تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا Fundamental analysis یکی از روشهای تحلیل بازار سرمایه و پیش بینی قیمت هاست. تحلیل بنیادی، روشی برای آنالیز کردن سهام یا اوراق بهادار به واسطه محاسبه ارزش ذاتی آن است. این تحلیل، با مطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش نظیر وضعیت مالی، وضعیت عملکرد، وضعیت صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام میشود. هدف اصلی چنین تحلیلهایی، کشف ارزش خاصی است که بتوان آن را با قیمت فعلی مقایسه کرد. درنتیجه مقایسه یک سرمایهگذار بتواند برای خرید یا فروش سهم و اوراق بهادار تصمیمگیری کند. اگر ارزش (Value) پایینتر از قیمت (Price) فعلی باشد، گفته میشود قیمت سهام افزایش یافته است و دارای حباب مثبت است. در این زمان سرمایهگذار میتواند تصمیم به فروش سهم بگیرد.
از طرف دیگر اگر ارزش (value) بیشتر از قیمت (Price) فعلی باشد، سهام بهعنوان سهام ارزنده و سودآور شناخته میشود که مبنای خرید سهم است. هنگامیکه بازار این شکاف را درک کند و با افزایش قیمت سهم، آن را تنظیم کند، سرمایهگذار به هدف خودش که به دست آوردن سود بوده است، میرسد. هدف تحلیل بنیادی سهام در بورس همین است.
تحلیل بنیادی شامل چه مواردی است؟
اما تحلیل بنیادی یک شرکت شامل تحلیل گزارشهای مالی و سلامت عملکرد شرکت، وضعیت سودآوری، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه است. هنگامی که این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار میرود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است.
مقدمه تحلیل بنیادی
در تحلیل سهام، یک تحلیلگر بنیادی با در نظر گرفتن عواملی مانند درآمد شرکت، عواید کوتاهمدت، حاشیه سود، رشد آینده تحلیل را انجام میدهد. بهعبارتدیگر، وضعیت مالی یک شرکت مدنظر است. اگر سرمایهگذار علاقهمند به اوراق قرضه (اوراق مشارکت) باشد، تحلیلها بهواسطه مطالعه نرخ سود، اطلاعات مربوط به اوراق قرضه، تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق و شرایط کلان اقتصادی انجام میشوند. شاید یکی از موفقترین تحلیلگران بنیادی تاریخ، وارن بافت است که در اوراکل اوماها، به دلیل استراتژیهای سرمایهگذاری خود، تبدیل به یک میلیاردر شده است.
صورت های مالی در تحلیل بنیادی
آموزش تحلیل بنیادی، راز موفقیت سرمایه گذاران باهوش
ما در آکادمی پارسیان بورس با فعالیت چند ساله در بورس و آموزش آن به سرمایه گذاران جدید، علت ضعف افراد را در درک درست از خرید، دلیل نگهداری سهام و چرایی فروش را متوجه شدهایم. اکثر سرمایه گذارهای جدید به خاطر عدم یادگیری و آموزش تحلیل بنیادی، با صحبت های دیگران و یا تحلیل های تکنیکال ضعیف وارد بورس می شوند و با کوچک ترین تغییری دچار یک رفتار احساسی می شوند که به ضرر آن ها تمام می شود.
با استفاده از آموزش تحلیل بنیادی، آکادمی پارسیان بورس شما را به صورت کاربردی و گام به گام با تحلیل بنیادی آشنا خواهیم کرد. شما خودتان به تنهایی میتوانید سهم های ارزنده بازار را پیدا کنید، EPS شرکت ها را تخمین بزنید، یاد خواهید گرفت چطور شرکت ها را ارزش گذاری کنید و با استفاده از همه این ها میتوانید ارزش ذاتی یک شرکت را پیش بینی کنید.
بررسی ارز ذاتی در تحلیل بنیادی
انواع مواردی که در تحلیل بنیادی بورس بررسی می شود:
- موارد کمی (Quantitative): شامل مشخصه هایی است که قابل اندازه گیری با اعداد باشند.
- موارد کیفی (Qualitative): شامل مواردی است که به طور محسوس مشاهده نمی شوند.
به طور مثال: نام اعضای شرکت، نام تجاری، مشتریان و حق امتیاز ها.
تحلیل بنیادی سهام
ارزش واقعی سازمان یا شرکت
ارزش واقعی به معنای اوراق بهادار سازمان با توجه به تمام جنبههای کمی و کیفی آن است. مجموع ارزش های فعلی سازمان شامل جریانات نقدی و مطالبات و … است.
با توجه به عوامل مجهول شامل:
- اطمینان نداشتن به تخمین صحیح از ارزش واقعی و ذاتی
- اطلاع نداشتن از زمانی که قیمت بازار به میزان ذاتی خود میرسد.
که در تحلیل بنیادی وجود دارد، قیمت بازار در بلند مدت به ارزش واقعی خود خواهد رسید.
یکی از روش های موفقیت و سرمایه گذاری صحیح، تحلیل و بررسی دقیق صورت های مالی میباشد که باید تمام اجزا و چگونگی تفسیر آن ها را به خوبی بدانید.
کاربرد تحلیل بنیادی
کاربرد تحلیل بنیادی
از جمله مهم ترین کاربرد های مهم آموزش تحلیل بنیادی بورس تمرکز این روش روی قیمت ها و ارزش سهام است. قیمت سهام به معنای میزان مبلغی که روی تابلو های بورس نمایش داده می شود و طبق این مبالغ معاملات انجام میشود. ارزش سهام به همان درک از تحلیل بنیادی گفته میشود که دلیلی بر قدرت روش تحلیل بنیادی بورس است.
به طور مثال ممکن است قیمت سهامی روی تابلوی معاملات حدود 500 تومان نمایش داده شود. اما پس از محاسبه با روش تحلیل بنیادی، ارزش این سهم 800 تومان گزارش داده شود. بررسی و تحلیل ارزش سهام مهم ترین بخش خرید و فروش در بازار بورس است.
آموزش تحلیل بنیادی بورس، یک فرایند ارزشمند میباشد که مراحل مختلفی دارد و تحلیل گران بازار بورس باید تمام این مراحل را برای دسترسی به ارزش سهم آینده بورس به خوبی اجرا کنند. برخی از مهم ترین موارد را بررسی می کنیم:
- تحلیل و بررسی دقیق مبلغ فروش سازمان
- بررسی میزان تولیدات
- برآورد میزان سود سازمان
- مقایسه بین دو عامل مهم ارزش و قیمت سهام
- تحلیل بازار های جهانی
- تحلیل بازار های ملی
- تحلیل بازار های صنعت
البته موارد دیگری هم برای دستیابی به ارزش واقعی سهم وجود دارندکه در کلاس های آموزش تحلیل بنیادی بورس بیشتر و حرفه ای تر با این موارد آشنا میشوید.
آکادمی پارسیان بورس با برگزاری دوره های مبتدی تا حرفه ای در زمینه تحلیل تابلو های معاملاتی و انواع روش های کسب سود از طریق بورس شما را تا دریافت بهترین سطح دانش همراهی می کند، در صورت علاقمندی می توانید برای اطلاع از دوره ها به اینجا مراجعه کنید.
تحلیل بنیادی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی دکتر حیدر فروغ نژاد شاهین احمدی امین سادات
مروری بر فهم و تحلیل صورت های مالی بیان مفروضات و اصول زیربنایی تهیه صورت های مالی تعریف معادله حسابداری درک عناصر اصلی صورت های مالی درک صورت های مالی اساسی درک نقش حسابداری در ارائه صورت های مالی درک.
تحلیل بنیادی برای تکنیکالیست ها
مقدمات مفاهیم اقتصادی تحلیل پارامترهای اقتصادی معاملاتی برای آینده آشنایی با صورت های مالی گام های تحلیل بنیادی تحلیل حساسیت مثال جامع تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی در بازار بورس بین الملل CFD
سی اف دی چیست؟ تحلیل بین بازاری بررسی نهایی تحلیل تکنوفاندامنتال
تحلیل بنیادی در بازار جهانی ارز
دانلود 20 صفحه ابتدای کتاب
تحلیل بنیادی در بازار سرمایه
نگاهی گذرا به بورس و روشهای تصمیم گیری مبانی مقدماتی تصمیم گیری فاندامنتال تشخیص صنعت و طبقه برتر تشخیص شرکتهای برتر صورتهای مالی اساسی نسبتهای مالی سایر نسبتهای بازار سرمایه سایر پارامترهای تصمیم گیری ضمائم فرمهای مستمر اطلاع رسانی –.
تحلیل بنیادی طلا – به همراه بررسی ابزارهای نوین مالی طلا در بورس کالای ایران
درباره طلا آمار تولید و مصرف طلا اصطلاحات كاربردی اونس طلا تحلیل بنیادی طلا ارتباط بین قیمت طلا و تصمیمات كشورها بررسی سكه بهار آزادی بررسی قراردادهای آتی، اختیار معامله، گواهی سپرده و صندوق های قابل معامله كالایی طلا در.
تحلیل بنیادی کاربردی در بازارهای داخلی و بین المللی
تحلیل بنیادی چیست و چرا باید از آن استفاده کنید درک تحلیل بنیادی سرعت گرفتن با تحلیل بنیادی موفق بودن در وال استریت: چرا تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاران حاشیه سود ایجاد می کند؟ دستیابی به اطلاعات بنیادی چگونه تحلیل.
تحلیل بنیادی و تکنیکی سهام
کلیات مقدمه بازارهای مالی تامین مالی در بازار پول و سرمایه مفاهیم اولیه سرمایه گذاری در بازار سرمایه تحلیل بنیادی مقدمه فرآیند تحلیل بنیادی تجزیه و تحلیل صورت ها و نسبت های مالی ارزش گذاری سهام تحلیل تکنیکی مقدمه ساختار.
تحلیل بین بازارها – دوره کامل – بررسی اثر متقابل بازارها و راهبردهای داد و ستد در بازار سهام، کالا، ارز و اوراق قرضه
آشنایی با تحلیل بین بازارها بازبینی سقوط ناگهانی ۱۹۸۷ قیمت کالاها و اوراق قرضه بازار اوراق قرضه در برابر بازار سهام دلار ایالات متحده و بازار کالا دلار در برابر نرخ بهره و سهام شاخصهای بازار کالا بازارهای بین المللی.
تحلیل تکنیکال بنیادی و روش های معاملاتی
الزامات نموداری اندیکاتورهای تکنیکال اندیکاتورهای نوسانی الگوهای قیمت استفاده از چارچوب های زمانی متنوع مقدمات یک معامله محتمل ارتباطات میان بازاری ضروریات تحلیل فاندامنتال روانشناسی معامله صحبت نهایی در مورد نویسنده
تحلیل تکنیکی از الف تا ی – با نمونه هایی از بازار سرمایه ایران
مفاهیم نخست تحلیل بنیادی انوع نمودارها بررسی و مطالعه خطوط آرایش ها و الگوها مدل ها و تئوری ها شاخص ها و نوسانگرها اصول و قوانین ساده دادوستد
تحلیل تکنیکی به زبان ساده
شناسایی بازار اوراق بهادار و چالش های آن تحلیل تکنیکی تاریخچه عوامل انسانی تحلیل بنیادی چرخ رولت دادو ستد خودکار نمودارها نمودار خطی نمودار میله ای حجم در نمودار میله ای انوع دیگر نمودار خطوط حمایت و مقاومت عرضه و.
تحلیل شرکت های سرمایه گذاری و ارزشیابی سهام در بورس
نگاه کلان و ابزارهای معاملاتی صنعت واسطه گری مالی استاندارهای مالی صورت های مالی اساسی و گزارش هیئت مدیره گزارشات ادواری مقدمه ای بر ارزش گذاری پرتفوی بورسی پرتفوی غیر بورسی ( پروژه ها ) پرتفوی غیر بورسی ( شرکت.
تحلیل های مدیریت مالی
ارزیابی سلامت مالی شركت تفسیر صورت های مالی ارزیابی عملكرد مالی برنامه ریزی عملكرد مالی آتی شركت پیش بینی امور مالی مدیریت رشد عملیات مالی ابزارها و بازارهای مالی تصمیم های تامین مالی ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری تكنیك جریانات.
تحلیل و معامله گری در بازار ارز
مفاهیم مقدماتی کارگزار و نرم افزار تحلیل تکنیکال تحلیل بنیادی روانشناسی و مدیریت لغت نامه
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
بازار سرمایه، بازاری برای خرید و فروش اوراق است. بازار سرمایه بین کسانی که سرمایه دارند؛ مثل سرمایه گذران حقیقی (افراد حقیقی که سرمایه های خرد دارند) و سرمایه گذاران حقوقی، و افرادی که متقاضیان سرمایه هستند مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، ارتباط ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
سرمایهگذارانی که قصد دارند مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکتها اقدام کنند، باید قبل از انتخاب سهام یک شرکت وضعیت آن شرکت را بهدقت و بهصورت جامع، موردبررسی و تحلیل قرار دهند. بنابراین، یک سرمایهگذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد. فردی که بدون تحلیل اقدام به خریدوفروش سهام میکند، همانند فردی است که در اتاق تاریک، بهسوی هدف نامعلوم تیراندازی میکند. در چنین شرایطی احتمال آنکه تیر به هدف برخورد کند، بسیار کم خواهد بود.
نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد. تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد.
در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی چیست؟
به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشهای، پایهای و یا اساسی هم میگویند. همانطور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایهگذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیمگیری میکند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر؟
سرمایهگذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین میکند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیمگیری میکند.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نهتنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایهگذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایهگذار نمیکند.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیکها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف میپردازد.
تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و تعیین فرصتهای معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیتهای معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد میتوانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده میشود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاریها را ارزیابی و فرصتهای معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان میکند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم میتواند نشانههای ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.
طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیکها را باهم ترکیب میکنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.
مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.
تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودیهای این روش میتوان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمیشود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
برای بررسی و تحلیل سهام و اوراق بهادار، تحلیلگران و معاملهگران از دو روش تحلیلی تکنیکال و بنیادی استفاده میکنند و نظرات مختلفی در اینباره وجود دارد. کدامیک را برای تحلیل سهام و بازار انتخاب کنیم؟ آیا شما به خواندن نمودارها و مشاهده روندها اعتقاد دارید؟ اگر پاسخ مثبت است پس شما به تحلیل تکنیکال خوشبین هستید. شاید هم از طرفداران سرسخت تحلیل بنیادی و سرمایهگذاری بلندمدت هستید و معتقدید سرمایهگذاری در بورس فقط باید براساس تحلیل بنیادی (فاندامنتال) صورت بگیرد.
گرچه این دو تحلیل از زاویهای کاملا متفاوت به بازار مینگرند، هر دو یک نتیجه را جستجو میکنند و آنهم کسب سود از بازار است و شکی وجود ندارد که برخی از افراد، هم از تحلیل تکنیکال و هم بنیادی برای بررسی سهام استفاده میکنند. در ویدئوی زیر میخواهیم تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال را در قالب یک مثال زیبا برایتان توضیح دهیم.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب عنوان شده در این مقاله میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود. همچنین با توجه به اینکه برای یادگیری تحلیل تکنیکال، می بایست از مطالب آموزشی و کلاس های آموزشی استفاده کرد؛ به منظور دستیابی به مطالب و کلاس های آموزشی برای افزایش دانش بورسی خود، می توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟
آن دسته از سرمایه گذارانی که قصد دارند خودشان مستقیما وارد بازار بورس شده و اقدام به معامله کنند؛ ضرروی است که پیش از هر حرکت و انتخابی، وضعیت شرکت صاحب سهام را به دقت بررسی کرده و مورد تحلیل قرار دهند. از همین جهت، هر سرمایه گذاری جهت آغاز داد و ستد سهام و همچنین پایین آوردن سطح ریسک و اشتباه، نیازمند آموختن علم تحلیل در حوزه آموزش بورس خواهد بود.
تحلیل انواع و اقسام مختلفی دارد که هدف ما از نوشتن این مقاله، تشریح و توضیح کامل تحلیل بنیادی و دیدگاه بنیادگراست. در ادامه همراه ما باشید تا از چگونگی تحلیل بنیادی برایتان بگوییم و اطلاعت مفیدی را در این باره در اختیارتان قرار بدهیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از بهترین روشها برای آنالیز سهام و اوراق بهادار به حساب میآید که مبنای آن ارزش ذاتی داراییهاست. منظور از ارزش ذاتی داراییها، فاکتورهای هستند که بر ارزش داراییها تاثیر میگذارند. فاکتورهایی مثل ارزش اقتصادی و کلان، وضعیت مالی و مدیریت شرکت. تحلیلگران بنیادی با بهره گرفتن از دادههای واقعی، داراییهای مورد نظر را تحلیل و بررسی میکنند.
روش ارزیابی تحلیل بنیادی برای تمام داراییها از جمله سهام قابل استفاده است. یک سرمایهگذار میتواند با استفاده از اطلاعاتی چون نرخ بهره و وضعیت اقتصادی، اوراق قرضه را ارزیابی کند.
تحلیل بنیادی را با عناوین دیگری همچون تحلیل ریشهای، پایهای یا اساسی هم میشناسند. در این روش، سرمایهگذار مهمترین عوامل موثر بر قیمت سهام را آنالیز میکند.
پس از اتمام آنالیز، سرمایه گذار با توجه به نتایج حاصل آمده تصمیم میگیرد که آیا شرکت مورد نظر، برای داراییهای او مناسب سرمایه گذاری هست یا نه. نکته قابل تامل این است که تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران تکنیکال در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
مهمترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام
به طورکلی عوامل اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت به سه کلی و اصلی دسته تقسیم میشوند:
- عوامل محیطی
- عوامل مرتبط با صنعت
- عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی
هدف از تحلیل بنیادی چیست؟
هدف از تحلیل بنیادی، ارزیابی و کشف ارزش خاصی است که بتوان به کمک آن، قیمتهای مشخص شده فعلی را مورد مقایسه قرار داد. سرمایهگذار با مقایسه ارزش ذاتی یک سهم شرکت با قیمت فعلی آن در بازار بورس، تصمیم میگیرد که سهام یا اوراق بهادار خود را نگه داشته یا بفروشد. در حالت دیگر، اگر سرمایه گذار در جایگاه خریدار قرار دارد، زمان حال وقت خوبی برای خرید سهام آن شرکت هست یا نه.
نتیجه تحلیل بنیادی
حالت اول:
اگر سرمایه گذار در تحلیل بنیادی خود به این نتیجه برسد که ارزش ذاتی سهم مورد نظر، از قیمت فعلی آن در بازار بورس پایینتر است؛ یعنی قیمت سهام بالا رفته. زمانی هم که سهمی از ارزش ذاتی خود گرانتر شده باشد، زمان خوبی برای خرید و فروش سهام آن شرکت خواهد بود.
اگر در جایگاه خریدار قرار دارید بهتر است از خرید یک چنین سهمی صرف نظر کنید؛ چرا که ممکن است این سهم به زودی به سمت قیمت واقعی و ذاتی خود نزول پیدا کرده و شما را متضرر کند. به چنین سهامی اصطلاحا overvalue میگویند.
