فارکس در افغانستان

آشنایی با تحلیل تکنیکال

با این توضیحات، آیا روش تحلیل بنیادی برای تجزیه‌وتحلیل قیمت سهام مناسب‌تر است یا روش تحلیل تکنیکال؟

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در چیست؟

قطعاً سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، بهترین روش برای رسیدن به سودآوری بیشتر است. برخی از افراد ترجیح می‌دهند که در سن بازنشستگی وارد این بازار های مالی شوند و به نوعی هم خود را سرگرم کنند و هم سرمایه خود را بیشتر کنند. البته جوانان زیادی هم وجود دارند که وارد این بازارهای مالی می‌شود و هم‌زمان با کسب و کار خود در این بازارها هم درآمدزایی می‌کنند و ترجیح می دهند بخشی از درآمد خود را وارد سرمایه گذاری کنند.

اگر می‌خواهید در آشنایی با تحلیل تکنیکال این بازارهای سرمایه رشد خوبی داشته باشید و به موفقیت برسید حتماً باید با روش‌های تحلیل بازار به خوبی آشنا شوید. در غیر این صورت نه تنها سودآوری برای شما نخواهد داشت بلکه متحمل ضرر هم خواهیم شد. تحلیل های بسیار زیادی برای بازارهای سرمایه وجود دارد که از مهمترین آنها می‌توان به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی اشاره کرد.

شما با توجه به این دو تحلیل باید بتوانید استراتژی های خود را به تصمیمات واقعی تبدیل کنید. این تصمیمات همان تصمیم های خرید و فروش در بازارهای سرمایه هستند. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بپردازیم.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

آیا تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باهم متفاوت هستند؟

همیشه برای اینکه بتوانیم دو چیز را با یکدیگر مقایسه کنیم و تفاوت آنها را متوجه شویم حتماً باید در ابتدا آنها را درک کنیم و به خوبی آنها را بشناسیم. در مورد این دو تحلیل هم همین موضوع وجود دارد، بهتر است قبل از هر چیزی به شناخت و تحلیل بپردازید. توجه داشته باشید که هر کدام از این دو نوع تحلیل بر اساس اطلاعات خاصی بنا شده اند.

هر کدام از این تحلیل ها هدف اصلی و نهایی پیش بینی روند تغییر قیمت ها در سهام بورس، ارز دیجیتال و … را دارند. البته عملکرد این دو تحلیل با یکدیگر متفاوت است در ادامه این مقاله سعی داریم در ابتدا به شناخت این دو تحلیل و سپس به تفاوت های آنها بپردازیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

نام دیگر تحلیل بنیادی، تحلیل فاندامنتال است که بر پایه ارزش ذاتی یک سهم بنا شده است. در واقع باید بدانید که شرکت‌ها دارای سهام هایی هستند که این سهام ها در هر بازه زمانی دارای ارزش ذاتی مشخصی هستند. به طور کلی در بازار سرمایه، ارزش این سهام ها به زودی مشخص می شوند. اما با کمک از تحلیل بنیادی می‌توانیم این موضوع را خیلی سریع تر متوجه شویم و تصمیم به خرید یا فروش آن سهم در آن بازه زمانی بگیریم.

تحلیل بنیادی سهام های شرکت را بر اساس ارزش‌های بنیادی آن تحلیل می‌کند به این صورت که می توان سود و یا زیان، بدهی ها و دیگر پارامترهای سهام آن شرکت را مورد بررسی قرار داد که تمامی این موارد جزء ارزش آن شرکت به حساب می آیند و می توان ارزش هر سهم را با این پارامترها مشخص کرد. در نتیجه شما می توانید به کمک تحلیل بنیادی با به کارگیری ارزش نسبی دارایی های مختلف به ارزش واقعی سهام شرکت ها بپردازید.

سعی می کنیم این موضوع را با یک مثال ساده بهتر بیان کنیم. تصور کنید که یک شرکتی به ازای هر سهم حدود 20000 تومان سود آوری دارد. در نتیجه می توانیم بگوییم که ارزش سهام این شرکت نسبت به شرکت دیگری که به ازای هر سهم 10000 تومان سود آوری دارد، دو برابر است. این مثالی که برای شما توضیح داده‌ایم تنها یک برداشت سطحی است و اگر بخواهیم آن سهم را از لحاظ بنیادی و اصول بررسی کنیم حتماً باید از تحلیل بنیادی کمک بگیریم.

همان طور که در قسمت بالاتر هم توضیح داده ایم در تحلیل فاندامنتال و یا بنیادی سرمایه‌گذاران حتماً باید اطلاعات مختلفی از سهام یک شرکت و خود آن شرکت به دست آورند. جریان نقدی تنزیل شده، مدل قیمت گذاری دارایی، ارزش نسبی دارایی، سودآوری و زیان سهام آن شرکت و … همگی از جمله مواردی هستند که در پیش بینی رفتار بازار به سرمایه‌گذاران کمک شایانی می‌کنند. در ادامه سعی داریم به بررسی تحلیل تکنیکال و درک آن بپردازیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دارای تفاوت های بسیار زیادی هستند اما از اصلی‌ترین این تفاوت ها می توان به این موضوع اشاره کرد که در تحلیل تکنیکال برخلاف تحلیل فاندامنتال بر روی روند تغییرات قیمت دارایی تمرکز می شود. بر طبق این نوع تحلیل تغییرات قیمت بیشتر از الگوهای خاص پیروی می کنند که این الگوها به طور کاملا واضح با تحلیل نمودار قیمت و حجم معاملات مشخص می شوند. در ادامه سعی داریم با توضیح یک مثال اطلاعات بیشتر در مورد معرفی تحلیل تکنیکال به شما بدهیم.

برای مثال تصور کنید که نمودار میانگین متحرک قیمت یک سهم در یک شرکت در دوره ۵۰ روزه مشخص شده است. در این بین نمودار میانگین متحرک قیمت همان سهم در دوره ای طولانی تر مثلاً ۲۰۰ روزه بررسی شده است و مشخص شده است که قیمت آن در دوره ۵۰ روزه پیشی گرفته است. در این صورت می‌توان متوجه شد که بهترین فرصت برای خرید آن سرمایه است و در واقع این فرصت را تحلیل تکنیکال به شما نشان داده است.

البته برعکس این موضوع هم امکان پذیر است و شما تصور کنید اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه کاهش پیدا کند در این صورت تحلیل آشنایی با تحلیل تکنیکال گران تکنیکال آن سهم را هشداری برای فروش می دانند. در تحلیل تکنیکال باید به حجم معاملات هم توجه زیادی کرد.

به طور مثال زمانی که روند میانگین حجم معاملات شکسته می شود می تواند نشانه‌ای برای افزایش یا کاهش قیمت آن باشد. به طور کلی باید بدانید که هدف اصلی در تحلیل تکنیکال تمرکز بر قیمت و حجم معاملات است و تحلیلگران در زمان استفاده از این نوع تحلیل باید تصور کنند که تمامی فاکتورهای بنیادی مانند سلامت مالی شرکت ها و صنایع وضعیت اقتصادی و … قبل از این موضوع در قیمت دارایی ها در نظر گرفته شده است. در ادامه این مقاله می خواهیم اطلاعات تکمیلی مفیدی آشنایی با تحلیل تکنیکال در مورد تفاوت های بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به شما بدهیم.

تفاوت اصلی تحلیل تکنیکال و بنیادی

تفاوت اصلی تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟

اگر بخواهیم در مورد تفاوت های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال صحبت کنیم اندازه یک کتاب حرف برای گفتن وجود دارد. زیرا این بحث بسیار گسترده است اما بهتر است بدانید که کدام یک از این تحلیل ها اهمیت بیشتری دارند؟

در واقع باید بدانید که هر کدام از این دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی طرفداران خاص خود را دارند. در این بین سرمایه‌گذاران موفق هستند که هر دوی این نوع تحلیل‌ها را درک می کنند و آنها را به خوبی می‌شناسند و هنگام ارزیابی سرمایه هایشان از آنها استفاده می‌کنند آشنایی با تحلیل تکنیکال تا دچار ضرر و زیان نشوند. در تحلیل بنیادی روند مالی بلند مدت شرکت ها و نوع عملکرد آنها در مقایسه با دیگر رقبا اهمیت ویژه ای دارد به همین علت است که توصیه می شود افرادی که می خواهند یک سهم را برای بلندمدت خریداری کنند حتماً قبل از خرید خود تحلیل بنیادی را برای آن سهم در نظر بگیرند.

تصور کنید که یک شرکتی پول بسیار زیادی در می آورد. در این صورت با تحلیل بنیادی به‌راحتی می‌توان افزایش قیمت سهام آن شرکت را پیش بینی کرد. البته برعکس این موضوع هم وجود دارد و اگر شرکتی دچار ضرر و زیان شود با تحلیل بنیادی می‌توان سقوط ارزش آن سهام شرکت را بررسی کرد. توجه داشته باشید که در تحلیل بنیادی جنبه های تکنیکی بسیار بیشتری وجود دارد اما هدف اصلی آگاهی از قیمت هدف بر اساس اطلاعات و نتایج مالی شرکت‌ها است.

در تحلیل تکنیکال سهم، قیمت اخیر سهم برای کوتاه مدت مورد بررسی قرار می گیرد. تحلیل تکنیکال بیشتر برای کسانی است که می‌خواهند سرما خود را در کوتاه مدت به فروش برسانند و می خواهند در این مدت زمان سودآوری داشته باشند. در واقع تحلیل گران تکنیکال خیلی نگران سودآوری شرکت ها در چندین سال آینده نیستند و آنها تنها برای رفتار سرد در هفته های آینده اهمیت قائل هستند. حتماً شما هم می خواهید بدانید که کدام تحلیل برای شما مناسب تر است و بهتر است در ابتدا کدام تحویل را فرا بگیرید؟

در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم تا اطلاعات کاملی بدست آورید.

کدام یک از دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی را فرا بگیریم؟

برای اینکه بدانید ابتدا کدام یک از این دو نوع تحلیل را آشنایی با تحلیل تکنیکال باید فرا بگیرید ابتدا باید هدف خود را از سرمایه گذاری مشخص کنید. گاهی می‌توان از هر دوی این تحلیل ها برای خرید یک سهم کمک گرفت. اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که می خواهید بر عملکرد کمپانی ها تمرکز داشته باشید حتماً باید با تحلیل بنیادی آشنا باشید. البته اگر هم میخواهید سهم خود را در مدت زمان طولانی تری نگه دارید بازهم باید از تحلیل بنیادی استفاده کنید.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟

سرمایه‌گذارانی که قصد دارند مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکت‌ها اقدام کنند، باید قبل از انتخاب سهام یک شرکت وضعیت آن شرکت را به‌دقت و به‌صورت جامع، موردبررسی و تحلیل آشنایی با تحلیل تکنیکال قرار دهند. بنابراین، یک سرمایه‌گذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد. فردی که بدون تحلیل اقدام به خریدوفروش سهام می‌کند، همانند فردی است که در اتاق تاریک، به‌سوی هدف نامعلوم تیراندازی می‌کند. در چنین شرایطی احتمال آنکه تیر به هدف برخورد کند، بسیار اندک خواهد بود.

★ چگونه یک سهم را تحلیل کنیم

در یک طبقه‌بندی کلی، دو شیوه اصلی برای تحلیل در بورس مطرح است.

در ابتدا قصد داریم روش تحلیل بنیادی را برای شما توضیح دهیم. در بخش بعد نیز روش تحلیل تکنیکال را تشریح خواهیم کرد.

★ تحلیل بنیادی چیست؟

به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشه‌ای، پایه‌ای و یا اساسی هم می‌گویند. همان‌طور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایه‌گذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیم‌گیری می‌کند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر؟ در مقالات قبلی، عوامل اثرگذار بر قیمت سهام را معرفی کردیم و گفتیم به‌طورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند: الف. عوامل محیطی، ب. عوامل مرتبط با صنعت، ج. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی ، سرمایه‌گذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین می‌کند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیم‌گیری می‌کند. طبیعتاً:

اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نه‌تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه‌گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایه‌گذار نمی‌کند.

فرض کنید سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر با قیمت ۲۵۰ تومان خریدوفروش می‌شود. سرمایه‌گذار با استفاده از روش تحلیل بنیادی ارزش واقعی سهام الف را محاسبه کرده و به این نتیجه می‌رسد که هر سهم این شرکت حداقل ۳۰۰ تومان ارزش دارد. در این حالت، سرمایه‌گذار نسبت به خرید سهام شرکت الف اقدام می‌کند، زیرا از دید وی، قیمت فعلی سهام این شرکت در بورس، در مقایسه با ارزش واقعی آن حداقل ۵۰ تومان ارزان‌تر است. حال اگر در همین مثال، سرمایه‌گذار پس از تحلیل قیمت سهام شرکت الف با روش بنیادی، به این نتیجه برسد که سهام این شرکت بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش ندارد، نه‌تنها از خرید سهام شرکت الف خودداری می‌کند، بلکه اگر این سهم را در سبد سرمایه‌گذاری خود داشته باشد، آن را خواهد فروخت.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟

اگر تحلیل‌های بنیادی بیانگر آن باشند که ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت الف ۲۵۰ تومان است و تفاوتی بین ارزش واقعی و قیمت سهام شرکت در بورس وجود ندارد، در این حالت، خرید یا فروش این سهام هیچ‌گونه سودی نصیب سرمایه‌گذار نخواهد کرد. زیرا سهم به قیمت واقعی در بورس معامله می‌شود. اکنون این سؤال مطرح است که وقتی می‌شود ارزش واقعی یک سهم را با روش تحلیل بنیادی محاسبه کرد، پس چطور سهام برخی شرکت‌ها با قیمتی بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی خود در بورس معامله‌شده و زمینه کسب سود و یا احیاناً زیان برای برخی سرمایه‌گذاران فراهم می‌شود؟

پاسخ این است که اولاً عوامل اثرگذار بر قیمت سهام شرکت‌ها، همواره دست‌خوش تغییر است. بنابراین ارزش واقعی سهام شرکت‌ها نیز به‌صورت مستمر در حال تغییر بوده و در این میان، سرمایه‌گذارانی موفق‌ترند که زودتر از دیگران، تبعات ناشی از تغییر عوامل مؤثر بر قیمت سهم را تحلیل و ارزش واقعی سهم را ارزیابی کنند. به‌عنوان‌مثال، فرض کنید شرکت الف بودجه سال آینده خود را منتشر و پیش‌بینی کرده است. سود سال آینده شرکت در مقایسه با سال جاری، ۵۰ درصد افزایش داشته باشد. در این شرایط، سرمایه‌گذارانی که زودتر از دیگران بتوانند اثرات ناشی از این پیش‌بینی را بر قیمت سهام شرکت الف تحلیل و اختلاف بین ارزش واقعی و قیمت فعلی سهم در بورس را محاسبه کنند، موفق‌تر خواهند بود.

ثانیاً، تحلیل بنیادی و محاسبه ارزش واقعی سهم بر اساس آن، تا حد زیادی وابسته به نوع تحلیل سرمایه‌گذاران است. فرض کنید شرکت الف اعلام کرده است میزان فروش این شرکت در سال جاری ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت. در این حالت، ممکن است برخی از سرمایه‌گذاران تصور کنند که افزایش فروش شرکت منجر به افزایش سودآوری و درنتیجه رشد قیمت سهام شرکت می‌شود. درحالی‌که به اعتقاد گروهی دیگر از سرمایه‌گذاران، افزایش ۳۰ درصدی فروش شرکت، منجر به افزایش ۵۰ درصدی هزینه‌های شرکت شده و نه‌تنها باعث سودآوری شرکت نمی‌شود، بلکه میزان سود شرکت را کاهش خواهد داد. در این حالت، سرمایه‌گذاران گروه اول، اقدام به خرید سهام و سرمایه‌گذاران گروه دوم، اقدام به فروش سهام می‌کنند. اگر فکر می کنید که نیاز به آموزش های بیشتری در خصوص تحلیل بنیادی دارید پیشنهاد می کنیم حتماً سری مقالات آموزشی تحلیل بنیادی در بورس ایران را حتماً مطالعه نمایید.

★ تحلیل تکنیکال چیست؟

دومین شیوه تجزیه‌وتحلیل سهام در بورس، روش تحلیل تکنیکال است. در روش تحلیل تکنیکال، این جمله معروف بسیار به‌کاربرده می‌شود که «گذشته، چراغ راه آینده است». به‌بیان‌دیگر، سرمایه‌گذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده می‌کنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، می‌توان قیمت آن سهم را در آینده پیش‌بینی کرد. بنابراین «تحلیل تکنیکال، درواقع پیش‌بینی قیمت سهم در آینده، بر اساس اتفاقات گذشته است». تحلیل گران تکنیکال با استفاده از نمودارها و رابطه‌های ریاضی، روند قیمت سهم در آینده را بر اساس نوسانات گذشته قیمت آن سهم، پیش‌بینی کرده و درصورتی‌که به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام می‌کنند. اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایه‌گذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.

به‌عنوان‌مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر ۱۵۰ تومان است. درصورتی‌که تحلیل‌های تکنیکال بیانگر آن باشد که قیمت سهام شرکت الف تا سه ماه دیگر به ۱۷۰ تومان خواهد رسید. در اینجا سرمایه‌گذار اقدام به خرید آن سهم می‌کند، زیرا با این کار می‌تواند در مدت سه ماه ۲۰ تومان سود به دست آورد. اما اگر تحلیل تکنیکال از کاهش قیمت سهام شرکت الف به ۱۳۰ تومان تا سه ماه آینده حکایت داشته باشد، سرمایه‌گذار نه‌تنها از خرید سهام این شرکت صرف‌نظر می‌کند، بلکه اگر در سبد سهام خود از این سهم داشته باشد، هرچه سریع‌تر آن را خواهد فروخت؛ چراکه با این کار جلوی زیان ۲۰ تومانی به ازای هر سهم گرفته می‌شود. همان‌طور که گفتیم، سرمایه‌گذارانی که روش تحلیل تکنیکال را به کار می‌گیرند، اغلب با استفاده از روش‌های ریاضی و نمودارها روند نوسانات قیمت سهم را در آینده پیش‌بینی می‌کنند. به همین علت، به تحلیل گران تکنیکال اصطلاحاً نمودارگرا می‌گویند.

اما در اینجا یک سؤال مطرح می‌شود که چرا تحلیل گران تکنیکال اعتقاددارند صرفاً با تحلیل روند گذشته قیمت سهام، می‌توان وضعیت آینده آن را پیش‌بینی کرد؟

پاسخ سؤال این است که طرفداران تحلیل تکنیکال اعتقاد دارند چون بورس یک بازار بسیار هوشمند است و قیمت سهام در این بازار به‌سرعت براثر تغییر در عوامل بیرونی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی شرکت، تغییر می‌کند، بنابراین قیمت سهم به‌تنهایی می‌تواند بازگوکننده میزان تأثیر این عوامل باشد و برخلاف طرفداران تحلیل بنیادی، نیازی نیست سرمایه‌گذار به‌طور مستقل، قیمت سهام را بر اساس عوامل مذکور محاسبه کند. فقط کافی است روند نوسانات گذشته قیمت سهم را بررسی کرده و روند آینده قیمت سهم را بر اساس گذشته آن، پیش‌بینی نماید.

طرفداران روش تحلیل تکنیکال همچنین اعتقاد دارند تاریخ تکرار می‌شود و روند گذشته قیمت سهم را می‌توان به آینده هم تعمیم داد. برای مثال اگر قیمت سهام شرکت الف در گذشته روند صعودی داشته است، به‌احتمال بسیار زیاد در آینده هم روند کلی قیمت سهام این شرکت صعودی خواهد بود و اگر روند قیمت سهام این شرکت در گذشته نزولی بوده، در آینده هم به‌احتمال بسیار زیاد این‌چنین خواهد بود. مگر آنکه اتفاق خاصی رخ داده و این پیش‌بینی را تغییر دهند. بنابراین، تحلیل تکنیکال بر این سه اصل استوار است:

همه عوامل در قیمت سهم لحاظ شده است؛

روند گذشته قیمت سهم را می‌توان به آینده تعمیم داد؛

تاریخ تکرار می‌شود.

تحلیل تکنیکال چیست؟

با این توضیحات، آیا روش تحلیل بنیادی برای تجزیه‌وتحلیل قیمت سهام مناسب‌تر است یا روش تحلیل تکنیکال؟

به اعتقاد اغلب کارشناسان، بهترین روش برای تجزیه‌وتحلیل قیمت سهام در بورس ، استفاده از روش ترکیبی است. یعنی یک سرمایه‌گذار علاوه بر آنکه روندهای گذشته قیمت سهام را بررسی و تحلیل می‌کند، باید صرفاً به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا نکرده و به‌صورت مستمر، عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی و آثار ناشی از تغییر این عوامل بر قیمت سهم را موردبررسی قرار دهد. زیرا ممکن است سهمی که روند قیمت آن در گذشته همواره صعودی بوده است، براثر تغییر در برخی از عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و حتی به یک سهم زیانده تبدیل شود. همچنین ممکن است تغییر در یک یا چند عامل، سهام یک شرکت را از وضعیت نزولی خارج کرده و در مسیر رشد قرار دهد. بنابراین همان‌طور که بارها تأکید کردیم، «هیچ‌گاه سبد سرمایه‌گذاری خود را به حال خود رها نکنید. همواره وضعیت تک‌تک سهام خود را زیر نظر داشته و متناسب با تغییر در عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهم، ترکیب سبد سهام خود را به‌روز کنید. درعین‌حال، نگاه بلندمدت داشته باشید و از تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و هیجانی در خریدوفروش سهام خودداری کنید.» اگر در تحلیل تکنیکال و آموزش آن نیاز به منابع بیشتری دارید پیشنهاد می کنیم سری مقاله های آموزشی تحلیل تکنیکال را حتماً بخوانید.

چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال آشنایی با تحلیل تکنیکال ثبت نام کنیم؟

نام صرافی تخفیف کارمزد IP خارج از ایران لینک ثبت نام
کوکوین دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کوینکس
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت پین
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کیوسک دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت ۲۴
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
آبان تتر
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.

برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

آشنایی با بورس و تحلیل تکنیکال (از مقدماتی تا پیشرفته)

آشنایی با بورس و تحلیل تکنیکال (از مقدماتی تا پیشرفته)

توضیحات

معرفی کتاب: در این کتاب ابتدا شما با بورس آشنا می‌شوید و اصطلاحات رایج در بازار بورس را یاد می‌گیرید. شما با نحوۀ ورود به بازار بورس ایران آشنا می‌شوید و با نحوۀ دریافت کد معاملاتی بورسی آشنا خواهید شد. بعد از ورود موفق به بازار بورس با تحلیل این بازار آشنا خواهید شد. انواع ابزارهای تحلیلی به صورتی کامل آموزش داده شده است و به شما مفیدترین و کاربردی‌ترین نکات جهت تحلیل تکنیکال بازار بورس آموزش داده خواهد شد. به کمک این ابزار به راحتی می‌توانید آیندۀ قیمت را پیش‌بینی کنید و به سود مناسبی دست پیدا کنید. در طول آموزش از شکل‌ها و مثال‌های واضح استفاده شده است تا مطالب جذاب‌تر باشد و آموزش آن به سادگی صورت گیرد. با آشنایی کامل با تکنیک‌های گفته شده در این کتاب درصد موفقیت و کسب سود خود را در بازار بورس بالا می‌برید. در تجزیه و تحلیل تکنیکال شما یاد می‌گیرید که چه طور یک سهم را با حداقل قیمت ممکن بخرید و با حداکثر قیمت ممکن بفروشید تا به سود خیلی خوبی دست پیدا کنید. شما در فصل اول با بازار بورس و نحوۀ ورود به آن آشنا می‌شوید در فصل دوم با نمودارهای شمعی و انواع الگوها آشنا خواهید شد. به کمک الگوهای شمعی می‌توانید برگشت یک نمودار را به خوبی تشخیص دهید و وارد معاملۀ خرید یا فروش شوید. در فصل سوم با روند و خطوط روند آشنا می‌شوید و اینکه چگونه بتوانید یک خط روند را رسم کنید و یک شکست موفق را از یک شکست ناموفق تشخیص دهید و با سایر نکات نهفته در این قسمت آشنا خواهید شد. در فصل چهار و پنج با انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها که اسیلاتورها خود بخشی از اندیکاتورها هستند آشنا خواهید شد و با استفاده از آن‌ها به راحتی می‌توانید نمودارهای سهام را تحلیل کنید و نقاط ورود و خروج به سهم را پیدا کنید. در فصل‌های شش و هفت با الگوهای برگشتی و ادامه‌دهنده آشنا شده که به دفعات زیادی در نمودار انواع سهم‌ها رخ می‌دهند و شما با شناسایی به موقع آن‌ها می‌توانید موقعیت سود را شناسایی و جلوی ضرر را بگیرید. در فصل هشت به کمک فیبوناتچی می‌توانید آیندۀ یک نمودار سهم را پیش‌بینی کنید. در فصل نه چنگال اندروز همراه با تکنیک‌های معاملاتی مربوط به آن آموزش داده می‌شود. چنگال اندروز روشی ساده ولی با کاربرد فراوان است. شما با یادگیری همین تکنیک ساده می‌توانید کلی در بازار بورس سود کنید و جلوی ضرر را به موقع بگیرید. در فصل ده الگوهای هارمونیک را یاد خواهید گرفت که این الگوها به دفعات در نمودارهای قیمتی رخ می‌دهند و به نوعی خیلی قدرتمند هستند که در اکثر مواقع به شما نقاط خرید و فروش را به درستی خواهند گفت. در فصل آخر هم با نرم‌افزارهای متاتریدر و مفید تریدر آشنا شده و به کمک آن‌ها می‌توانید انواع سهام را تحلیل کنید. حتی حسابی مجازی بسازید و با پول غیرواقعی یا همان مجازی شروع به معامله کنید و نحوۀ تحلیل نمودن در بورس را یاد بگیرید.

کلید واژه‌ها: بازار بورس، سهام، تعریف کلی بورس، ارکان بورس، کارگزاری، نحوۀ ورود به بازار بورس، نماد چیست؟، توقف نماد، شاخص کل بورس، شاخص کل هم وزن بورس، تحلیل در بورس، الگوهای شمعی، الگوی پین بار، الگوی دوجی، الگوی ستاره صبحگاهی، الگوی ستاره عصرگاهی، الگوی بار توپر، الگوی سه شمع متوالی، الگوی انگلفینگ، الگوی نافذ، الگوی هارمی، روندشناسی، شکست در خطوط روند، شکست با پولبک، انواع پولبک، شکاف قیمتی، شکاف معمولی، شکاف شکست، اندیکاتورها، اسیلاتور، اسیلاتور RSI، اسیلاتور CCI، اسیلاتور MACD، اسیلاتور مهیب، اسیلاتور شاخص نیرو، ترکیب چند اسیلاتور، الگوهای برگشتی، الگوهای ادامه دهنده، فیبوناتچی، فیبوناتچی بازتابی یا Projection، فیبوناتچی نسبت سیکل‌های زمانی، چنگال اندروز و تکنیک‌های معاملاتی با آن، پیوت‌ها، خطوط روند با استفاده از پیوت‌ها، قوانین خط میانه، خرید و فروش به کمک خط میانه، چنگال اندروز، سیگنال با خط ماشه، خطوط هشدار، قوانین چنگال اندروز، تکنیک‌های معاملاتی چنگال اندروز، الگوهای هارمونیک، نرم‌افزار متاتریدر و مفید تریدر

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آشنایی با بورس و تحلیل تکنیکال (از مقدماتی تا پیشرفته)” لغو پاسخ

آموزش تحلیل تکنیکال با ویدئوهای تجارت آفرین

آموزش تحلیل تکنیکال با ویدئوهای تجارت آفرین

اگر از جمله افرادی هستید که می‌خواهید از معاملات روزانه درآمد داشته باشید دانش تحلیل تکنیکال اولین ابزار مورد نیاز شما برای موفقیت است.

تحلیل تکنیکال یک مهارت معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌ها است. همچنین این ابزار برای شناسایی روند قیمت و الگوهای مشاهده شده در نمودارها نیز به کار می‌رود. لذا قبل از شروع معاملات بورس یا ورود به فارکس با این نوع تحلیل آشنا شوید.

تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک دارایی در گذشته می‌تواند شاخص‌های ارزشمندی از حرکات آتی قیمت آن دارایی باشد.

مهمترین ابزار برای تحلیل تکنیکال کندل استیک یا نمودار شمعی است. با استفاده از کندل ها می‌توان یک نمودار را ترسیم کرد و بر اساس شکل گیری آنها به تجزیه و تحلیل بازار پرداخت.

آموزش تحلیل تکنیکال

برای یک تحلیل فنی شما نیاز به اندیکاتورها، اسیلاتورها ، الگوها و غیره خواهید داشت که می‌توانید تمام این موارد را در بخش آموزش رایگان فارکس در سایت تجارت آفرین بیامورید .

از اندیکاتورها اغلب برای تولید سیگنال‌های معاملاتی استفاده می‌شود. همچنین می‌توانند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف احتمالی یک دارایی نیز کمک کنند.

تحلیل تکنیکالی را که ما امروز می‌شناسیم اولین بار توسط آقای چارلز داو و به عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ معرفی شد. چندین محقق بزرگ از جمله ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی به مفاهیم نظریه داو کمک کردند تا در نهایت به شکل گیری تحلیل تکنیکال امروزی رسیده‌ایم.

روش‌های تحلیل بازار

دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی و تصمیم گیری سرمایه گذاری وجود دارد: تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل فنی یا تکنیکال. تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه یک کسب و کار است، در حالی که تحلیل تکنیکال فرض می‌کند که قیمت دارایی از قبل منعکس کننده تمام اطلاعات در دسترس عموم است و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکات قیمت تمرکز می‌کند.

تحلیل تکنیکال تلاش می‌کند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگی‌های اساسی یک دارایی، احساسات بازار را در پشت روند قیمت ارزیابی کند.

فرضیه‌های تحلیل تکنیکال

چارلز داو مجموعه‌ای از سرمقاله‌ها را در مورد نظریه تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشته‌های او شامل دو فرضیه اساسی بود که همچنان چارچوبی را برای معامله براساس تحلیل تکنیکال تشکیل می‌دهند.

بنیانگذاران تحلیل تکنیکال بر این باور بودند که حتی تغییرات تصادفی قیمت در بازار به در الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت می‌کند که در طول زمان تمایل به تکرار دارند.

آموزش تحلیل تکنیکال با ویدئوهای تجارت آفرین

به گزارش تجارت آفرین امروزه حوزه تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داو استوار است. تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرضیه کلی را برای تحلیل تکنیکال می‌پذیرند:

تمام عوامل تأثیر گذار در بازار در قیمت دیده شده است: تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز از عوامل بنیادی یک شرکت یا دارایی گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار در حال حاضر در قیمت آن دارایی لحاظ شده است. این دیدگاه با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه‌گیری مشابهی را در مورد قیمت‌ها دارد، مطابقت می‌کند.

حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت‌ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندی مشخص را نشان دهند. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته قیمت یک دارایی یا جفت ارز بیشتر از حرکت نامنظم آن است. بیشتر استراتژی‌های معاملاتی تکنیکال بر این فرض استوار است.

تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روندها استفاده می‌کند. در حالی که بسیاری از اشکال تحلیل تکنیکال برای بیش از ۱۰۰ سال مورد استفاده قرار گرفته‌اند، هنوز هم اعتقاد بر این است که آنها مرتبط هستند زیرا الگوهایی را در حرکت قیمت نشان می‌دهند که اغلب خود را تکرار می‌کنند.

برای آشنایی با مفهوم تحلیل تکنیکال، تحلیل تکنیکال یورو، دلار، طلا و غیره به صورت روزانه حتماً به سایت تجارت آفرین رجوع کنید. در بخش تحلیل تکنیکال سایت تجارت آفرین می‌توانید به صورت روزانه با عوامل فنی تأثیر گذار بر روند قیمت‌ها همراه باشید.

آشنایی با اندیکاتور ایچیموکو و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

آشنایی با اندیکاتور ایچیموکو و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

ایچیموکو یک ابزار جامع تحلیل تکنیکال است که به عقیده بسیاری از تحلیلگران می‌تواند به تنهایی نیازهای معامله‌گران را برطرف کند.

برای داشتن یک سرمایه‌گذاری موفق، در گام اول باید بازدهی بازارهای مختلف را باهم مقایسه کرد تا بتوان بهترین انتخاب ممکن را داشت. در طی ۵ سال منتهی به تاریخ نگارش این مطلب، «بورس» با بازدهی حدوداً ۱۴۵۰ درصدی، بهترین عملکرد را در مقایسه با سایر بازارها داشته است. در طی همین مدت، طلا با بازدهی ۸۳۳ درصد، مسکن با ۶۵۱ درصد، دلار با ۵۷۴ درصد و سپرده‌های بانکی با ۹۲ درصد، در رتبه های بعدی قرار دارند.

افرادی که تمایل به سرمایه‌گذاری در بورس دارند، باید توجه داشته باشند که رمز موفقیت در بورس، شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری در زمان درست است. البته این کار آن گونه که به نظر می‌رسد، ساده نیست؛ چرا که باید دانش تحلیل بازار را کسب کرد و سپس نمادهای مختلف را دائما زیر نظر داشت.

تاکنون روش‌های مختلفی مانند «تحلیل تکنیکال»، «تحلیل بنیادی» و «تابلوخوانی» برای تحلیل بازار معرفی شده‌اند که هر یک مزایا و معایبی دارند. در ادامه این مطلب پس از ارائه توضیحات در خصوص تحلیل تکنیکال، به بررسی «اندیکاتور ایچیموکو» که یکی از ابزارهای جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال است، پرداخته می‌شود.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال یکی از انواع روش های تحلیل بازار است که با استفاده از نمودارهای قیمتی، وضعیت آینده یک دارایی را پیش‌بینی می‌کند. برای آن که بتوان وضعیت نمودار قیمت یک دارایی را به درستی تحلیل کرد، در طی سالیان گذشته تکنیک‌ها و ابزارهای گوناگونی از جمله «الگوهای قیمتی بازگشتی و ادامه دهنده»، «اندیکاتورها و اسیلاتورها» و. معرفی شده است.

منظور از اندیکاتور چیست؟

واژه «اندیکاتور»، به معنای «شاخص» یا «نشانگر» است. اندیکاتورها در واقع ابزارهایی هستند که با اعمال روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم، حجم معاملات یا هر دو، به سرمایه‌گذاران در معاملات کمک می‌کنند. از اندیکاتورها برای هشدار، پیش بینی و تایید تحلیل استفاده می‌شود. آشنایی با اندیکاتورهای مختلف به تحلیل‌گران کمک می‌کند تا سرعت و دقت تحلیل‌های خود را افزایش دهند.

اندیکاتور ایچیموکو یا نمودار ابری ایچیموکو (Ichimoku Cloud Chart) یک ابزار تحلیل تکنیکال جامع است که از اجزای مختلفی تشکیل شده و هدف آن فراهم آوردن یک نمای سریع از قدرت، تمایل و اندازه حرکت روند، در یک نگاه است. اندیکاتور ایچیموکو در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط یک روزنامه‌نگار ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی (Hosoda Goichi) معرفی شد. او ۳۰ سال از عمر خود را برای بهبود این سیستم صرف کرد و بعد از اطمینان یافتن از نتیجه کار، آن را در دهه ۱۹۶۰ میلادی در اختیار عموم گذاشت که بعدها توسط معامله‌گران غربی توسعه پیدا کرد.

اجزای اندیکاتور ایچیموکو

اندیکاتور ایچیموکو از ۵ جزء با نام‌های «تنکانسن»، «کیجونسن»، «چیکو اسپن»، «سنکو اِی» و «سنکو بی» تشکیل شده است. بهتر است برای آشنایی بیشتر با هر یک از اجزای اندیکاتور ایچیموکو، ابتدا مقاله آشنایی با اجزای اندیکاتور ایچیموکو مطالعه شده تا در ادامه این مطلب نقطه مبهمی وجود نداشته باشد.

اندیکاتور ایچیموکو چه کاربردهایی دارد؟

به کمک اندیکاتور ایچیموکو می‌توان نقاط و محدوده‌های حمایت و مقاومت را شناسایی کرد. همچنین این اندیکاتور سیگنال‌هایی برای خرید و فروش دارایی ارائه می‌کند. در ادامه به صورت خلاصه به توضیح این موارد پرداخته می‌شود.

تعیین حمایت و مقاومت در ایچیموکو

منظور از حمایت یا مقاومت، سطوحی است که برای خریداران یا فروشندگان از جذابیت خاصی برخوردار بوده و با رسیدن قیمت به این سطح، افزایش تقاضا رخ می‌دهد، که این افزایش تقاضا یا عرضه موجب افزایش کاهشی یا قیمت‌ها می‌شود.

برخی از اجزای اندیکاتور ایچیموکو می‌توانند در تعیین نقاط حمایتی یا مقاومتی یک سهم کمک‌کننده باشند. به‌عنوان مثال اگر قیمت زیر خطوط کیجونسن و تنکانسن باشد، می‌توان آن‌ها را به عنوان مقاومت و اگر قیمت بالای این خطوط باشد به عنوان حمایت در نظر گرفت. همچنین افقی شدن سنکو B را نیز می‌توان به عنوان حمایت یا مقاومت به حساب آورد. در مقاله تحلیل تکنیکال به کمک ایچیموکو، کاربرد ایچیموکو در تعیین خطوط حمایت و مقاومت به صورت کامل توضیح داده شده است.آشنایی با تحلیل تکنیکال

ارائه سیگنال خرید و فروش

شناسایی به موقع نقاط مناسب برای ورود به یک سهم یا خروج از آن، یکی از چالش‌های اصلی معامله‌گران در بازار سرمایه است. ایچیموکو به عنوان یک اندیکاتور جامع، در این موارد نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. عبور تنکانسن از کیجونسن، عبور سنکوها از یک‌دیگر و عبور چیکو اسپن از نمودار قیمتی، از جمله مواردی است که می‌توان با بررسی و تحلیل آن‌ها به سیگنال‌هایی برای خرید و فروش دست یافت. با مطالعه مقاله شناسایی سیگنال خرید و فروش به کمک اندیکاتور ایچیموکو می‌توان اطلاعات بیشتری درباره چگونگی تعیین سیگنال خرید و فروش با استفاده از اندیکاتور ایچیموکو کسب کرد.

شما می‌توانید برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره انواع روش‌های تحلیل به سامانه آموزش کارگزاری مفید مراجعه کنید. در این سامانه بیش از ۹۰۰ مطلب در سه سطح «مبتدی»، «نیمه حرفه‌ای» و «حرفه‌ای» به همراه دوره‌های مختلف آموزشی ارائه شده است. به علاوه روزانه چندین کلاس آموزش بورس به صورت رایگان و غیر حضوری برگزاری می‌شود که می‌توانید از آن‌ها بهره‌مند شوید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا