه میانگین متحرک ۵ روزه ساده، در واقع میانگین قیمت سهام در ۵ روز گذشته محاسبه میگردد. فرمول میانگین متحرک بسیار ساده است و در هر نقطه از زمان میتوان آن را محاسبه کرد. در فرمول، میتوان با محاسبه میانگین تعداد معینی از دورههای مربوط به آن زمان را به دست آورد. فرمول میانگین متحرک ساده، یک فرمول میانگین معمولی در دوره زمانی مشخصی است.
برای محاسبه میانگین متحرک وزنی، از فرمول میانگین وزنی استفاده میکنیم. یعنی قیمت در روزهای گدشته ضرب در وزن آن میشود و این اعداد با هم جمع میشوند و میانگین گرفته میشود. دادههای اخیر در این محاسبه، وزن بیشتری دارند. قیمتهای دورههای مختلف در وزن خود ضرب شده و با هم جمع میشوند.
وزن در نقاطی که مربوط به قیمتهای گذشته هستند کمتر است و در نتیجه این قیمتها تأثیر کمتری در مقدار نهایی میانگین وزندار دارند. قیمتهای اخیر در محاسبه میانگین وزن دار اثر بیشتری دارند. محاسبه مووینگ اوریج بستگی به این دارد که چه نوعی از این اندیکاتور را میخواهید محاسبه کنید.
در میانگین متحرک نمایی یک عامل ضرب داریم که وزن بیشتری را به قیمتهای اخیر اختصاص میدهد. این عامل ضرب حاصل تفریق مقدار نقطه داده فعلی و میانگین متحرک نمایی در دوره قبل است. به یاد داشته باشید که نیازی به محاسبه دستی این مقادیر نیست و همه آنها توسط برنامهها محاسبه میشوند.
بهترین اعداد (اعداد طلایی مووینگ اوریج)
معروفترین و کاربردیترین اعداد به کار رفته در میانگین متحرک، اعداد ۲۰۰، ۱۰۰، ۵۰، ۲۰ و ۱۰ هستند. این اعداد را میتوان به شکل ترکیبی یا تکی استفاده کرد. به این مجموعه اعداد، اعداد طلایی Moving average میگویند. علاوه بر اعداد ذکر شده، میتوان از اعداد فیبوناچی نیز استفاده کرد زیرا در MA کاربرد زیادی دارند.
روش ترسیم میانگین متحرک
از MA در بازارهای روند دار استفاده میشود زیرا این اندیکاتور در بازارهای رنج خطای زیادی را نشان میدهد. در شکل زیر، خط قرمز در واقع MA است که برای یک روند نزولی رسم شدهاست. در این روند نزولی، اندیکاتور بالای روند قرار گرفتهاست و دقیقا مثل یک خط روند متحرک عمل نموده است.
وقتی ما یک خط روند داریم و میانگین متحرک زیر قیمت است، زمانهایی که قیمت شروع به فاصله گرفتن از مووینگ اوریج میکند، یعنی شاهد یک حرکت جنبشی هستیم. این یک نشانه خوب است و به ما نشان میدهد که روند خوبی در حال سپری شدن است. برعکس، هنگامی که نمودار قیمت و میانگین متحرک به هم نزدیک میشوند، نشان میدهد که باید حرکات بعدی خود را حساب شده انجام دهیم زیرا روند در حال تغییر است.
بهترین تنظیمات اندیکاتور مووینگ اوریج
بعد از انتخاب مووینگ اوریج مورد نظرتان، باید تعیین کنید که در معاملات روزانه شرکت می کنید یا معاملات معمولی و به دنبال آن نیز باید هدف و دلیل استفاده از مووینگ اوریج را مشخص نمایید. به دلیل اینکه بسیاری از معاملهگران از مووینگ اوریج استفاده میکنند، بنابراین قابل مشاهده است که قیمت گذاریها نیز براساس آنها صورت می پذیرد.
این موضوع یک نکته بسیار مهم را هنگام معامله با اندیکاتورها مطرح میکند و آن این است که برای رسیدن به بهترین نتایج باید متداول ترین مووینگ اوریج ها را در نظر داشته باشید.
بهترین دورههای مووینگ اوریج مناسب برای معاملات روزانه آن دسته هستند که علاوه بر سریع بودن، با تغییرات قیمت نیز واکنش نشان ندهد. به همین دلیل معمولا برای معاملهگران روزانه بهتر است در وهله اول از EMA استفاده کنند.