حالت دوم:
اگر پس از تحلیل بنیادی به این نتیجه رسیدید که ارزش ذاتی یک سهم خیلی بیشتر از قیمت فعلی آن است؛ آن سهام سودآور هستند و میتوانید برای خرید آن تصمیمگیری کنید. طبق تحلیل بنیادی به چنین سهمهایی که امکان رشد قیمتی در آنها زیاد است، سهام undervalue میگویند.
زمانی که بازار شکاف قیمتی بین ارزش ذاتی و ارزش فعلی را پیدا کند، قیمت سهم را افزایش داده و سرمایه گذار به سودی که انتظارش را میکشیده دست خواهد یافت. اصلیترین هدف تحلیل بنیادی در بازارهای مالی، قرار دادن سرمایه گذار در چنین وضعیت مطلوبی است.
حالت سوم:
زمانی را در نظر بگیرید که نتایج تحلیل بنیادی به برابر بودن ارزش ذاتی و ارزش فعلی سهام ختم شده باشد. در این وضعیت سهم در حالت قیمت منصفانه خود قرار دارد. در حالت منصفانه خرید یا فروش چنین سهمی هیچ گونه سودی را عاید سرمایه گذار نخواهد کرد.
مثال برای درک بهتر تحلیل بنیادی:
فرض کنید سهام یک شرکت در بازار بورس با قیمت 100 تومان، در حال داد و ستد شدن است. سرمایه گذاری که قصد خرید یا فروش این سهام را دارد؛ با استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسد که ارزش ذاتی این سهم خیلی بیشتر از این حرفاست.
در واقع این سهمی که با قیمت 100 تومان در حال خرید و فروش است؛ حداقل 200 تومان ارزش دارد. در چنین موقعیتی اگر سرمایه گذار قصد خرید داشته باشد؛ بهترین زمان برای اقدام به خرید است. اما اگر سرمایه گذاری قصد فروش سهام خود را دارد، بهتر است دست نگه داشته و تا بالا آمدن قیمت سهام، مدت بیشتری صبر کند. حالا خلاف چنین شرایطی را در نظر بگیرید.
فرض کنید طبق تحلیل بنیادی انجام شده، ارزش یک سهم یا اوراق بهاداری در بازار بورس، به عدد 200 تومان رسیده است. این در حالی است که آن سهم ارزش کمتری دارد و ذاتا بیشتر از 100 تومان ارزش ندارد. اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید و در جایگاه فروشنده بودید، فورا سهام خود را بفروشید؛ اما اگر خریدار بودید، دور خرید سهمی با این شرایط را خط قرمز بکشید.
عوامل دخیل در تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی عوامل زیادی اثرگذار هستند. عواملی مثل درآمد شرکت، عواید کوتاه مدت، حواشی سود و همچنین رشد سهام در آینده. اگر شخصی قصد سرمایه گذاری بر اوراق مشارکت یا همان اوراق قرضه را داشته باشد، تحلیل بنیادی به کمک این عوامل صورت میپذیرد:
- مطالعه نرخ سود
- دانش مربوط به اوراق مشارکت
- تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق
- شرایط کلان اقتصادی
با معروف ترین تحلیلگر بنیادی آشنا شوید
در دنیای بورس، وارن بافت به عنوان سرشناسترین و موفقترین تحلیلگر بنیادی شناخته میشود. وارن بافت به دلیل داشتن استراتژیهای درست و دقیق سرمایه گذاری، در اوراکل اوماها، به یک میلیاردر تبدیل شد.
نقاط ضعف تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی همانطور که از خصوصیات مثبت بسیاری برخوردار است، در برخی موارد هم ضعف داشته و اندکی لنگ میزند. به همین علت خوب است که پیش از مشخص کردن نوع استراتژی و تحلیلی که برای کار در بازار بورس به آن نیاز دارید؛ علاوه بر نکات مثبت، از نقاط ضعف آن هم خبر داشته باشید.
- تحلیل بنیادی باید مدام به روز شود و نمیشود از آن برای طولانی مدت استفاده کرد.
- تحلیل بنیادی، تحلیلی وقت گیر و زمان بر است.
- این تحلیل بازدهی فوری سهام را تضمین نمیکند. در واقع معلوم نیست که سهام شما همین فردا وارد روند رشد و سوددهی شوند یا هشت ماه دیگر.
- تحلیل بنیادی هیچ نقطه ورود و خروجی را برای شما مشخص نمیکند. این یعنی، تحلیل بنیادی تارگت و هدف مشخصی را برای سرمایه گذاران تعیین نخواهد کرد.
چگونگی تجزیه و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی در ظاهر فقط صرف زمان بر مطالعه دقیق اعداد ترازنامههای یک شرکت، وضعیت جریان نقدینگی و میزان درآمد آن شرکت است. اما یک تحلیلگر بنیادی باید بر جنبههای پنهان یک تحلیل هم وقت بگذارد؛ مواردی مثل کیفیت مدیریت. علاوه بر این داشتن بینشی کامل و عمیق در مورد جهتگیری بازار و روند رشد صنایع، به سرمایه گذاران کمک شایانی خواهد کرد.
به طور کلی میتوان اصول یک شرکت را به دو دسته کمی و کیفی تقسیم کرد. البته تحلیلگرانی هم هستند که در زمان آنالیز، هر دو جنبه کیفی و کمی را همراه با هم مد نظر قرار میدهند.
اصول کمی در تحلیل بنیادی
اصول کمی در یک عملیات تجاری شامل ویژگیهای عددی شده و قابلاندازهگیری هستند. اصول کمی را میتوان از طریق صورت حسابهای مالی شرکت محاسبه کرد. این صورت حسابها سود، درآمدهای کوتاه مدت و همچنین نقدینگی و سایر داراییها را نمایش میدهند.
صورت حسابهای مالی در سه نوع زیر دسته بندی میشوند:
با انجام تحلیل بنیادی، تا حدودی مشخص خواهد شد که آیا شرکت در حد انتظار پولسازی دارد؟ آیا این شرکت سوددهی داشته و درآمد کوتاه مدتش برای سرمایه گذاری منطقی است؟
صورت حساب درآمد، نمایش دهنده میزان درآمد و مخارج یک شرکت در یک بازه زمانی مشخص است. با توجه به این صورت حساب میتوان متوجه شد که آیا شرکت مورد نظر در یک محدود زمانی مشخص، درآمدی کسب کرده یا نه تنها هیچ گونه درآمدی نداشته که ضرر هم داده است. علاوه بر این با انجام تحلیل بنیاد بر روی صورت حساب درآمد، میتوان میزان نقدینگی یک شرکت را برآورد کرد.
ترازنامهها میزان توانایی یک شرکت را برای به تعادل رساندن داراییها و میزان بدهیشان به سایر نهادها نشان میدهند.
اصول کیفی در تحلیل بنیادی
یک سرمایه گذار باید علاوه بر اعداد و ارقامِ موجود در ترازنامهها و صورت حسابها، بر جنبههای پنهان یک کسب و کار هم دقت کافی را به کار گرفته و مورد آنالیز قرار بدهد. صاحب سرمایه باید از مدل کسب و کار شرکت سر در آورده باشد و با فعالیتهای اصلی مجموعه آشنا باشد. شما باید نسبت به صنعتی که قرار است روی آن سرمایه گذاری کنید، علم و اطلاعات کافی داشته باشید.
مورد دیگری که حتما باید به آن توجه داشته باشید، مزایای رقابتی یک سرمایه گذاری است؛ چرا که کاتالیزورها در دراز مدت، میتوانند موفقیت یک کسب و کار را هدایت میکنند.
کیفیت مدیریت هم از دیگر جنبههای کیفی یک تحلیل بنیادی است که نباید نادیده گرفته شود. مراقب باشید که حتما عملکردهای کلیدی، تصمیمات بزرگ و همچنین نحوه اثر گذاری آنها بر کسب و کارها را در نظر داشته باشید.
نکته دیگری که باید در نظر بگیرید، به دست آوردن اطلاعاتی در باب رشد کلی صنعت و سهام بازار در میان دیگر کمپانیها و مشتریان است. طبیعتا شرکتهایی که سهم بیشتری از بازار را در اختیار دارند، گذینههای بهتری برای سرمایه گذاری خواهند بود.
تحلیل بنیادی پایه و اساس یک سرمایه گذاری موفق محسوب میشود؛ اما اصول و قواعد از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. به همین دلیل است که تحلیلگران بنیادی، برای انجام یک آنالیز دقیق و کارآمد، از استراتژیهای مختلفی مدد میجویند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال رشتهای تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از تجزیه و تحلیل روند آماری جمع آوری شده از فعالیتهای تجاری ، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده میکند.
بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی ، که تلاش میکند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس مسائل تجاری و سیاسی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال تنها بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است. از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال، برای بررسی دقیق میزان عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار مبتنی بر تغییرات قیمت ، حجم و نوسانات ضمنی استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال اغلب برای دادن سیگنالهای تجاری کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده میکند. از طرف دیگر میتواند قدرت یا ضعف یک سهم را نسبت به بازار گستردهتر ارزیابی کند. همچنین میتواند به رشد یا سقوط یک سهم نیز کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین کلی ارزیابی را در زمینه یک ارز یا سهم داشته باشند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال را میتوان در هر سهمی با استفاده از دادههای معاملات تاریخی به دست اورد. این شامل سهام ، معاملات آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار نیز میشود. در این آموزش ، ما معمولاً سهام موجود در مثالهای خود را تجزیه و تحلیل خواهیم نمود. اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را میتوان در هر نوع بازاری به کار برد. در واقع ، تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله گران بر حرکت کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند ، استفادهی بیشتری دارد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال رشتهای تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی در روند قیمتها و الگوهای مشاهده شده در نمودارها استفاده میشود.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیت معاملات گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار میتواند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات آتی این اوراق بهادار باشد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است با تجزیه و تحلیل بنیادی ، که بیشتر به الگوی قیمتهای تاریخی یا روند سهام متمرکز است ، در تضاد باشد.
مبانی تجزیه و تحلیل تکنیکال
تجزیه و تحلیل تکنیکال همانطور که امروزه میدانیم اولین بار توسط چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه 1800 ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون ، رابرت رئا ، ادسون گولد و جان مگی بیشتر به مفاهیم نظریه داو کمک کردند و اساس آن را تشکیل دادند. در دوران مدرن ، تجزیه و تحلیل تکنیکی تکامل یافته است و شامل صدها الگو و سیگنال است که طی سالها تحقیق ایجاد شده است.
تجزیه و تحلیل تکنیکال با این فرض انجام میشود که فعالیت معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار میتواند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات آتی قیمت اوراق بهادار باشد که با قوانین سرمایه گذاری یا معاملات مناسب مرتبط است. تحلیل گران حرفهای اغلب از تجزیه و تحلیل تکنیکال به همراه سایر روشهای تجزیه و تحلیل استفاده میکنند. معامله گران خرده پا ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند ، اما تحلیلگران حقوق صاحبان سهام به ندرت تصمیمات خود را تنها با تکیه بر تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
در میان تحلیل گران حرفهای ، انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران خبره یا مجاز با استفاده از تجزیه و تحلیل تکنیکال به طور حرفهای در سراسر جهان پشتیبانی میکند. رتبهی تکنیکال Chartered Market (CMT این انجمن تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ را میتوان پس از سه سطح آزمون بدست آورد که نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال را پوشش میدهد. تقریباً یک سوم دارندگان منشور CMT نیز دارندگان منشور تحلیل گر خبره مالی (CFA) هستند. این نشان می دهد که این دو رشته چقدر یکدیگر را تقویت می کنند
مفروضات اساسی تجزیه و تحلیل تکنیکال
دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکی. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه تجارت است. در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال فرض میکند که قیمت یک اوراق بهادار قبلاً تمام اطلاعات موجود در دسترس عموم را منعکس میکند و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکت قیمت متمرکز است. تجزیه و تحلیل تکنیکی سعی دارد با جستجوی الگوها و روندها و نه تجزیه و تحلیل ویژگی.های اساسی بازار، احساسات بازار در پشت روند قیمت را درک کند.
چارلز داو مجموعهای از سرمقالهها را منتشر کرد و در مورد تئوری تجزیه و تحلیل تکنیکال بحث کرد. نوشتههای او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای تجارت تجزیه و تحلیل تکنیکال در آمده است
بازارها با مقادیر نشان دهنده عواملی که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند ، کارآمد هستند
به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهایی قابل شناسایی حرکت میکنند که تمایل به تکرار آنها دارند
امروزه زمینه تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را برای این رشته می پذیرند:
1: بازار همه چیز را تخفیف می دهد
تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که همه چیز ، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار ، از قبل در سهام موثر هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمتها فرض میکند ، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده است ، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار می دانند
۲:قیمت در روند حرکت می کند
تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت ها ، حتی در حرکات تصادفی بازار ، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده ، روندهای خود را نشان دهند. به عبارت دیگر ، قیمت سهام احتمالاً ادامه روند گذشته را دارد تا اینکه به صورت نامناسب حرکت کند. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است
تاریخ تمایل به تکرار دارد
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود. بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان بسیار قابل پیش بینی است. تجزیه و تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای پیش بینی روند قیمت استفاده میکند. در حالی که بیش از 100 سال از انواع تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده شده است ، اما هنوز هم اعتقاد بر این است که آنها به این دلیل مهم هستند که الگوهای حرکات قیمت را نشان میدهند که اغلب تکرار میشوند.
نحوه استفاده از تجزیه و تحلیل تکنیکال
تجزیه و تحلیل تکنیکی سعی دارد ثابت کند حرکت قیمت میتواند هر ابزار قابل معاملهی دیگر را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد ، از جمله سهام ، اوراق قرضه ، معاملات آتی و جفت ارز تحت تاثیر قرار دهد. در حقیقت ، برخی تجزیه و تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه نیروهای عرضه و تقاضا میدانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. تجزیه و تحلیل تکنیکی معمولاً در مورد تغییرات قیمت اعمال میشود. اما برخی از تحلیلگران اعداد دیگری غیر از قیمت را نظیر حجم معاملات یا سود باز را موثر میدانند.
در سراسر صنعت صدها الگو و سیگنال وجود دارد که تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ توسط محققان برای حمایت از تجارت تجزیه و تحلیل تکنیکال ایجاد شده است. تحلیل گران تکنیکال همچنین انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را برای کمک به پیش بینی معاملات در مورد تغییرات قیمت ایجاد کردهاند.
برخی از شاخصها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند. از جمله مناطق پشتیبانی و مقاومت ، و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. شاخصهای تکنیکال و الگوهای نموداری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرند شامل خط روند ، کانالها ، میانگین متحرک و شاخصهای حرکت است.
به طور کلی ، تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده ای از شاخصهای زیر را بررسی می کنند:
- روند قیمت
- الگوهای نمودار
- شاخص های حجم و حرکت
- اسیلاتورها
- میانگین متحرک
- سطح پشتیبانی و مقاومت
تفاوت بین تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی
تجزیه و تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکی ، عمدهترین روشهای فکری در مورد نزدیک شدن به بازار هستند که هر کدام در انتهای مخالف طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روند آینده قیمت سهام استفاده میشود و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری ، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار از طریق تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی سهام است. تحلیلگران بنیادی همه چیز را بررسی میکنند. از کل اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را از نظر میگذرانند. درآمد، هزینهها، داراییها و بدهیها از ویژگیهای مهم مطالبی است که تحلیلگران بنیادی بررسی میکنند.
تجزیه و تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت دارد به این دلیل که قیمت و حجم سهام تنها اطلاعات ورودی است. فرض اصلی این است که تمام اصول شناخته شده در قیمت ذوب میشوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار تلاش نمیکنند ، بلکه در عوض از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده میکنند که نشان میدهد سهام در آینده چه کاری انجام می دهد.
محدودیت های تجزیه و تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که EMH این مطلب را توجیه کند که چرا آنها نباید انتظار داشته باشند اطلاعات عملی در دادههای تاریخی قیمت و حجم موثر است. با این حال ، با همان استدلال ، هیچ یک از مبانی تجارت نمیتواننداطلاعات عملی داشته باشند. این دیدگاهها به عنوان فرم ضعیف و نیمه قوی EMH شناخته می شوند.
انتقاد دیگر به تحلیل تکنیکی این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمیشود. بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت مشکوکی برخوردار است و میتوان آن را نادیده گرفت. به نظر میرسد با بررسی تصادفی قیمتها بهتر به محدودیت این مدل میتوانپی برد.
سومین انتقاد از تحلیل تکنیکی این است که در بعضی موارد فقط به این دلیل که یک پیشگویی بی پایه است موثر است. به عنوان مثال ، بسیاری از معامله گران تکنیکال توقف ضرر را زیر میانگین متحرک 200 روزه یک شرکت خاص پیش بینی میکنند. حال اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام داده باشند و سهام به این قیمت برسد، تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد که سهام را به سمت پایین سوق می دهد. این کار میتواند به عنوان تائید حرکت پیش بینی شده توسط معامله گران تلقی شود.
سپس ، سایر معامله گران کاهش قیمت را مشاهده کرده و سهام خود را میفروشند. اینکار باعث میشودقدرت روند را تقویت میکنند. این فشار فروش کوتاه مدت را میتوان خود برآورده دانست. ما تأثیر چندانی در تعیین قیمت دارایی در هفتهها یا ماهها نخواهد داشت. در مجموع ، اگر افراد کافی از سیگنالهای مشابه استفاده کنند، میتوانند باعث حرکت پیش بینی شده توسط سیگنال شوند. اما در طولانی مدت ، این گروه از معامله گران نمی توانند قیمت را افزایش دهند.
کلام آخر:
به هر صورت با توجه به همهی مطالب ذکر شده تحلیل تکنیکال یکی از روشهایی است که امروزه به شدت در بازارهای بورس و ارزها پایه مورد توافق همگان است و از آن بسیار استفاده میشود.
حتی با وجود معایب و محدودیتهایی که این روش دارد، اما همچنان نقاط قوتش بیش داز نقاط ضعف است. تحلیلگران تکنیکال بسیار به علم خود افتخار میکنند و با توجه به نمودارها و میانگینهای موجود زمان ورود و خروج به بازار را پیش بینی کرده و تشخیص میدهند.
تشخیص نمودارها و الگوهای متعددی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد به تحلیلگران کمک میکند تا تشخیص دهند کدام سهم یا ارز روندی صعودی و کدام یک روندی نزولی دارد. آنها میتوانند تشخیص دهند چه زمانی سهمی را خریداری کرده و چه زمانی ان را بفروشند. میتوانند دریابند با رسیدن به کدام قیمت بازار سقف خود را میشکند یا به کف قیمتی خود میرسد.
دانستن این علم یکی از گامهای بزرگی است که هر کس را مجهز به دانش پیش بینی حرکت سهامداران در بازارهای بزرگ و کوچک میکند.
میتوانید این علم را به صورت دقیق بیاموزید و بتوانید سرمایهی خود را چندین برابر کنید. میتوانید با توسل به نمودارها، آیندهی هر بازاری را پیش بینی نمایید