در بهترین دورهها برای معاملات نوسانی هر یک از معاملهگران سوئینگ رویکرد بسیار متفاوتی دارند. به همین دلیل در بازه های زمانی بالاتر که ۴ ساعت در روز است، معامله میکنند و با اینکار معاملات را برای مدت زمان طولانیتری نگه میدارند.
بنابراین، معاملهگران نوسان ابتدا باید یک SMA را انتخاب کرده و از مووینگ اوریجهای دوره بالاتر برای جلوگیری از نویز و سیگنال های سریع استفاده کنند.
به گفته مارتی شوارتز مووینگ اوریج ۱۰ روزه (EMA) شاخصی عالی برای تعیین روند اصلی است. وجود این شاخص در معاملات ضروری است و معاملهگران اگر در سمت صحیح میانگین متحرک باقی بمانند، بهترین احتمال موفقیت را به دست میآورند.
زمانی که معاملهگران بالای ۱۰ روز معامله میکنند بازار در حالت مثبت است و باید به فکر خرید باشند. برعکس آن، معاملات زیر میانگین قرار دارند که بازار را در حالت منفی قرار میدهند و معاملهگران در این زمانها باید به فروش فکر کنند.
همچنین به عنوان معاملهگران نوسانی میتوانید از مووینگ اوریج ها به عنوان فیلترهای جهتدار استفاده کنید. صلیب طلایی و صلیب مرگ سیگنالی است که زمانی اتفاق میافتد که مووینگ اوریج دوره های ۲۰۰ و ۵۰ روزه به طور عمده در نمودارهای روزانه استفاده شود. با این روش شما میتوانید ببینید که مووینگ اوریج های متقاطع میتوانند در تحلیل و انتخاب یک بازار مناسب به شما کمک کنند.
سومین چیزی که مووینگ اوریجها میتوانند در آن به شما کمک کنند، معاملات حمایتی و مقاومتی و همچنین توقف جایگاه سازی است. به دلیل پیشگویی خودشکوفایی اغلب مووینگ اوریج محبوب به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی کار میکنند. در کنار آنها روند کار در مقابل دامنهها قرار میگیرد که نشان میدهند مووینگ اوریج در بازارهای متغیر کار نمیکند.
وقتی قیمت بین حمایت و مقاومت در نوسان است، معمولاً مووینگ اوریج جایی در وسط آن محدوده می شود و قیمت توجه چندانی به آن ندارد. این بدان معناست که در طول محدوده، میانگینهای متحرک محاسبه میانگین متحرک کاملا اعتبار خود را از دست میدهند، اما به محض اینکه قیمت شروع به رشد و نوسان کرد، مجددا با عنوان حمایت و مقاومت، دوباره عمل می کنند.
باندهای بولینگر راهی دیگر برای تنظیم و استفاده از مووینگ اوریج ها هستند که یک شاخص فنی بر اساس آنها به شمار می روند. مووینگ اوریج ۲۰ دوره و باندهای بیرونی نوسان قیمت در وسط باندهای بولینگر اندازه گیری می شوند. معمولا در طول بازه ها، قیمت در اطراف مووینگ اوریج نوسان می کند، اما باندهای بیرونی همچنان بسیار مهم هستند زیرا شرایط پیش بینی را با مشاهده قیمت باند های بیرونی را در طول یک محدوده نشان میدهد.
بنابراین، حتی اگر مووینگ اوریجها اعتبار خود را در طول بازهها از دست بدهید، باندهای بولینگر ابزاری فوق العاده هستند که همچنان به شما این امکان را می دهند تا بتوانید قیمت را به طور موثر تجزیه و تحلیل کنید. باندهای بولینگر به شما کمک میکنند تا در معاملات باقی بمانید. در طول یک دوره قوی، قیمت معمولاً از مووینگ اوریج خود فاصله میگیرد اما همچنان نزدیک به باند بیرونی حرکت میکند.
زمانی که قیمت مووینگ اوریج را از دوره خارج کند این کار میتواند نشان دهنده تغییر جهت روند آن باشد. به علاوه هر زمان که در طول یک روند نقض باند بیرونی مشاهده شود اغلب پیشبینیکننده مورد نظر از نوع بازگشتی است با این حال، تا زمانی که مووینگ اوریج شکسته نشود، معنای بازگشتی ندارد.
افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نرمافزار متاتریدر
جهت افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نمودارهای متاتریدر خود میتوانید از مسیر تعیینشده در زیر اقدام کنید: